معرفی کتاب سالن خزندگان (بچه های بدشانس 2) اثر لمونی اسنیکت مترجم امیر مهدی حقیقت

سالن خزندگان (بچه های بدشانس 2)

سالن خزندگان (بچه های بدشانس 2)

لمونی اسنیکت و 2 نفر دیگر
4.3
67 نفر |
7 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

162

خواهم خواند

9

ناشر
ماهی
شابک
9789649333359
تعداد صفحات
160
تاریخ انتشار
1396/1/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتاب، جلد دوم از مجموعه سیزده جلدی "داستانهای ناگوار "است که برای نوجوانان به فارسی ترجمه شده است .قهرمانان داستان، سه کودک یتیم به نام های ویولت (دختر،   14ساله)، کلوس (پسر، 12ساله) و سانی (دختر خردسال) هستند که پدر و مادر  ثروتمند خود را در آتش سوزی از دست می دهند و در پی آن ماجرای غم انگیزی پشت سر  می گذارند .که در هر مجلد از این مجموعه گوشه هایی از زندگی پر رنج آنها بازگو  می شود .بچه ها پس از مرگ پدر و مادرشان ناگزیر می شوند .نزد یکی از اقوامشان به  نام "کنت الاف "زندگی کنند .مردی خبیث که تنها در پی به چنگ آوردن ارثیه آنها  است .آنها در پی سختی هایی که در خانه "کنت الاف "متحمل می شوند، سرانجام به کمک  دوست خانوادگی شان، "آقای پو "برای گذراندن زندگی نزد دکتر "مونتگا ماری "می روند  که جانور شناس و محقق است و از اقوام دور بچه ها محسوب می شود .دکتر مردی مهربان  و خوش قلب است .او باید همراه بچه ها برای سفری اکتشافی به پرو برود .دستیار  جدیدش نیز قرار است آنها را در این سفر همراهی کند .اما او کسی نیست جز همان  "کنت الاف "حیله گر که با تغییر نام و چهره، برای عملی کردن نقشه های پلید خود،  سر و کله اش پیدا شده است .چیزی نمی گذرد که دکتر مونتگا ماری به طرز مشکوکی به  قتل می رسد .در پی ماجراهایی، بچه ها موفق می شوند ماهیت واقعی دستیار جدید را  برملا سازند .بدین ترتیب مشخص می شود که کنت الاف دکتر مونتگا ماری را به قتل رسانده است .این در حالی است که در آخرین لحظات کنت الاف از چنگ بچه ها می گریزد و ......
      

پست‌های مرتبط به سالن خزندگان (بچه های بدشانس 2)

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

19

negarin

negarin

1404/5/8

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          -انتظار کشیدن یکی از سخت ترین کارهای زندگی است. خیلی سخت است آدم انتظار کیک شکلاتی بعد از غذا را بکشد و هنوز توی بشقابش گوشت سوخته باشد. خیلی خیلی مشکل است که آدم منتظر هالوین باشد و ماه کسل کننده سپتامبر هنوز تمام نشده باشد.‌
_مرگ عزیزان موضوع عجیبی است. همه ما می‌دانیم که فرصت ما در این دنیا خیلی محدود است و آخر کار ما به چند ملحفه ختم می‌شود که تا ابد زیر آن‌ها بخوابیم و بیدار نشویم. و با وجود این همیشه وقتی حادثه مرگ برای کسی رخ می‌دهد او را غافلگیر می‌کند. قضیه مثل وقتی است که در تاریکی از پله ها بالا می‌روید تا به اتاقتان برسید و وقتی به آخرین پله می‌رسید، خیال می‌کنید یک پله دیگر باقی مانده است پای شما در هوا سقوط می‌کند و در یک لحظه تهوع آور سعی نی‌کنید که میان این غافلگیری تاریک مسیری را که در ذهنتان تصور می‌کردید دوباره تنظیم کنید. 

یادمه زمانی که این مجموعه رو می‌خوندم، حدود ۱۱ سالم بود.‌ هر هفته، سر می‌زدم به کتابخونه عمومی و چند جلدش رو امانت می‌گرفتم. وقتی جلد یازدهم رو خوندم، فهمیدم که جلد ۱۲ و ۱۳ توی کتابخونه نیست! و نمی‌تونین تصور کنین که چقدر غمگین و مکدر شدم از ناتموم موندن این قصه. 
چند ماه پیش، سر زدم به یکی از کتابفروشیای اطراف که اکثر کتاب‌هاش کتاب نوجوانن و دیدم‌ که مجموعه‌ی کامل رو داره. خاطره های مختلفی که با تک تک جلد ۱ تا ۱۱ داشتم جلوی چشمام‌ جون‌ گرفت.
حالا بعد چندین سال، دوباره شروع کردم به خوندن این نوستالژی دوست داشتنی. موقع خوندنش از بوی چوبِ میزتحریری که اون دوران پشتش می‌نشستم و این کتابا رو می‌خوندم گرفته تا شوق و ذوقی که موقع تعریف کردن از ماجراهای کتاب واسه‌ی دوستای نزدیکم داشتم. 
خلاصه که این مجموعه برای من از دوست داشتنی ترین‌هاست و با خوندن کلمه به کلمه‌ش لبخند مهمون لبام می‌شه!
[شروع: ششم‌ آبان هزار و چهارصد و یک 
[پایان: هشتم آبان هزار و چهارصد و یک
        

0