یادداشت

کاکا کرمکی، پسری که پدرش درآمد
        کاکا پسری که توی یه خانواده بعد از چندتا دختر به دنیا اومده و اگر پسر نمیشد معلوم نیست چندتا خواهر دیگه به دنیا میومدن! اما از بد حادثه کاکا هم آنچنان پسر نشد، نه از اون نظرا، از یه نظر دیگه! کاکا گنجینه‌ای از تمام درد و مرض‌ها بود و خب چنین پسری از نظر پدرش نبودنش خیلی بهتر بود. کاکا پاهاش مشکل داشت، چشماش درست نمی‌دید، اندازه‌ی گوش‌هاش با آینه‌ی بغل رقابت تنگاتنگی داشت و تازه بعداً یکی از گوش‌هاش کر هم میشه! خلاصه که این کتاب سرگذشت کاکا کرمکی رو از تولد تعریف می‌کنه از زبان خود کاکا. کاکا اوایل جنگ ایران و عراق به دنیا میاد و نقش جنگ توی خانواده‌ها رو نشون میده جدای از روابط خانوادگی نسبتاً مسمومی که وجود داره. طنز تلخ داستان هم شما رو می‌خندونه و هم غمگین میشید. داستان خیلی روانه و کشش مناسبی داره و البته یه سری باگ هم داره. کتاب خوبی بود.
      
79

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.