معرفی کتاب گربه روی شیروانی داغ اثر تنسی ویلیامز مترجم مرجان بخت مینو

گربه روی شیروانی داغ

گربه روی شیروانی داغ

تنسی ویلیامز و 1 نفر دیگر
4.1
8 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

12

خواهم خواند

6

ناشر
مینو
شابک
9789647487002
تعداد صفحات
160
تاریخ انتشار
1333/10/11

توضیحات

        گربه روی شیروانی داغ نمایشنامه ای سه پرده ای است که توسط نمایشنامه نویس مطرح آمریکایی تنسی ویلیامز نوشته شده است. خانواده ای در جنوب آمریکا به ویژه بریک و همسرش مارگارت (که معمولا مگی یا "مگی گربه" نامیده می شود) در بحران هستند و تعامل آنها با خانواده ی بریک در طول یک مهمانی در املاک خانواده در می سی سی پی موضوع نمایشنامه می شود. این جشن، تولد پدربزرگ ، "بزرگترین پنبه کار دلتا" ، را جشن می گیرد و نیز بازگشت وی از کلینیک اچسنر که طبق گفته ی خودش با تندرستی کامل همراه بوده است. همه اعضای خانواده (به استثنای پدر بزرگ و همسرش مامان بزرگ) از تشخیص واقعی پدر بزرگ مطلع هستند: او در حال مرگ بر اثر سرطان است. خانواده او به پدر بزرگ و مامان بزرگ دروغ گفته اند تا زوج سالخورده را در روز تولد پدربزرگ از درد نجات دهند اما همه چیز خوب پیش نمی رود.گربه روی شیروانی داغ برای اولین بار در برادوی در 1955 با داستان گوتیک آمریکایی خود در مورد برادرانی که برای وراثت در میان گردبادی از جنسیت رقابت می کردند به اجرا در آمد. این نمایش همچنین به طرز جسورانه ای مسائل جنسی میان مگی و همسرش را به نمایش گذاشت. با وجود جنجال عمومی ای که گربه روی شیروانی داغ برانگیخت ، جایزه پولیتزر و جایزه حلقه منتقدان درام در آن سال به او تعلق گرفت. ویلیامز ، همانطور که اغلب با نمایشنامه هایش رفتار می کرد ، گربه را روی شیروانی داغ را سالها بازنویسی کرد. این نمایشنامه توسط مرجان بخت مینو ترجمه شده و نشر مینو آن را منتشر کرده است.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به گربه روی شیروانی داغ

یادداشت‌ها

          ⚫گربه روی‌شیروانی داغ نمایشنامه ای سه پرده ای است(به اضافه تکرار پرده سوم با تغییراتی که طبق توضیح آقای ویلیامز به پیشنهاد آقای الیا کازان کارگردان فیلم بوده است)خانواده ای آمریکایی به تصویر کشیده شده با شخصیتهای متفاوت که در برخی خصوصبات مشترکند،ودربحران هستند ،به ویژه بریک و همسرش مارگارت (که معمولا مگی یا "مگی گربه" نامیده می شود) در بحران هستند و تعامل آنها با خانواده ی بریک در طول یک مهمانی در املاک خانواده در می سی سی پی موضوع نمایشنامه می شود.
این جشن، تولد پدربزرگ ، "بزرگترین پنبه کار دلتا" ، را جشن می گیرد و نیز بازگشت وی از کلینیک اچسنر که طبق گفته ی خودش با تندرستی کامل همراه بوده است. همه اعضای خانواده (به استثنای پدر بزرگ و همسرش مامان بزرگ) از تشخیص واقعی پدر بزرگ مطلع هستند: او در حال مرگ بر اثر سرطان است. خانواده او به پدر بزرگ و مامان بزرگ دروغ گفته اند تا زوج سالخورده را در روز تولد پدربزرگ از درد نجات دهند اما همه چیز خوب پیش نمی رود.
📌 نمایشنامه نه تنها داستانی جذاب و خواندنی است، بلکه خواننده را به تفکر درباره زندگی، مرگ و معنای وجود دعوت می‌کند.داستان پیرامون خانواده پرجمعیت وثروتمند آمریکایی است که غرق در دروغ ونیرنگ وتزویر شده اند.درکل ویلیامز در بازنمایی احساسات و تجربیات انسان، صادقانه و باورپذیر عمل می کند.اما در پایان من خواننده  پاسخ سوالاتم در مورد  شخصیت‌ها را به دست نمی آورم.گویی ویلیامز  از پاسخگویی طفره می رود، این که بریک هم‌جنس‌گرا هست یا نه؟! و رابطه او و مگی به کجا می رسد؟!تقسیم ارث چه می‌شود؟...
📌“بریک”  فوتبالیست سابق، همسرش “مگی”  را برای مرگ دوستش مقصر می‌داند و به‌همین دلیل از او، که دیوانه‌وار دوستش دارد وهمه  زیبایی اورا تحسین می‌کنند، متنفر شده ودوری می کند به‌ میخواری پناه آورده است. “بریک” و برادرش، “کوپر”  همراه همسرانشان برای روز تولد ۶۵سالگی  پدربزرشان در املاک پدری جمع شده‌اند تا سرانجام پدر که به‌تشخیص پزشکان در آستانه مرگ است ،روشن‌ شود. “کوپر” فکر می‌کند به‌دلیل فرزندان زیادش، برای تصاحب ارثیه پیرمرد شانسش از “بریک” بیشتر است(بریکی که منزوی واعتباد به مشروب دارد) به‌دلیل فرزندان زیادش، برای تصاحب ارثیه پیرمرد شانسش از “بریک” بیشتر است، اما پیرمرد که واقعیت را نمی‌داند، با همه بدرفتاری می‌کند. سرانجام “بریک” واقعیت را به او می‌گوید دقایقی طوفانی به راه می‌افتد ولی بعد آرامش حکمفرما می‌شود…....
📌بریک 'جوانی الکلی است که به خاطر مرگ بهترین دوستش و کوتاهی در دوستی با او, عذاب می‌کشد .همچنین 'مگی', همسرش, به خاطر دوری کردن شوهرش از او در رنج است .از طرفی 'پدربزرگ', پدر بریک, بی اطلاع از داشتن بیماری سرطان برای خوش بودن در زندگی طمع شدیدی دارد .جمع شدن اشخاص در شصت و پنجمین سالگرد جشن تولد پدربزرگ, ناگهان به کشمکش خانوادگی تبدیل می‌شود که این‌ها نشان دهنده مجموعه نیروهایی هستند که با دروغ سعی دارند واقعیت را بپوشانند.
📌ویلیامز به خوبی از تکنیک‌های دراماتیک استفاده می‌کند که شامل دیالوگ‌های پرشور، فلاش‌بک‌های ذهنی، و نمایش تعارضات درونی و بیرونی شخصیت‌ها می‌شود. این ساختار به خوبی تنش‌های عاطفی و روانی را به تصویر می‌کشد.
▪️پرده اول، مقدمه‌ای برای شناخت درگیری‌های درونی و بیرونی شخصیت‌هاست،بهترین شکل معرفی به شخصیتها،نسبتهایشان باهم وخصوصیات اخلاقی،دغدغه های درونی آنها می‌پردازد
▪️پرده دوم، نقطه اوج درگیری‌های روانی و مواجهه با حقایق دردناک است.جذابترین قسمت نمایشنامه همین صحنه‌‌ی طولانی است که جدل پدربزرگ و پسرش بریک اتفاق می افتد گویی به موزه‌ای از خاطرات گذشته بدل شده ونمایشنامه اینجا به اوج میرسد.
▪️پرده سوم، جایی است که شخصیت‌ها در برابر دروغ‌های خود قرار می‌گیرند و مجبور به تصمیم‌گیری می‌شوند.
📌با وجود قدرت دراماتیک این نمایشنامه، پایان باز و عدم قطعیت در سرنوشت شخصیت ها که به زعم من نقطه ضعف است واز طرفی  بریک شخصیتی منفعل است؛ برخلاف مگی که برای تغییر سرنوشتش تلاش می‌کند، بریک تا انتها در لاک خود باقی می‌ماند و کمتر تحول واقعی را در او شاهدیم وتغییراتی که پرده سوم (دومی)در او می بینیم همخوانی ندارد،در  برخی بخش‌ها، توضیحات طولانی و بیش از حد توصیفی می‌شوند که ممکن است ریتم اجرا را کند کند. فضای سنگین و ناامیدکننده داستان هم ممکن است برای برخی خوانندگان آزاردهنده باشد.
📌یکی از نقاط قوت این نمایشنامه، ریتم تند و دیالوگ‌های پرتنش آن است که تئاتری پویا و احساسی خلق می‌کند. روایت سوم شخص و لحن واقع‌گرایانه نویسنده، فضایی صمیمی و در عین حال تلخ ایجاد می‌کند.
✔️در مجموع نمایشنامه خوبی بود،ترجمه خوبی داشت تنها ایراد همان نقطه ضعف ذکر شده و توضیحات اضافه‌ای که داشت مثل باقی آثار تنسی ویلیامز وخوشحالم که درکنار دوستان هامارتیایی سومین نمایشنامه جناب تنسی ویلیامز رو خوندم.
        

71

          نثر کتاب خوب بود و مشکلی نداشت و اذیتم نکرد.
داستان در بارۀ یک پیرمرد کشاورز، در نزدیکی رود می‌سی‌سی‌پی آمریکا است که صاحب اموال فراوان و حدود 28 هزار جریب زمین حاصل‌خیز است و دو پسر دارد که هر دو ازدواج کرده اند.

پسر بزرگتر ـ گوپر ـ ظاهرا حقوق خوانده و وکیل است و پنج بچۀ قد و نیم قد دارد و ششمی هم در راه است و پسر کوچکتر ـ بریک ـ فوتبالیست بوده و اکنون مفسر ورزشی است و یک پایش شکسته و با عصای زیر بغل راه می رود و هنوز فرزندی ندارد.

امروز جشن تولد 65 سالگی پدربزرگ است و همه در منزل پدری جمع شده‌اند و ... .

«طمع بردگی جاودان است» امیرالمومنین علی علیه السلام

باز هم قصۀ همیشگی حرص و آز و طمعی که انسان را بردۀ خود کرده است و آدم ها تا جایی پیش می روند که دیگر هیچ حرمتی را برای اطرافیانی که آنها هم حقی دارند، قائل نشده و آشکارا با توهین و تهمت قصد دارند دست آنان را از این حق قانونی کوتاه کنند.

آنچه همه را در این خانه دور هم به سختی نگاه داشته، اموال فراوانی است که به آنان ارث خواهد رسید و در این میان حتی کشیش هم برای خویش در صدد کسب غنیمتی ارزشمند است.

اگر هر یک از اعضای خانواده به حق خویش قانع باشند، هیچ مشکلی پیش نمی آید و همه به حق قانونی خویش خواهند رسید.

شبیه این اتفاق و درگیری ها را هر روز در بین اطرافیان و انسان های امروزی شاهدیم که گاه آن قدر با هم تند برخورد می کنند که باعث گرفتاری، بیماری و چه بسا مرگ آنان بر اثر فشارهای عصبی و روحی و جسمی می شوند.

و اما نکتۀ مهم اینکه تا پدربزرگ زنده است و نفس می کشد، اختیار اموالش با خود او است و پس از او می توانند بدون درگیری به آنچه مشخص شده و سهم آنان است، دست یابند.

امیدواریم بشر به حدی از رشد، توانایی و تحمل برسد که این مسائل مالی، عامل جدایی و قطع ارتباطات انسانی و فامیلی نشود.
        

12

حرص ، طمع
          حرص ، طمع ، حسادت و کینه 

گربه روی شیروانی داغ ، سومین اثری بود که از تنسی ویلیامز ، درام نویس بزرگ آمریکایی در باشگاه هامارتیا خوندیم. 
نمایشنامه ای که کاراکترهاش مصداق بارز صفاتی هستند که بالا نوشتم. 
ویلیامز قطعا یکی از بزرگترین نویسنده های قرن بیستم ادبیات نمایشی جهانه که همکاری هاش با الیا کازان ، کارگردان شهیر هالیوودی به این شهرت و افتخار بیش از پیش افزوده.  
یکی از مهم ترین آثاری که این نویسنده نوشته ، همین گربه روی شیروانی داغه.  اسمی که به خوبی برازنده این نمایشنامه و مخصوصا کاراکتر مارگاریته که بارها از زبان خودش بهش اشاره میشه. 

داستان ملودرامی، حول محور یک خانواده جنوب آمریکاست که بر سر مسئله ارث و میراث با هم اختلاف های زیادی دارند. کاراکترها بسیار واقعی نوشته شدند و شخصیت پردازی به خوبی انجام گرفته. داستان هم از انسجام خوبی برخورداره و شاید چیزی که کمی اذیت کننده ست ، مثل همه آثار نمایشی آمریکایی ، توصیفات بیش از حد نویسنده در توضیح صحنه هاست که گاهی ریتم نمایشنامه رو در خوانش از بین میبره . 
البته باید کمی به تنسی ویلیامز حق داد برای این که این نمایشنامه رو اساسا نوشته تا الیاکازان به روی صحنه ببره و ناچارا توضیحاتی در باب شخصیت ها و میزانسن های پیشنهادی داده. 
هرچی هست این نمایشنامه موفق میشه جایزه پولیتزر رو برای تنسی ویلیامز به ارمغان بیاره. 

شاید امروز با توجه به این که مسئله تمایل به همجنس در کشورهای غربی کاملا پذیرفته شده،  درام قضیه در اجرا خیلی درگیر کننده و جذاب نباشه اما برای ما انسان های این سر دنیا ، کاملا قبح ماجرا آشکاره و قضیه ای که بریک باهاش درگیره رو تا حدودی درک می کنیم. 
برای یک خونواده آمریکایی و اروپایی امروز مسئله تمایل به همجنس شاید راحت تر پذیرفته میشه تا سال ۱۹۵۸ و برای همین احتمالا این درام خیلی قابل درک نباشه و از لحاظ نگاهی تاریخی فقط جذاب باشه در حالی که این اتفاق در ایران همچنان همون نگاه ۱۹۵۸ آمریکاست و برای همین ما بیشتر با این درام ارتباط برقرار می کنیم. 
کاراکترها مدام باهم در حال بحث و جدل هستند و همه با هم مشکل دارن. پر از بغض و کینه و حسد و ناراحتی های تلنبار شده بر روی هم هستند و در مرز انفجارند. 
شاید فقط مادربزرگ کمی محبت و عشق در وجودش باقی مونده ، چیزی که در این خونواده خیلی وقته کمرنگ شده. 


گربه روی شیروانی داغ ، یکی از آثار برجسته نمایشی قرن بیستمه و برای شناخت زبان درام و زبان نمایش و قلم تنسی ویلیامز بزرگ خوندنش واجبه. 

⚜ از روی این نمایش ، اقتباسی سینمایی در سال ۱۹۵۸ به کارگردانی ریچارد بروکس و با بازی الیزابت تیلور و پل نیومن هم ساخته شده که دیدنش پیشنهاد میشه .

باز هم به تنسی ویلیامز بازخواهیم گشت...
        

37