این تیکه شو خیلی دوست داشتم
        

          تعاریفی که از این کتاب در مورد نوع نگارش و داستان‌نویسی ویژه آن می‌شنوم باعث می‌شود با هیجان سراغ‌اش بروم و در کمتر از یک روز تمام‌اش را بخوانم و عجیب لذت ببرم...

کاکا قهرمان داستان است. داستان از زبان او روایت می‌شود. او که آخرین فرزند یک خانواده پر جمعیت است، با لحنی طنز از روزهای جنگ و زندگی‌اش می گوید. طنزی گاه تلخ و گاه شیرین و گاه سیاه. 

 


        

          با کاکا خیلی خندیدم، خیلی غصه خوردم، گاهی کمی به فکر فرو رفتم...
کاکا رو دوست داشتم.

کاکا کرمکی کتابیه که دوست داشتم خودم نویسنده ش باشم.
        

          به عنوان اولین کتابی که از نویسنده های ایرانی خوندم کتابِ بسیار جالبی بود
روندداستانی خوبی داشت و در طول خوندنش حوصلم سر نرفت
همین دیگه فقط میتونم بگم  در کل خوشم اومد و عالی بود (｡◕‿◕｡) 
        

          بسیار داستان زیبا و دلنشینی داشت 
کنار گذاشتن کتاب برایم دشوار بود
کمتر کتابی خواندم که نثری به این زیبایی داشته باشد نثر به نسبت قوی و لحن زیبایی داشت 
پیشنهاد میدم حتما این کتاب عالی بخونید 
        

          کاکا پسری که توی یه خانواده بعد از چندتا دختر به دنیا اومده و اگر پسر نمیشد معلوم نیست چندتا خواهر دیگه به دنیا میومدن! اما از بد حادثه کاکا هم آنچنان پسر نشد، نه از اون نظرا، از یه نظر دیگه! کاکا گنجینه‌ای از تمام درد و مرض‌ها بود و خب چنین پسری از نظر پدرش نبودنش خیلی بهتر بود. کاکا پاهاش مشکل داشت، چشماش درست نمی‌دید، اندازه‌ی گوش‌هاش با آینه‌ی بغل رقابت تنگاتنگی داشت و تازه بعداً یکی از گوش‌هاش کر هم میشه! خلاصه که این کتاب سرگذشت کاکا کرمکی رو از تولد تعریف می‌کنه از زبان خود کاکا. کاکا اوایل جنگ ایران و عراق به دنیا میاد و نقش جنگ توی خانواده‌ها رو نشون میده جدای از روابط خانوادگی نسبتاً مسمومی که وجود داره. طنز تلخ داستان هم شما رو می‌خندونه و هم غمگین میشید. داستان خیلی روانه و کشش مناسبی داره و البته یه سری باگ هم داره. کتاب خوبی بود.