معرفی کتاب ماجراهای بچه های بدشانس؛ سالن خزندگان اثر لمونی اسنیکت مترجم امیرمهدی حقیقت

ماجراهای بچه های بدشانس؛ سالن خزندگان

ماجراهای بچه های بدشانس؛ سالن خزندگان

لمونی اسنیکت و 2 نفر دیگر
4.3
64 نفر |
7 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

160

خواهم خواند

9

ناشر
ماهی
شابک
9789649333352
تعداد صفحات
156
تاریخ انتشار
1398/10/30

توضیحات

        
در آغاز داستان این کتاب، بودلرهای یتیم پیش دایی سربه هوایشان و خزنده های دوست داشتنی اش مدتی به خوبی و خوشی زندگی می کنند، اما شما نباید گول این آغاز خوش را بخورید. اگر کوچک ترین شناختی از این سه بچه ی بدشانس داشته باشید، حتما می دانید که خوشی های آنها هم آخر کار به بدبختی و مصیبت کشیده می شود.
در واقع، در صفحات این کتاب، بودلرها با بویی وحشتناک، یک افعی مرگبار، چاقویی دراز و یک چراغ مطالعه ی برنجی سنگین مواجه می شوند، با یک ماشین تصادف می کنند، و با کسی که آرزو داشتند دیگر تا آخر عمر چشم شان به او نیفتد روبه رو می شوند.

      

لیست‌های مرتبط به ماجراهای بچه های بدشانس؛ سالن خزندگان

ماجراهای بچه های بدشانس؛ شروع ناگوارماجراهای بچه های بدشانس؛ سالن خزندگانماجراهای بچه های بدشانس؛ پنجره ی بزرگ

ماجراهای ناگوار

14 کتاب

بسم الله الرحمن الرحیم این ترتیب یه مجموعه ی خیلی نوستالژی و قدیمی به اسم ماجراهای ناگوار هست. داستان به این شکله سه خواهر و برادر، ویولت و کلاوس و سانی طی یه اتفاقاتی متاسفانه پدر و مادرشون رو از دست میدن. بعد متوجه می‌شن باید به پیش یکی از اقوام شون که نمی‌شناسنش برن به اسم کنت الاف. کنت الاف از این به بعد قیم و سرپرست قانونی بچه هاست. ولی مسئله اینجاست که کنت الاف یه آدم بدجنسه... کسی که فقط ثروت بودلر ها براش مهمه... و نقشه میریزه تا پول اونها رو به چنگ بیاره و ویولت هم به سن قانونی نرسیده تا ثروت مادر پدرش بهش برسه و از چنگ کنت الاف رها شن. بودلر ها باید چه کنند؟!!! خلاصه این ۱۳ جلد پر از تعلیق و هیجانه. یکی از مجموعه هایی که به شدت تاریکه. اولین تجربه ی من از یه رمان خیلی تلخ همین مجموعه بود. و همچنین اولین تجربه ام از یه پایان باز(جلد اولش پایان بازه). هم انتشارات قدیانی و هم انتشارات ماهی این کتاب رو چاپ کردن. کیفیت هردو ترجمه هم خوبه ولی به شخصه من ترجمه‌ی نشر ماهی و فونت این نشر رو بیشتر می‌پسندم. البته میگم کیفیت هردوشون خوبه. یه انتشارات که نمیشناسمش هم چاپ کرده این کتاب رو و اسمش شریعه‌ی توس هست که اطلاعاتی ندارم راجع بهش. این لیست بر اساس ترجمه ی نشر ماهیه. ترتیب مجموعه هم که اینه. جلد چهاردهم هم یه سری اطلاعات راجع به داستان اصلیه و به سوالات بی جواب مونده از مجموعه پاسخ میده. بخونید و حالشو ببرید. یه رمان تاریک، اما با قلمی روان و پر از هیجان و تعلیق و غافلگیری!

32

پست‌های مرتبط به ماجراهای بچه های بدشانس؛ سالن خزندگان

یادداشت‌ها

negarin

negarin

1404/5/8

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          -انتظار کشیدن یکی از سخت ترین کارهای زندگی است. خیلی سخت است آدم انتظار کیک شکلاتی بعد از غذا را بکشد و هنوز توی بشقابش گوشت سوخته باشد. خیلی خیلی مشکل است که آدم منتظر هالوین باشد و ماه کسل کننده سپتامبر هنوز تمام نشده باشد.‌
_مرگ عزیزان موضوع عجیبی است. همه ما می‌دانیم که فرصت ما در این دنیا خیلی محدود است و آخر کار ما به چند ملحفه ختم می‌شود که تا ابد زیر آن‌ها بخوابیم و بیدار نشویم. و با وجود این همیشه وقتی حادثه مرگ برای کسی رخ می‌دهد او را غافلگیر می‌کند. قضیه مثل وقتی است که در تاریکی از پله ها بالا می‌روید تا به اتاقتان برسید و وقتی به آخرین پله می‌رسید، خیال می‌کنید یک پله دیگر باقی مانده است پای شما در هوا سقوط می‌کند و در یک لحظه تهوع آور سعی نی‌کنید که میان این غافلگیری تاریک مسیری را که در ذهنتان تصور می‌کردید دوباره تنظیم کنید. 

یادمه زمانی که این مجموعه رو می‌خوندم، حدود ۱۱ سالم بود.‌ هر هفته، سر می‌زدم به کتابخونه عمومی و چند جلدش رو امانت می‌گرفتم. وقتی جلد یازدهم رو خوندم، فهمیدم که جلد ۱۲ و ۱۳ توی کتابخونه نیست! و نمی‌تونین تصور کنین که چقدر غمگین و مکدر شدم از ناتموم موندن این قصه. 
چند ماه پیش، سر زدم به یکی از کتابفروشیای اطراف که اکثر کتاب‌هاش کتاب نوجوانن و دیدم‌ که مجموعه‌ی کامل رو داره. خاطره های مختلفی که با تک تک جلد ۱ تا ۱۱ داشتم جلوی چشمام‌ جون‌ گرفت.
حالا بعد چندین سال، دوباره شروع کردم به خوندن این نوستالژی دوست داشتنی. موقع خوندنش از بوی چوبِ میزتحریری که اون دوران پشتش می‌نشستم و این کتابا رو می‌خوندم گرفته تا شوق و ذوقی که موقع تعریف کردن از ماجراهای کتاب واسه‌ی دوستای نزدیکم داشتم. 
خلاصه که این مجموعه برای من از دوست داشتنی ترین‌هاست و با خوندن کلمه به کلمه‌ش لبخند مهمون لبام می‌شه!
[شروع: ششم‌ آبان هزار و چهارصد و یک 
[پایان: هشتم آبان هزار و چهارصد و یک
        

0