معرفی کتاب طولانی ترین آواز نهنگ اثر ژاکلین ویلسون مترجم نسرین وکیلی

طولانی ترین آواز نهنگ

طولانی ترین آواز نهنگ

ژاکلین ویلسون و 1 نفر دیگر
4.0
29 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

67

خواهم خواند

13

ناشر
افق
شابک
9789643698331
تعداد صفحات
368
تاریخ انتشار
1398/9/23

توضیحات

کتاب طولانی ترین آواز نهنگ، نویسنده ژاکلین ویلسون.

لیست‌های مرتبط به طولانی ترین آواز نهنگ

نمایش همه

3

یادداشت‌ها

صبا

صبا

1402/7/13

        کتاب بسیار بسیار زیبایی بود من چند بار خواندمش اولین باری که خواندمش اشکم در آمد دلم واقعا برای الا سوخت اون جایی که مادر الا به کما رفت واقعا غم انگیز بود ولی در هین حال بسیار زیبا هم بود حتما بخوانید

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

          این کتاب در صورتی رمان نوجوانه که بگیم کتاب "زندگی در پیش رو" هم رمان نوجوانه!!

این اولا!

دوم این که داستان کتاب درباره دختریه به اسم الا که مادرش(سو) موقع زایمان می ره توی کما (و هپی اند طوری، آخرش هم شفا می گیره!) و کل کتاب، راجع به دو هفته زندگی الا به همراه ناپدری و برادر نوزادشه.

کل کتاب درباره جلب ترحم های الا، دعوا و فحاشی هاش به ناپدریش، دعواش با دوست های صمیمی ش، گریه های خودش و ناپدریش، شلختگی و هیچ کاری نکردنش! و خشونتش بود. 

+ چرا می گم مناسب نوجوان نیست؟
اول این که اگر یه موقع قرار باشه مادر یه نوجوان یه بچه ی دیگه به دنیا بیاره، احتمالا بعد از خوندن این کتاب اون بچه از نگرانی دق می کنه! چون چندین بار گفته شده که احتمالا از کما بیرون نمیاد و این چیزا...
دوم این که سو اول باردار می شه و بعد ازدواج می کنه و چندین بار تا آخر کتاب به این موضوع اشاره می شه.
سوم این که بارها و بارها خانوم ها و آقایون همدیگه رو بغل و بوس می کنن، مثلا دوست سو، ناپدری الا رو بغل می کنه و کلی موردهای این شکلی.
الا پدرش رو که خودش داره با یه خانوم دیگه زندگی می کنه، مجبور می کنه مادرش رو که شوهر داره ببوسه و اون هم این کار رو می کنه! الا فکر می  کنه این بوسه می تونه مادرش رو نجات بده!!
دوست صمیمی الا یه دوست دیگه پیدا کرده و و الا هم می ره با دو تا پسر دوست می شه. اون ها برای هم یادداشت می نویسن و آخرش یادداشت هایشان می نویسن: بوس بوس!
یکی از موردای دیگه ش هم اینه که -روم به دیوار واقعا- دوست سو براش "لباس خواب نازک مشکی زیبا" می خره که توی بیمارستان بهش بپوشونن. توضیح می ده که این لباسیه که سو دوست داشته تو ماه عسلش بپوشه!! و همسر سو می گه فعلا بهش نمی پوشونیم چون وقتی خوشگل می شه می خوام کنار خودم باشه!

تازه موردهایی مثل این که برای معاینه و وقتی بچه رو میارن پیش سو اون رو برهنه می کنن و اینا هم زیاد داشت... کلا به نظرم خیلی غربی بود و حتی شاید نوجوان غربی هم چنین کتاب هایی نخونه -_-
 
الان که خوب فکر می کنم می بینم کتاب چیز زیادی بهم نداد. شاید دو تا ستاره هم بسش بود!
        

8

          #یادداشت_کتاب 
#طولانی‌ترین_آواز_نهنگ
خواندن یک کتاب درباره زن بارداری که پس از زایمان به کما می‌رود در روز‌های آخر بارداری، کمی غیرعادی و سنگین بود، اما از آن‌جا که مدت‌هاست این کتاب را خریده بودم و جلوی چشمم بال‌بال می‌زد، دیشب در یک عملیات انتحاری از ۱۲ شب تا ۵ صبح یک نفس خواندمش. خواندن کتاب با چراغ‌قوه در شب‌های گرم تابستان که به هیچ روشی نمی‌شود دمای هوا را برای خوابیدن مطلوب کرد، روش مناسبی برای وقت‌گذرانی و رساندن شب به صبح است!

داستان کتاب درباره دختری به نام الا است که احتمالا حدود ۹ یا ۱۰ سال دارد و در همان فصل‌های اول، مادر باردارش که برای زایمان به بیمارستان رفته، پس از به دنیا آوردن بچه به کما می‌رود و دچار زندگی نباتی می‌شود. البته واضح است که به عنوان یک کتاب نوجوان پایان خوشی دارد و مادر در صفحه آخر کتاب به هوش می‌آید که به نظر من پرداخت بسیار کمی داشت و تا حدی مصنوعی و نچسب بود، انگار یک نویسنده دیگر این صفحه پایانی را نوشته بود!

نکته خواندنی کتاب در روند داستان است. اتفاقاتی که برای الا در طول کتاب می‌افتد و تغییراتی که در روابطش با ناپدری و دوستانش رخ می‌دهد. همه این‌ها می‌تواند کتاب را یک انتخاب خوب برای نوجوان کند. نثر روان کتاب و سن پایین شخصیت اصلی حتی می‌تواند کتاب را برای پرخوان‌های دبستان ۲ هم مناسب جلو دهد. اما...

یک امای بزرگ این وسط وجود دارد. آن هم تفاوت فرهنگی بزرگ بین دنیای ما و غربی‌هاست!
اولین قسمتی که باعث شد موقع خواندن کتاب حس کنم با سر توی دیوار رفته‌ام، بیان چگونگی ازدواج مادر و ناپدری در همان فصول اول کتاب است. "مادر که فهمید باردار است، جک و مامان خانه‌هایشان را فروختند تا در یک خانه زندگی کنند و بعد هم ازدواج کردند!"
قسمت بعدی صحبت از مست شدن ناپدری در یک بخش کتاب است و نوشیدنی‌های زیادی که می‌خورد. جالبی قضیه این‌جاست که ارشاد روی اسم مشروب حساس است طوری که در جایی از کتاب شخصیت می‌گوید بگذار برایت نوشیدنی سکنجبین بیاورم!!! و بعد ناپدری با همین سکنجبین مست می‌شود!!! اما هیچ حساسیتی روی مساله بچه‌دار شدن قبل از ازدواج وجود ندارد!
یک بخش دیگر هم صحبت‌های مادر و دختر در همان فصل اول درباره زایمان است. تمرین تنفس موقع زایمان، گفتن از درد زیاد هنگام زایمان و چیزهایی از این قبیل که می‌تواند برای کودک ناآشنا، سوال‌برانگیز باشد.

در نهایت کتاب را به چه سنی می‌شود پیشنهاد داد؟ به نظر من اگر نوجوانی شرایط مشابهی دارد، یعنی بیماری عضو خاصی از خانواده یا داشتن ناپدری و ... و بالای ۱۶ سال سن دارد، می‌شود به عنوان کتاب درمانی پیشنهاد داد. در غیر این صورت به دلیل حجم غم کتاب و موارد ذکرشده در بالا، برای کودک و نوجوان سنین پایین اصلا مناسب نیست.
        

16