معرفی کتاب نان و گل سرخ اثر کاترین پاترسون مترجم حسین ابراهیمی

نان و گل سرخ

نان و گل سرخ

کاترین پاترسون و 2 نفر دیگر
4.2
22 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

49

خواهم خواند

12

شابک
9786000103255
تعداد صفحات
288
تاریخ انتشار
1397/10/23

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        "رزا" در میان هرج و مرج ناشی از شروع اعتصاب کارگران کارخانه ها در شهر "لارنس"، سعی دارد تنها به درس و مدرسه توجه داشته و مادر و خواهر خویش را از شرکت در راهپیمایی ها منصرف کند. اما مادر و خواهر رزا، که خود نیز دو کارگر پرتلاش اما کم درآمدند، از این همه ظلم و بی عدالتی به تنگ آمده و هم پای دیگر همکاران خویش، از هر نژاد و کشوری، هر روز از صبح به خیابان رفته و شب هایشان را هم با بحث درباره ی تداوم اعتصاب می گذرانند. وقتی اعتصابات به اوج خود رسیده و چند نفری نیز در این راه کشته می شوند،کمیته ی حمایت از اعتصاب، از خانواده ها می خواهد تا کودکان خود را برای دوری از خشونت به شهرهایی دیگر، که ساکنان آن حاضر به سرپرستی آن ها شده اند، بفرستند. رزا به هیچ عنوان حاضر نیست برود اما اصرار مادر، او را راضی می کند. در مسیر قطار به "ورمونت" رضا با پسری آشنا می شود که مخفیانه وارد قطار شده و از وی می خواهد تا یاری اش کند. رزا از روی اجبار همه جا "جیک" را برادر خویش معرفی می کند و همراه او راهی منزل پیرزن و پیرمرد مهربانی می شود که سرپرستی آن ها را به عهده گرفته اند. از همان بدو ورود، صاحب خانه ها به خوبی درمی یابند که این دو نوجوان هیچ نسبتی با هم ندارند، اما سعی می کنند به گونه ای دیگر وانمود کنند. سرانجام پس از دیدن نوازش ها و توجه های بسیار و داشتن سه وعده ی غذای گرم و زیاد، با پیروزی اعتصاب کنندگان، قرار بر این می شود که همه ی بچه ها نزد خانواده هایشان بازگردند. صاحب خانه ها، که به خوبی می دانند پسرک کسی را ندارد و نامش در هیچ فهرستی نیست، با خوش رویی کامل او را به فرزندی می پذیرند.
      

لیست‌های مرتبط به نان و گل سرخ

شمیم

شمیم

3 روز پیش

کتابفروشی موریساکیبازگشت به کتابفروشی موریساکیهیزم های خیس

تابستون پرماجرای 1404

16 کتاب

تابستون امسال هم گذشت؛ با تموم ماجراهایی که داشت تموم شد و خاطره هاش به جا موند... تو این سه ماه کتاب هایی خوندم و گوش دادم که روحم رو برد به دنیاهای دیگه، با شخصیت های جدید آشنا شدم، احساسات مختلفی رو تجربه کردم... 📚با گوش دادن به کتاب صوتی «کتابفروشی موریساکی» و «بازگشت به کتابفروشی موریساکی» همراه تاکاکو و دایی ساتوروی مهربون کلی چیزای ارزشمند یاد گرفتم و فهمیدم کتاب خوندن تو روزای سخت مثل مسکن میمونه 🚂با گوش دادن به کتاب صوتی «قطار یتیم» (هیزم های خیس نشر پرتقال) به گذشته های دور سفر کردم و داستان پر فراز و نشیب زندگی ویویِن (نیو) که برای مالی تعریف می‌کرد تحت تاثیر قرارم داد 🩸با گوش دادن به کتاب صوتی «بخش دی» وقتی همراه ایمی موقعیت های حساس و خطرناک رو تجربه می‌کردم آدرنالین خونم بالا رفت 😺با گوش دادن به کتاب صوتی«گربه ای که کتاب ها را نجات داد»، با رینتارو و سایو و گربه سخنگو به دنیای هزارتوها سفر کردم و تصمیم گرفتم بیشتر قدر کتاب ها رو بدونم 🗼با گوش دادن به کتاب صوتی «راز پاریس»، درد و رنج های ناشی از جنگ و تاثیراتش رو بهتر درک کردم و فهمیدم عشق از دل سخت ترین روزها به وجود میاد 🥖🌹با خوندن کتاب «نان و گل سرخ» یاد گرفتم باید از حق خودمون دفاع کنیم و برای رسیدن به اهدافمون متحد باشیم 👻با خوندن کتاب «جن های برج کبوترخانه»، به هزارتوهای اسرارآمیز زیرِ زمین سفر کردم و دنبال گنج گشتم ⭐ با خوندن کتاب «اشتباه در ستاره های بخت ما» آرزو کردم ای کاش همه آدمها کسی رو پیدا کنن که با تمام وجود دوستشون داشته باشه، تو سختی ها کنارشون باشه و هیچ وقت فراموش شون نکنه 🐟با خوندن کتاب «ماهی سیاه کوچولو» فهمیدم باید بر ترس هام غلبه کنم و راهی رو در پیش بگیرم که درسته حتی اگر کسی همراهیم نکرد 🎻 با خوندن کتاب «کیلمنی بانوی باغ»، یادگرفتم عشق واقعی، ارزش جنگیدن داره و برای رسیدن به کسی که دوستش داری باید تلاش کنی 💙با خوندن کتاب شعر «چشم هایش آبی نبود» احساسات لطیف و دلنشین شاعر رو حس کردم 📿با خوندن کتاب «اسم تو مصطفی ست» با دغدغه های همسران شهدا و زندگی ساده و عاشقانه شون آشنا شدم 💔 با خوندن کتاب «تاوان عاشقی»، برای اولین بار با نگاهی متفاوت زندگی مردم سوریه رو دیدم و فهمیدم اگر کسی واقعاً برات مهم باشه و از اعماق قلب دوستش داشته باشی راه رسیدن بهش رو پیدا می‌کنی حتی تو دل جنگ و با وجود محدودیت ها 🚶🏻‍♀️با خوندن کتاب «ما که کاری نمی‌کنیم» قلم نویسنده باعث شد از دیدگاهش به خیلی از مسائل نگاه کنم و تلخی و شیرینی که در هر کدام نهفته است را حس کنم 🍀با خوندن داستان کوتاه«بلیط بخت آزمایی» یادگرفتم تا از واقعی بودن چیزی مطمئن نشدم براش خیال بافی نکنم طولانی شد، اما دلم میخواست احساساتم رو در مورد هر کدوم از این کتاب ها در قالب کلمات بیان کنم☺️ راستی آرزو دارم پاییزی که پیش رو دارید آغاز روزهایی باشه که آرزو دارید🍁🧡🍂

7

پست‌های مرتبط به نان و گل سرخ

یادداشت‌ها

شمیم

شمیم

1404/6/22

داستان در
          داستان در مورد دو شخصیت اصلی به اسم جیک و رزا بود که هر دو شرایط سختی را پشت سر می گذرانند و یک شب به طرز تصادفی با هم روبه‌رو می‌شوند و آشنایی شأن از همانجا آغاز می‌شود.
داستان کتاب «نان و گل سرخ» حول اعتصابات کارگران کارخانه های نساجی لارنس ماساچوست در آمریکا می‌گذرد. این کارگران که از سراسر دنیا برای کار به آمریکا آمده اند، در اعتراض به رفتار ناشایست و ناعادلانه صاحبان کارخانه نساجی متحد شده اند تا حق خود را بگیرند. در این راه افرادی هستند که به کارگران کمک زیادی می‌کنند و آنها را پشتیبانی می‌کنند. جیک پسربچه‌ای که در کارخانه های نساجی کار میکند اما علاقه ای به پیوستن به اعتصابات ندارد اما مادر و خواهر رزا به اعتصابات میپیوند با وجود اینکه رزا مخالف سرسخت آنان است زیرا نگران بود که اتفاقی برای مادر و خواهر بزرگش بیفتد؛ رزا فقط به فکر درس خواندن است و می‌خواهد در آینده فرد موفقی شود برخلاف رزا، جیک دست به هر کاری می‌زند از دروغگویی گرفته تا دزدی...
به نظر من شخصیت پردازی داستان و پرداختن به احساسات آنها خوب بود. سیر روند داستان و پایان آن هم قابل قبول بود؛ اما در خصوص نوشتار استان برای خواننده شاید کمی سخت و گاهی مسخره به نظر بیاید زیرا بعضی جاها ساختار جمله ها و فعل ها درست نبود که البته در کتاب هم ذکر شده بود که در آن زمان ایتالیایی ها اینگونه انگلیسی صحبت میکردند.
در کل به نظر من کتاب خوبی بود و به مفاهیم عمیقی چون عدالت طلبی، عشق به خانواده، دوستی و اتحاد و ... اشاره کرده بود همچنین رفتارهایی همچون دزدی و دروغگویی را نکوهش کرده بود.
از لحاظ جنبه آموزشی هم اطلاعاتی تاریخی در مورد انقلاب صنعتی ایالات متحده در قرن بیستم داده شده بود و هم در داستان واژه های ایتالیایی زیادی گفته شده بود.
        

11