معرفی کتاب رویای بعد از ظهر اثر نیلوفر مالک

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
2
خواندهام
61
خواهم خواند
13
توضیحات
قطرههای اشک را از چشمم پاک کردم و نگاهم را چرخاندم سمت پنجره، کبوتری پشت پنجره بود. سفید بود با طوق سیاهی دور گردن، شبیه همان کبوتری که توی حرم برایش دانه ریخته بودم. شاید او هم کبوتری از کبوترهای حرم آقا بود. نگاهش را معصومانه به من دوخته بود. نگاهش صاف بود؛ زلال زلال. درست مثل نگاه دایی رضا.
لیستهای مرتبط به رویای بعد از ظهر
1403/2/8
1401/11/19
پستهای مرتبط به رویای بعد از ظهر
یادداشتها