بریدهای از کتاب مسافر، برج، کرم، سه استعاره دربارهٔ خواندن اثر آلبرتو منگوئل
1403/2/6
صفحۀ 15
زبان نمیتواند به کُنه تجربهٔ ما راه یابد؛ زبان نمادهایی ناقص و دوپهلو را در قالب رمزهای ظاهراً مشترک و قراردادی از فردی به فرد دیگر منتقل میکند، نمادهایی که متکی بر هوشمندی گوینده یا نویسنده در انتخاب کلمات و ذکاوت خلاقهٔ شنوندگان یا خوانندگان است. زبان برای افزایش احتمال فهم متقابل و ایجاد فضای وسیعترِ معنا به استعاره پناه میبرد که، در نهایت، اقرار به شکست آن در برقراری ارتباط مستقیم تلقی میگردد.
زبان نمیتواند به کُنه تجربهٔ ما راه یابد؛ زبان نمادهایی ناقص و دوپهلو را در قالب رمزهای ظاهراً مشترک و قراردادی از فردی به فرد دیگر منتقل میکند، نمادهایی که متکی بر هوشمندی گوینده یا نویسنده در انتخاب کلمات و ذکاوت خلاقهٔ شنوندگان یا خوانندگان است. زبان برای افزایش احتمال فهم متقابل و ایجاد فضای وسیعترِ معنا به استعاره پناه میبرد که، در نهایت، اقرار به شکست آن در برقراری ارتباط مستقیم تلقی میگردد.
نظرات
1403/2/6
در واقع دو جملهٔ آخر برایم جالب بود. صِرف وجود استعاره نشانهٔ شکست زبان است...
0
1403/2/6
من هم نگفتم قبول دارم. گفتم به نظرم جالب آمد. تا حالا از این زاویه به استعاره نگاه نکرده بودم. در واقع اگر قرار بوده باشد زبان همهچیز را مستقیم و آینهسان منتقل کند، آنگاه استعاره نشان از ناتوانی و ناکارآمدی زبان در این انتقال مستقیم است. نیست؟ میتوان فرض را زیر سؤال برد، اما به نظر نمیرسد در صورت درستی فرض، نتیجه غلط باشد. @szm_books
1
1403/2/6
مشکل همون فرضه، کی گفته زبان باید همه چیز رو مستقیم منتقل کنه؟ استعاره هم یه بخشی از زبانه، یکی از روشهایی که در زبان برای انتقال مفهوم استفاده میشه @masoomehtavakoli
0
1403/2/7
نسبت مفاهیم رد و بدل شده بین خدا و انسان ها با زبان استفاده شده هم جای بسی تامل است. و شاید هم جای بسی زیبایی و عمق که چقدر زبان اجازه انتقال معنا را میدهد.
1
سیده زینب موسوی
1403/2/6
0