یادداشت محمد برهان
1403/4/27
کتاب عجیبیست؛ فکر کردم قرار است سه نوع مطالعه را شرح دهد و سه مدل کتابخوان معرفی کند: خوانندهی مسافر، کتابخوانِ برجعاج نشین و خوره کتاب. اما اینطور نيست. این کتاب بسیار تخصصیست. در واقع نویسنده، این سه استعاره و چندین زیرمجموعهی آنها را ریشه یابی میکند. مثلا میگوید اینکه جهان را به منزله یک کتاب در نظر گرفته اند، ریشه در کتب ۱۲ سال قبل از میلاد دارد و در کتب مقدس نیز از این استعاره استفاده شده و چنین و چنان. خلاصه که نویسنده انصافا پژوهش کرده و برای نوشتن این کتاب، زحمت فراوانی کشیده. ولی همانطور گفتم این کتاب قرار نیست انواع مطالعه یا انواع خوانندهها تحلیل کند، کار این کتاب چیز دیگریست. خواندن این کتاب میتواند قوه کنجکاوی شما را ارضا کند اما آنچان به درد بخور نخواهد بود -حداقل من اینطور فکر میکنم. یک مورد عجیب هم به چشمم خورد که حقیقتا باعث تاسف بود؛ در قسمتی از کتاب نویسنده، "محی الدین بن عربی" را سیاح عرب قرن ۱۲ معرفی کرده(!) و یکی از سخنان او را بسیار دم دستی و سطحی توضیح داده و به حرفهای خودش سنجاق میکند! از این بخش هیچ خوشم نیامد... نکته بعدی هم مدل ترجمه کتاب است. بعضی فکر میکنند هرچه سختفهمتر اثری را ترجمه کنند، خفنتر به نظر خواهند آمد. این کتاب، مصداق بارز همین مفهوم است. جملات بلند و قر و قاطی که گهگاه باید رویشان مکث و تامل کنی که شاید متوجه سخن نویسنده شوی. همگی به لطف ترجمه درهم ورهم و شیوه نگارش مترجم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.