به نظر من خیلی مفید بود
        

          خوشبختی عبارتست از آرامش، احساس سعادت و احساس امنیت.
جشن و اسراف و زیاده روی، کسی را خوشبخت نمی‌کند.
مهریه و جهیزیه هم کسی را خوشبخت نمی‌کند.
پایبندی به روشِ شرع است که انسان را
 خوشبخت و سعادتمند می‌کند.
        

          پر از راهنمایی های پدرانه برای زوج هایی است که پیمان شروع یک زندگی مشترک الهی را بسته اند. گل سر سبد جملات کتاب را میتوان  آنجا دانست که می گویند: با هم بسازید...
        

          در عالی بودنش که شکی نیست. فقط باید یه نکته‌ای رو حتما بگم چون خودم تصور اشتباهی برام به وجود اومد، اینکه روی کتاب نوشته توصیه به زوجهای جوان به این معنی نیست که فقط مناسب زوجهای جوان هست بلکه به نظرم این کتاب رو اول باید مجردها بخونن تا قبل از ازدواج یه سری بایدها و نبایدها رو بدونند و تصمیم بگیرند عمل کنند، بعد زوجها اعم از جوان و مسن و... که اگر راهی که داشتن میرفتن خدایی نکرده درست نبوده تا فرصت دارند اصلاحش کنند.
هرچند اسم گوینده رو نذاشته بودن ولی گویندگی عالی، روان و درست بود. یه جاهایی هم صدای خود رهبر انقلاب رو گذاشته بودن که زیبا و جالب بود.
        

          کوتاه زیبا و کاربردی برای زوج های جوان
        

          کتاب عالی بود
        

          اصل قضیه عشق است
«مطلع عشق» را از بزرگواری هدیه گرفتم. همان‌موقع نگاهی به روی جلدش انداختم و دیدم که توصیه‌های رهبر است به زوج‌های جوان. ورقی زدم و گذاشتمش کنار. گفتم باشد تا وقتی که ما هم جزو مخاطبانش شدیم.
مدتی بعد یک جلد از کتاب را برایمان فرستادند تا در روزنامه‌ای که آن‌وقت‌ها در آن کار می‌کردم معرفی‌اش کنیم. در آن‌جا همکاری داشتیم که تازه ازدواج کرده بود و با دیدن این کتاب گل از گلش شکفت و گیر داد که من این را می‌خواهم، بدهیدش به من و ... آن‌قدر اصرار کرد که دلم سوخت و به‌اش گفتم که کتاب را دارم و برایش می‌آورم. این شد که کتاب خودم را هدیه کردم به او.
چندوقت بعد این دوست گرامی درآمد که دوستانم - که اغلب‌شان تازه ازدواج کرده‌اند یا در شرف ازدواج هستند – در‌به‌در به دنبال «مطلع عشق» می‌گردند و اگر راه دستت هست، هفت هشت، 10تا برایم جور کن که مشتری دست‌به‌نقدش حاضر و آماده است و حتی اگر بخواهی تا چند برابر قیمت هم می‌توانیم به‌شان بفروشیم.
مانده بودم که این دوست عزیز- که مدت کمی است مرا می‌شناسد- چطور فکر کرده که بنده، چون یک جلد از این کتاب را داشته ام، حتما تعداد بیشتری هم در جایی احتکار کرده‌ام. اگرچه، چندان هم بی‌راه فکر نکرده بود و من توانستم چندجلد دیگر هم از جایی بگیرم و برایش ببرم.
همان‌زمان، وقتی شوق و علاقه آن دوست گرامی – و بعدها چندنفر دیگر- را دیدم، بر آن شدم تا نگاه جدی‌تری به کتاب بکنم. همین شد که بعضی از قسمت‌هایش را خواندم و دیدم اصلا مخاطب بخش‌هایی از آن – مخصوصا فصل اولش – خود ما (مجردها) هستیم و بسیاری از مطالبش هم به سن و سال و .. ربطی ندارد و خلاصه، به درد دنیا و آخرت همه‌مان می‌خورد.
«مطلع عشق» مجموعه صحبت‌های مقام رهبری در مجالس عقدی است که خطبه‌اش را خودشان خوانده‌اند و روحانی خوش‌ذوقی به نام محمدجواد حاج علی‌اکبری آن‌ها را جمع‌آوری و با توجه به موضوعات مختلف دسته‌بندی کرده است. او در مقدمه کتاب می‌نویسد: «این مجموعه شامل چهار کلام و هفت رهنمود است؛ کلام‌ها در حقیقت ره‌توشه نظری و رهنمودها، ره‌توشه عملی به‌شمار می‌روند. در کلام‌‌ها با دانستنی‌های ضروری درباره ازدواج و خانواده آشنا می‌شویم و در رهنمودها، مهارت‌های زندگی شیرین در پرتو آموزه‌های اسلامی را فرا می‌گیریم.»
گردآورنده در ابتدای هر بخش، مقدمه‌ای هم در توضیح موضوع آن بخش آورده است.
این هم بعضی از عناوین بخش‌های مختلف که شاید برایتان جالب باشد: خداوند از زن و مرد تنها خوشش نمی‌آید، برکات و فواید ازدواج، انسان که ماشین نیست!، خانواده ایرانی، الگوی جهانی، پیامدهای ازدواج به سبک غربی، جابه‌جایی نقش‌ها ممنوع، مرد قوام است و زن ریحان، اصل قضیه عشق است و ...

به قلم محمد یکتا، هفته‌نامه‌ی همشهری جوان، شماره‌ی 20، 7 خرداد 1384.
        

          خلاصه و کوتاه و مفید  و کاربردی.
        

          کاربردی و مفید
        

          -خیلی از صفحات تا نیمه یا کمتر از نیمه مطلب نوشته شده بود!
_ تعداد زیادی از صفحات متاسفانه بی جهت سفید گذاشته شده که فقط حجم کتاب زیاد بشه!
-نسخه ای که من دارم تعداد صفحاتش بیشتر بود و حدود ۲۲۰ صفحه بود که میتونست در بدترین حالت تو ۱۰۰ صفحه مطالب نوشته بشه!
_ و درآخر حیف حرف های آقا که تو این قالب و به این شکل نوشته شده.
        

          مطلع عشق مجموعه ای از نصایح رهبری به زوج های جوانی است که توفیق نصیبشان شد هم  خطبه عقدشان با لسان رهبری جاری شود و هم زندگی خود را با زلال رهنمودهای ایشان آغاز کنند.
من این کتاب را صرفا یک کتاب که بخوانی احیانا قدری بر آگاهی و دانایی ات افزوده شود نیافتم بلکه چنان خوشه نباتی دیدم که داخل قندان بر طاقچه است و هر صبح تکه ای از آن را در چای لب سوز حل کرده نوش جان می کنیم . به نظرم هر  زوجی ,در هر سنی  بایست این خوشه نبات را در طاقچه داشته باشد هر صبح پس از برخاستن از خواب و پیش از آنکه روز آغاز کنند و به جمع خانواده وارد شوند, چند ورق آن را مطالعه و رهنمون روزمره خود سازند, تا هم زندگی مشترک و شریک زندگی  را بشناسند و هم حقوق متقابل را ‌ بدانند و از این معنا رشته عشق و محبت را تار و پود زندگی خود قرار دهند. 
        

          طراحی خوبی دارد
اندازه اش یک خرده مناسب نیست
بهتر بود در قطع رقعی کار می‌شد
مطالبش پراکنده است
تلاش شده یک نظمی پیدا کند
اما همه اینها در پرتو محتوای خوب دیده نمی‌شوند
        

          مجموعه سخنرانی های امام خامنه‌ای در باب ازدواج در سال‌هایی که خودشان خطبه عقد جاری میکردند ......
        

          یکی از منطقی ترین کتاب هایی که در حوزه خانواده و زندگی مشترک خوانده ام.
بهترین راهکار برای مقابله با تهاجم فرهنگی غرب، تبیین فرهنگ غربی و ارائه الگوی خانواده ایرانی اسلامی است. و این کتاب تا به حال بهترین تبیین در این حوزه بوده که خوانده ام و از گفته های خیلی از مشاورین و روانشناسانی که ادعایی در این حوزه دارند بهتر بود.
البته برای بعد ازدواج است.. 
        

          من قبل ازدواج با همسرم...دوتایی این کتاب رو خوندیم....و خیلیییییی در روابط طرفین بعداز ازدواج متاثر بود...پیشنهاد میکنم بخوانید و لذت ببرید
        

          این کتاب را مجردها باید بخوانند و متاهل ها باید روی طاقچه بگذارند و هر روز یک نکته آنرا به عنوان تذکر و یادآوری بخوانند و سعی کنند آن روز عمل کنند.
        

          "مطلع عشق" دومین کتابی‌ست که در آستانه‌ی شروع زندگی مشترک از همسرم هدیه گرفتم. همسرم به توصیه‌ی مشاورشان آن را خوانده بود و بعد هم به من داد تا بخوانمش.
فکر می‌کنم، مطالعه‌ی این کتاب، یکی از ضروریات آغاز مرحله‌ای تازه از زندگی، یعنی ازدواج است.
        

          موقع خوندنش خوشحال شدم که تا جایی که تونستم به خواسته‌های آدمی که فک میکنم بزرگترین استاد منه عمل کردم و زندگی رو آسون گرفتم.
به تاریخ خطبه‌ها که نگاه کردم متوجه شدم مشکل ازدواج چیز جدیدی نیست و این مهریه‌ها و جهیزیه‌های سنگین از دهه‌ی هفتاد باب شده و اونقدر بهش توجه نشده که الان اوضاع اینقدر داغونه..
طراحی و فونت نوشته‌های کتاب و اینکه کاغذ سفید زیاد داشت رو نپسندیدم.