معرفی کتاب مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن اثر آلبرتو منگوئل مترجم عرفان قادری

مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن

مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن

آلبرتو منگوئل و 1 نفر دیگر
3.1
8 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

26

شابک
9786225734173
تعداد صفحات
118
تاریخ انتشار
1401/6/20

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        ما انسان‌ها شاید تنها موجوداتی باشیم که جهان را به کمک داستان درک می‌کنیم. برای ما جهان سرشار از نمادها و رمزهاست که باید با کلمات آن‌ را رمزگشایی کنیم. ما می‌کوشیم حقایق جهان را با خواندن و نوشتن کشف کنیم، پس عجیب نیست که در بیشترِ جوامع انسانی استعاره‌ای یکسان برای بیان رابطۀ انسان با جهان وجود داشته است: جهان همچون کتابی که باید خوانده شود. اما این استعاره، در هر جامعه‌ای، با استعاره‌های دیگری نیز مرتبط شده است. آلبرتو منگوئل، پژوهشگر برجستۀ ادبیات و رمان‌نویس آرژانتینی، در این کتاب سه استعــارۀ اصلــی تاریخ خواندن را بررسی می‌کند: خواننده به‌مثابۀ مسافری که صفحات کتاب جهان را در پی آگاهی و روشنگری می‌جوید؛ خواننده به‌منزلۀ ساکن متکبر برج عاج؛ و خواننده همچون خورۀ بی‏‌خرد کتاب‏‌ها. منگوئل با تسلطــی حیرت‌انگیـز ما را به گشت‌وگذاری میان آثار بزرگ ادبی و شخصیت‌های داستانی، از دُن کیشوت گرفتــه تا مادام بوواری، می‌برد و می‌آموزد که ما در جهانی از کلمات زندگی می‌کنیم و چگونه زندگی خود را بی‌وقفه با کتاب‌ها پیوند می‌زنیم.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن

یادداشت‌ها

          کتاب مسافر برج کرم با زاویه دید جالبی به برسی خواندن کتاب میپردازه در ظاهر به 3 نوع مطالعه و مطالعه کننده رو در نظر گرفته اما اگه عمیق تر بشیم می‌بینیم نه تنها در نوع بلکه به بررسی تغییر هر کدام از این دسته ها در طول زمان هم پرداخته به این صورت که زمان چطوری تونسته هر کدوم از این استعاره ها رو درون خودش تغییر بده
خود کتاب یه سفره بین کتاب های مختلف، نویسنده ها و شخصیت هاشون که بازه بزرگی رو هم شامل میشه از قرون وسطی تا مدرنیته از بین‌النهرین تا یونان و رم و... در مورد خود استعاره ها یه بخشی از متن کتاب اینقدر خوب بیان کرده که خودشو پایین بیارم بهتر از اینه که خودم بیان کنم:
جوامع از هر استعاره اصلی ای سلسله استعاره ها را به وجود می آورند جهان به مثابه کتاب با زندگی به منزلهٔ سفر پیوند مییابد و از اینجا خواننده به مسافری بدل میگردد که اوراق کتاب را می پیماید ولی گاه مسافر در این سفر به مکان و ساکنان آن توجهی ندارد و میشود گفت که فقط از مأمنی به مامن دیگر می رود؛ بنابراین عمل خواندن محدود به مکانی میشود که مسافر در آنجا از عالم کناره میگیرد - عوض آنکه در جهان زندگی کند. استعاره توراتي برج که بر پاکدامنی و بکارت اشاره دارد و در غزل غزل های سلیمان و مواد تصویری قرون وسطا در مورد عروس و مریم باکره به کار می رود، سده ها بعد به برج عاج خواننده استحاله می یابد که حامل معانی منفی ناظر بر انفعال و بی علاقگی به مسائل اجتماعی، نقطه مقابل خواننده مسافر، است. استعاره مسافر تحول می یابد و درنهایت زائر متون مثل همه موجودات ،فانی طعمه کرم مرگ میشود - استعاره ای خوفناک از آفتی کوچک که اوراق کتابها را میجود و کاغذ و جوهر را می بلعد. این استعاره مجدداً ظاهر می گردد و درست همان طور که کرم خواننده مسافر را می بلعد، خواننده مسافر (گاهی) کتاب ها را می بلعد، نه برای آنکه از معرفتی که در آنها مندرج است (و زندگی به نمایش میگذارد بهره ای ببرد بلکه تنها به این منظور که از کلمات پُر شود و در نتیجه همان کار مرگ را تکرار کند. از این رو چون خواننده مثل کرم موش یا موش سیاه است - موجودی است که برای او کتاب و زندگی نه غذا بلکه خوراک به حساب می آید مورد تمسخر قرار میگیرد.
متن کتاب سنگین بود یه مقدار ولی جذابیت برای سلیقه من رو حداقل داشت
        

5

کتاب عجیبی
          کتاب عجیبی‌ست؛ فکر کردم قرار است سه نوع مطالعه را شرح دهد و سه مدل کتاب‌خوان معرفی کند: خواننده‌ی مسافر، کتابخوانِ برج‌عاج نشین و خوره کتاب.

اما اینطور نيست. این کتاب بسیار تخصصی‌ست. در واقع نویسنده، این سه استعاره و چندین زیرمجموعه‌ی آن‌ها را ریشه یابی می‌کند. مثلا می‌گوید اینکه جهان را به منزله یک کتاب در نظر گرفته اند، ریشه در کتب ۱۲ سال قبل از میلاد دارد و در کتب مقدس نیز از این استعاره استفاده شده و چنین و چنان.

خلاصه که نویسنده انصافا پژوهش کرده و برای نوشتن این کتاب، زحمت فراوانی کشیده. ولی همانطور گفتم این کتاب قرار نیست انواع مطالعه یا انواع خواننده‌ها تحلیل کند، کار این کتاب چیز دیگری‌ست.

خواندن این کتاب می‌تواند قوه کنجکاوی شما را ارضا کند اما آنچان به درد بخور نخواهد بود -حداقل من اینطور فکر می‌کنم.

یک مورد عجیب هم به چشمم خورد که حقیقتا باعث تاسف بود؛ در قسمتی از کتاب نویسنده، "محی الدین بن عربی" را سیاح عرب قرن ۱۲ معرفی کرده(!) و یکی از سخنان او را بسیار دم دستی و سطحی توضیح داده و به حرف‌های خودش سنجاق می‌کند! از این بخش هیچ خوشم نیامد...

نکته بعدی هم مدل ترجمه کتاب است. بعضی فکر می‌کنند هرچه سخت‌فهم‌تر اثری را ترجمه کنند، خفن‌تر به نظر خواهند آمد. این کتاب، مصداق بارز همین مفهوم است. جملات بلند و قر و قاطی که گه‌گاه باید روی‌شان مکث و تامل کنی که شاید متوجه سخن نویسنده شوی. همگی به لطف ترجمه درهم ورهم و شیوه نگارش مترجم.
        

19

          مسافر، برج، کرم

1)
"مسافر، برج، کرم: سه استعاره درباره خواندن" (The Traveler, the Tower, and the Worm: The Reader as Metaphor) نام كتابي است از نويسنده آرژانتيني، "آلبرتو منگوئل" (Alberto Manguel)، كه در سال 2013 ميلادي منتشرشده است. اين كتاب در سال ۱۴۰۱ توسط "عرفان قادري" به فارسي برگردانده شده و در انتشارات "ترجمان علوم انساني" به چاپ رسيده است. "منگوئل" كه از نوجواني هم‌نشین "خورخه لوئيس بورخس" (Jorge Luis Borges) بوده، در اين كتاب سه استعاره اساسي در مورد خواندن متن را موردبحث قرار مي‌دهد. 

2)
استعاره اول عبارت است از جهان به‌مثابه كتاب. لذا خواندن متن معادلي استعاري است براي سفر در جهان. كتاب جهان بايد خوانده شود، همان‌گونه كه خواننده به‌مثابه مسافر بايد جاده‌هاي متن را بپيمايد. ردپاي اين استعاره را از الواح گلي بابليِ حاوي اسطوره "گيلگمش" تا شبكه‌هاي مجازي معاصر و در بستر اينترنت مي‌توان يافت. شايد يكي از مصاديق ارزشمند چنین استعاره‌اي عبارت باشد از "كمدي الهي" (Divine Comedy) اثر "دانته آليگري" (Dante Alighieri). 

3)
استعاره دوم عبارت است از خواننده به‌مثابه برج عاج نشين. چنين خواننده‌اي در انزوا و كناره‌گيري از جهان، ساكن كتابخانه به‌مثابه برج است و در اين برج به حال و گذشته جهان نظر مي‌افكند و در مورد آينده آن خيال‌پردازي مي‌كند. واضح است كه هر سه استعاره درگذر زمان دچار تطور و دگرديسي هستند. استعاره برج در ادوار متفاوت برانگيزاننده معاني مختلفي بوده است و رويكردهاي ستايش‌آميز و يا منتقدانه فراواني را به خود جذب كرده. برخي از روشنفكران چپ، خواننده برج عاج نشين را موظف به بازگشت به‌سوی مردم و تلاش در جهت هدايت جامعه مي‌دانند. 

4)
استعاره سوم عبارت است از خواننده به‌مثابه كرم كتاب. كرمي كه كتاب‌ها يا جهان‌هاي گذشته را مي‌بلعد و نابود مي‌كند و جهان‌هاي جديد مي‌آفريند و لذا به تعبيري از زاويه نظريه روايت مبدع جهان هم هست. خواندن براي زندگي كردن تعبير ديگري است كه از اين استعاره برمی‌آید. هر استعاره بنيادي بیان‌شده در كتاب تأييدي است بر همبستگي عجيب انسان و واژگان كه يكي بدون ديگري ناموجود است. شناخت جهان و خويشتن جز از مسير كلمات و متون و بر بستر استعاره‌هاي خواندن ممكن نيست. 
        

20