معرفی کتاب دور دنیا در هشتاد روز اثر ژول ورن مترجم پرویز هوشمندراد
در حال خواندن
8
خواندهام
650
خواهم خواند
84
توضیحات
این کتاب داستان آقای فاگ است. مرد مرموز و ثروتمندی که میگوید میتواند دنیا را در هشتاد روز دور بزند و به کشورش برگردد. او در این سفر با پاسپارتو خدمتکار مهربانش همراه میشود و سفری جذاب و خطرناک را شروع میکنند. اما نمیدانند بهزودی قرار است تحت تعقیب قرار بگیرند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به دور دنیا در هشتاد روز
پستهای مرتبط به دور دنیا در هشتاد روز
یادداشتها
1402/12/9
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

دور دنیا در هشتاد روز (به فرانسوی: Le tour du monde en quatre-vingt jours) نام رمانی است نوشتهٔ ژول ورن، نویسنده فرانسوی که داستانی ماجراجویانه دارد. دور دنیا در هشتاد روز، رمان پرحادثه ژول ورن، نخستین بار در سال ۱۸۷۳ به چاپ رسید. این رمان در شمار بهترین آثار او است. در این رمان، عنصر خنده (مثلاً سماجت مأمور پلیس در تعقیب شخصیت اصلی داستان و کارهای جالب پاسپارتو، خدمتکار وی) با عنصر حادثهپردازی به هم میآمیزد. کشش داستان در خونسردیِ انگلیسیمآب قهرمان آن و فعالیت بیاندازه او برای مبارزه با طول راه و از دست دادن وقت است. انتشار این کتاب به صورت سریالی و پاورقی، باعث شد تا عدهای گمان کنند که این سفر، واقعاً در حال انجام است و بر روی موفقیت و عدم موفقیت آن شرطبندی هم صورت پذیرفت. ژول ورن در نگارش کتاب دور دنیا در هشتاد روز به سه پیشرفت فناوری عصر خودش توجه داشت که عبارت بودند از تکمیل اولین راهآهن بینقارهای، اتصال راهآهن سراسری هند و احداث کانال سوئز. چکیده ی داستان: یک آقای منظم و دقیق انگلیسی به نام ((فیلیاس فاگ)) با رفقای خود در باشگاه ۲۰۰۰۰ پوند شرط میبندد که دور دنیا را در ۸۰ روز بپیماید و به همراهی خدمتکار وفادارش به نام ((ژان)) ، معروف به ((پاسپارتو)) ، راهی سفر میشود. اما چون مظنون به سرقت از یکی از بانکهای انگلیس است، زیر نظر یک پلیس قرار دارد که او را طی سیر و سیاحتهایش لجوجانه تعقیب میکند. فاگ در سرزمین هند فرصت مییابد تا زن جوانی به نام ((آئودا)) را، که بیوه راجه ی وفات یافتهای است و طبق سنت هندوان باید زنده در آتش سوخته شود(مراسم ساتی) ، از مرگ نجات دهد. پس از آن حوادث دیگری در چین برای او روی میدهد. در این مدت، مأمور پلیس همچنان به دنبال اوست و مسافر ما نیز با او و نوکرش راه خود را ادامه میدهد. مأمور پلیس نمیتواند او را بازداشت کند، زیرا برگ جلب به سبب تغییر مکان مداوم هنوز به دستش نرسیدهاست. در آمریکا، در قطاری که ساحل شرقی را به ساحل غربی آنجا میپیوندد، فلگ موفق میشود که حمله عدهای از سرخپوستان را دفع کند. در ساحل شرقی، توفان شدیدی به پا میشود و کشتی های راهی اروپا را در بندر متوقف میسازد، ولی فاگ تردید به دل راه نمیدهد و با پول خود یک کشتی کرایه میکند و راه دریا را در پیش میگیرد. در راه، سوخت کشتی به پایان میرسد و فاگ ناچار دکل را به جای سوخت به کار میبرد. در پایان سفر، مأمور پلیس که سرانجام برگ جلب را به دست آوردهاست او را دستگیر میکند. فاگ بیگناهی خود را ثابت میکند و آزاد میشود. سپس با یقین به اینکه پنج دقیقه دیرتر از وقت مقرر به وعدهگاه رسیدهاست، خود را بازنده میپندارد و تسلیم نومیدی میشود. اما زود به اشتباهش پی میبرد و متوجه میشود که سفر از غرب به شرق کره زمین باعث شدهاست تا ۲۴ ساعت اضافه بیاورد و بنابراین شرط را نباختهاست. در اوج شادمانی از آئودا خواستگاری میکند و او را به عقد ازدواج خود درمیآورد.(در قرن 16 دریانوردی پرتغالی به نام ماژلان با کشتی کره ی زمین را از غرب به شرق دور زده بود یعنی در خلاف جهت گردش زمین به دور خودش. برای همین، یک روز عقب افتاده بودند. فلیاس فاگ و پاسپارتو، کره زمین را از شرق به غرب، یعنی در جهت گردش کره ی زمین، دور زدند، که یعنی یک روز جلو افتادند. البته ماژلان این وضع را ترجمه نکرد و در میان راه در حمله به جزیره ای کشته شد ولی در ادامه ی مسیر، دلکانوی اسپانیایی جانشین او شد و این وضع را تجربه کردند. شاید این دریانوردان اسپانیایی در قرن 16 نخستین کسانی بودند که این وضع را تجربه می کردند. برای خواندن سرگذشت ماژلان به کتاب سرگذشت استعمار نوشته ی دکتر مهدی میرکیایی جلد 1 مراجعه بفرمایید. به نظر می رسد فرناندو ماژلان، نخستین کسی باشد که در جهت غرب از اروپا به آسیا رفت و در اقیانوس آرام کشتی راند. ماژلان همچنین نخستین کسی باشد که با هدف دور زدن کرهٔ زمین رهبری یک ناوگان اکتشافی را عهدهدار شد. سفرنامه ماژلان که توسط آنتونیو پیگافتا[نویسنده ایتالیایی که به عنوان منشی مخصوص این جهانگرد معروف اولین سفر دور دنیا را همراهی کرد.] نوشته شده و توسط ذبیح الله منصوری به فارسی ترجمه شده است.) (یکی از معروف ترین بخش های کتاب در مورد نجات دادن آئودا [زن پارسی هندی] و آشنایی مخاطب با مراسم ساتی هست. در بخشی از کتاب فلیاس فاگ میگوید:((آخر چطور ممکن است هنوز هم این آداب و رسوم بدوی در هندوستان اجرا شود و انگلیسی ها قادر به ریشه کن کردنش نباشند؟)) سِر فرانسیس(ژنرال ارشد نیروی زمینی ارتش بریتانیا) در جواب می گوید:((در بخش عمده ی هندوستان مراسم قربانی کردن دیگر برگزار نمی شود، ولی ما روی این نواحی وحشی، نفوذی نداریم، به ویژه در منطقه ی باندل کاند. تمام دامنه ها و کوهپایه های شمالی کوهستان ویندیا صحنه ی کشتار و غارت های پیاپی آن هاست.)) متأسفانه رمان ژول ورن فرانسوی طوری جلوه داده که انگار انگلیسی ها دائماً در تلاش برای برکندن مراسم ساتی هستند. ساتی، عمل غیر رایجی که توسط امپریالیسم رایج جلوه داده شد: ((ساتی)) یا ((سوتی)) یک آیین در مذهب هندوئیسم است که در آن زن بیوه با نشستن بر بالای جسد همسرش خود را به آتش کشیده و قربانی می کرد. از قرن شانزده این آیین توسط مسلمانان هند ممنوع اعلام شد. اما در اوایل قرن نوزدهم، کمپانی هند شرقی بریتانیا در راستای گسترش سلطه خود برهند از این عمل چشم پوشی کرد و اجازه اجرای آن را داد. البته آیین مذکور آیین رایجی نبوده است. این آیین در فرهنگ بخشی از هندوها وجود داشت که آن هم خیلی رایج نبود؛ فقط در میان آریستوکرات های هندی (طبقات بسیار بالا) انجام می شد. به گفته ((آنه ماری شیمل)) در ((زمان حکومت اکبرشاه))، او که از رسم ساتی بیزار بود، در سال ۱۵۸۲ میلادی ساتی از روی اجبار را غیرقانونی کرد. انگلیسی ها برای اینکه حضورشان را در هند منطقی، موجه و مفید جلوه بدهند و به استعمار و چپاول و غارتگری خود ادامه بدهند، دست به دروغ پردازی علیه مردم هند به ویژه زنان هندی زدند. بزرگترین وکیل مدافع بریتانیا در این قضیه، ((کاترین مایو)) با نوشتن کتابی به نام ((مادرْ هند)) بود. این نویسنده در کتابش تا جایی که می توانست در کتابش زنان هندی را پست و حقیر معرفی می کرد و دستاورد های قبلی زنان هندی را انکار می کرد. در حالی که این زنان در موضوعاتی مانند حق رأی، ازدواج کودکان و ظلم به بیوه ها مبارزه می کردند. بریتانیا در قضیه ازدواج کودکان با تصویب قانون منع ازدواج برای افراد زیر 18 سال از این قضیه سوء استفاده کرد. قانونی که فقط برای فریب افکار عمومی تصویب شد و هیچگاه به اجرا نشد. انگلیسی ها همچنین بدون هیچ سند و مدرکی ماماهای هندی و روش کار آن ها را محکوم می کردند. در حالی که بعد از چند سال این روش توسط پزشکی نوین موردتأیید قرار گرفت. حکومت امپریالیستی بریتانیا با این دست روایت های ساختگی، جعلی و دروغین تا جایی که به تحقیر نژادی هندی ها پرداخت و خودش را برتر نشان داد. نتیجه تبلیغات علیه مردم هند این شد که هند به مدت یک و نیم قرن زیر سلطه انگلیس قرار گرفت و 45 تریلیون دلار از سرمایه مردم کشور هند توسط انگلیس به غارت رفت. استعمار انگلیس در هند، نتیجه ای جز فقر، گرسنگی، قحطی و... نداشت. در بخشی از رمان ژول ورن، سرخپوستان وحشی نامیده می شوند و به میمون های افسار گسیخته تشبیه می شوند و در داستان چهره ای منفی، راهزن و خرابکار از آن ها نشان داده می شود. اگر سرگذشت استعمار آقای مهدی میرکیایی خوانده شود، جنایت هایی که در حق آفریقایی ها و سرخپوست ها توسط اروپایی شد، مخاطب را آگاه و متأثر خواهد کرد. در ابتدا در قرن 16 سرخپوست ها تقریباً 100 میلیون بودند ولی در ابتدای قرن 19، به علت نسل کشی های پیاپی اروپایی ها جمعیت آن ها به کمتر یک میلیون رسید. عوامل مرگ آن ها، نسل کشی و کشته شدن به هر بهانه ای، بیماری هایی بودند که اروپایی با خود آوردند، بیگاری و بردگی در مزارع و معادن، از دست دادن زمین ها و شکارگاه و شکار های خود که اروپایی باعث و بانی آن بودند و کوچ اجباری و.... ترجمه کتاب می تونست بهتر باشه. ترجمه نیاز به ویراستاری داره و از برخی واژگان کمتر استفاده شده مانند جراید و وسایط به کار برده شده. طراحی جلد کتاب زیباست. ترجمه خانم فرزانه مهری از این کتاب بهتر به نظر می رسه و دارای نقاشی هایی درون کتاب کتاب هست ولی طراحی جلد چندان زیبایی ندارد برخلاف طراحی جلد ترجمه خانم سلماز بهگام که من خواندم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.