چرا جنگ؟: بررسی روانشناسانه پدیده جنگ
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
8
خواهم خواند
9
نسخههای دیگر
توضیحات
در این کتاب، آرای "آلبرت اینشتین" و "زیگموند فروید" ـ که در قالب نامه به یک دیگر نگاشته شد ـ درباره جنگ مطرح شده است. هر دو پدیده نابودگر جنگ را به اتکای دلایل عقلی و انسانی محکوم کردهاند. "فروید، برعکس اینشتین، به کارگیری خرد و استدلال منطقی را راه مناسبی برای هدایت رشد روان انسانها در جهت مقابله با جنگ نمیداند. او معتقد است که معقولترین و تیزبینترین و زیرکترین انسانها نیز، تحت شرایطی، برده و مقهور احساسات و غرایز خود میگردند. او سهولت بسیج مشتاقانه انسانها برای شرکت در جنگ را در وجود غریزه تخریب میداند و نه تنها امیدی به محو کامل تمایلات و پرخاشگرانه انسانها ندارد، بلکه وجود آن را لازمه ادامه حیات میداند.زیگموند فروید در آغاز نامهای که در پاسخ به اینشتین مینگارد، خاطرنشان میکند که در واقع مخاطبان اصلی پرسش "چرا جنگ؟" دولتمردان جهانند و نه او. اما بعد میپذیرند که تنها در محدوده دانش خود، یعنی از دیدگاه روان شناسی، به مسئله جلوگیری از جنگ میپردازد و در عین حال متذکر میشود که نباید از او انتظار داشت تا پیشنهادهایی عملی در این مورد ارائه دهد". در عوض، آلبرت اینشتین معتقد است: "اگر منابع و ذخایر جهان به درستی تقسیم میشد و ما نیز چون بردگان اسیر دست نظریهها و سنتهای سرسخت اقتصادی نمیبودیم، بیگمان هم پول و کار و هم مواد غذایی به اندازه کافی برای همه وجود داشت. پیش از هرچیز، اما، نباید اجازه دهیم که از اندیشهها تلاشهای سازنده ما جلوگیری به عمل آید و با سوء استفاده از فعالیتهای ما جنگی جدید تدارک دیده شود. من نیز همانند متفکر بزرگ امریکایی، بنجامین فرانکلین، بر این باورم که "هرگز جنگی خوب و صلحی بد وجود نداشته است".
بریدۀ کتابهای مرتبط به چرا جنگ؟: بررسی روانشناسانه پدیده جنگ
یادداشتها