معرفی کتاب شاعری (بوطیقا) به انضمام فرهنگ اساطیر و اسامی یونانی اثر ارسطو مترجم رضا شیرمرز

شاعری (بوطیقا) به انضمام فرهنگ اساطیر و اسامی یونانی

شاعری (بوطیقا) به انضمام فرهنگ اساطیر و اسامی یونانی

ارسطو و 1 نفر دیگر
4.3
17 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

32

خواهم خواند

32

ناشر
ققنوس
شابک
9786002784025
تعداد صفحات
226
تاریخ انتشار
1399/7/16

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        ارسطو، اولین کسی است که دربارۀ شعر و هنر رسال های جداگانه نوشت و در آن اعتراضات افلاطون را، بی آنکه نام او را بیاورد یک به یک پاسخ داد. بعضی از محققان معتقدند که مقصود ارسطو از نگارش این رساله تنها رد عقاید افلاطون دربارۀ شعر و هنر است، لکن باید دانست که فیلسوف باریک بین چون ارسطو، که همۀ کوشش خود را در تحلیل فعالیت های ذهن آدمی و در تنظیم و تبویب علوم و معارف عصر خویش به کار بسته بود، شک نیست که شعر و هنر را نیز، که از عالی‌ترین جلوه‌های ذوق و روح انسانی است و تا زمان وی به پایه‌ای بس بزرگ رسیده بود، نادیده نمی‌توانست گرفت.ارسطو می‌خواست که ذوق و نیروی دریافت مردم یونان را پرورش دهد و آنان را در درک زیبایی و شناختن زشت از زیبا یاری و راهبری کند، و در این زمینه آثار بسیار به وجود آورد، لکن امروز از آن جمله، جز همین کتاب شعر چیزی باقی نمانده است، و آن نیز، چنانکه خواهیم دید، ناقص و ناتمام به دست ما رسیده است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به شاعری (بوطیقا) به انضمام فرهنگ اساطیر و اسامی یونانی

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

پست‌های مرتبط به شاعری (بوطیقا) به انضمام فرهنگ اساطیر و اسامی یونانی

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          درباره خود بوطیقا و اهمیتش در شناخت ادبیات به خصوص ادبیات نمایشی ، هرچی بگیم کم گفتیم. یک متن کلاسیک باقی مونده از یکی از بزرگترین فیلسوفان تاریخ یعنی ارسطو که به تبیین اصول ادبیات و ژانرها میپردازه.
به نظرم این بهترین ترجمه و بهترین کتاب برای شناخت ادبیات نمایشی و ژانرها بر اساس دیدگاه ارسطو و بوطیقاست.
کتاب ابتدا با بررسی ترجمه های موجود از این اثر میپردازه و به ما میفهمونه که چرا ترجمه های قبلی از این اثر ، به خصوص ترجمه عبدالحسین زرین کوب اینقد سخت و ثقیله. نویسنده به درستی معتقده که تمام مترجمان قبلی این اثر با توجه به نبودن مصداق های گفتمان ارسطو در بوطیقا در ادبیات فارسی به خوبی متوجه منظور متن نشدند و برای همین با دید بلاغی و رتوریک به ترجمه متن دست زدند. در حالیکه اثر ارسطو به ادبیات به عنوان یک سیستم و ساختار نگاه میکنه و بلاغت رو جز در یک مورد بهش نمیپردازه.
بعد کتاب ترجمه خود بوطیقا رو آورده و در بخش پایانی شرحی بر بوطیقا نوشته که بسیار خوندنی یه. 
با خوندن این اثر میفهمید که اگر با خوندن ترجمه زرین کوب از بوطیقا چیزی نفهمیدید و فکر کردید ایراد از خودتونه یا متن خیلی سخته ، اشتباه کردید و با متنی شیرین و ساده سر و کار دارید.
        

14

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کتابی که ارادت و ستایشم به ارسطو و نبوغش در پرداخت این تئوری را دوچندان کرد.
بوطیقای ارسطو دربارهٔ ساختار ادبی، پی‌ساخت، ژانرهای ادبی، بلاغت زبان و نقد است.
بوطیقای ارسطو، تئوری‌ چندلایه‌ای ارائه می‌دهد که در دوره‌های مختلف با تئوری‌ها و گفتمان‌های متفاوت بسط داده شده. همین بسط و تکامل، به واسطهٔ تغییر رویکرد تئوریک و تفاوت خوانش‌ها، اصطلاحات بوطیقا را به مفهوم حقیقی نزدیک‌تر کرده است.
در ابتدا نویسنده شبیه مقاله یا رساله، به مقایسه و کنکاش تئوری بوطیقای ارسطو در گذر زمان پرداخته و از نقص آثار ترجمه‌شده دربارهٔ بوطیقای ارسطو می‌گوید. به این منظور، نویسنده از کتب نوشته شده در این باب کمک می‌گیرد.
کتاب با آوردن ترجمه‌های متنوع اصطلاحاتِ بوطیقا، خوانش متفاوت بوطیقا را در گذر زمان مورد کنکاش قرار می‌دهد، که به فهم بیشتر مخاطب کمک می‌کند.
تا سدهٔ بیستم میلادی، جنبهٔ بلاغتِ تئوری بوطیقا مورد توجه بوده و آثار از وجه زبانی مورد بررسی قرار می‌گرفتند. ازطرفی ساختار روایی، پی‌ساخت (پیرنگ) و شخصیت که از عناصر مهم تراژدی هستند، نادیده گرفته می‌شد. این عامل موجب دور شدن ترجمه‌ها از اصل بوطیقای ارسطو شده است.
نکتهٔ مهمی که نویسنده اشاره کرده و به فهم تئوری ارسطو کمک می‌کند، معادل دانستن واژهٔ poetry با سازنده (به‌جای شاعر) و poet با ساختن (به‌جای شعر) است، که برگرفته از ریشهٔ یونانی این واژه می‌باشد. همچنین آوردن مثال‌های ادبی برای شرح و توضیح بوطیقای ارسطو در آخرین فصل، درک تئوری را برای مخاطب آسان‌تر می‌سازد.
خواندن این کتاب از منظر درکِ ریشه و خاستگاهِ عناصر روایی و فونداسیون ساختار کلاسیک در داستان‌نویسی (برآمده از بوطیقای ارسطو) حائز اهمیت است.
        

15

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          دربارهٔ خودِ بوطیقا سخن گفتن، کار ساده‌ای نیست و همچنین صحبت درباره‌اش در این بستر نمی‌گنجد. فلذا به ذکر چند نکته در باب ترجمه و کلیت کتاب اکتفا می‌کنم.

۱. کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است؛ مقدمهٔ مفصلی که به بحث «بوطیقا در گذر تاریخ و تئوری‌های مختلف دربارهٔ آن» پرداخته، بوطیقای ارسطو و در آخر هم مؤخره‌ای ارزشمند تحت عنوان «گفتمان بوطیقا و جایگاه آن در اندیشه‌های ارسطو».

۲. بدون خواندن تمامی ترجمه‌ها، طبعاً نمی‌توان نظر دقیقی دربارهٔ آن‌ها داد. اما با توجه به مقدمهٔ سعید هنرمند، پاورقی‌ها و حتی مؤخرهٔ ایشان، می‌توان تا حدی این ادعا را کرد که از دو ترجمهٔ آقای زرین‌کوب و مجتبایی، جمعاً حرف بیشتری برای گفتن دارد. دربارهٔ ترجمه افنان و شیرمرز که هر دو از یونانی ترجمه شده‌اند اطلاعی ندارم. اما در کل به نظر می‌رسد که ترجمهٔ سعید هنرمند و ترجمهٔ آقای شیرمرز به دلیل جدید و به‌روزتر بودن، می‌تو‌اند منبع بهتری برای مطالعهٔ این اثر باشد. حتی بررسی‌هایی که آقای هنرمند در مؤخره به‌تفصیل به آن‌ها پرداخته است و مقایسه‌هایی که با نظریات فرمالیست‌ها و ساختارگرایان و … انجام داده‌ است، گویای آن است که در نهایت، کتاب بهتری و به‌قولی کاربردی‌تری است برای خواندن بوطیقا. 

۳. موخرهٔ مفصل و ارزشمندی که قبل‌تر ذکر شد، در واقع سعی دارد تمامی مطالب مذکور در بوطیقا را بشکافد (حتی بعضاً به همراه مقایسه با آرای افلاطون) و برخی ابهامات را رفع کند. نهایتاً در این مؤخره، با یک تحلیل و تفسیر جامع و بسیار راهگشا و همچنین قیاس‌های تطبیقی و جالبی طرف هستیم.

۴. در طول کتاب، به‌خصوص در پاورقی‌ها و مؤخره، مثال‌هایی ملموس از شاهنامه برای درک بهتر مفاهیم آورده شده بود که به‌نظر خیلی مفید و ارزشمند می‌رسید؛ مسلماً چنین بررسی تطبیقی‌ای، به راحت‌تر نهادینه کردنِ موضوعات در ذهن ما، کمک بسیاری می‌کند.

۵. در بخشی از مؤخره، به توضیح دقیق بحث «کاتارسیس» و تئوری‌ها‌ی مختلفی که در طول تاریخ از این موضوع مطرح شده است، پرداخته شده است که قابل توجه است.
        

8