چشم هایم، در اورشلیمچشم هایم، در اورشلیممریم مقانی و 1 نفر دیگر3.816 نفر |5 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن4خواندهام26خواهم خواند12توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب چشم هایم، در اورشلیم، نویسنده مریم مقانی.لیستهای مرتبط به چشم هایم، در اورشلیمکتاب خوبپاره تن اسلام13 کتاببستهٔ پیشنهادی کتاب دربارهٔ فلسطین فلسطین مسئله بزرگ جهان اسلام و مسلمانان است و ایران اسلامی از ابتدای شکلگیری خود بر این مسئله تأکید کردهاست قلم فرسایی و حضور گروههای مختلفی از انسانها برای حمایت از فلسطین و کمک به فلسطینیان آواره، صرفاً بخشی از نمود بیرونی این مسئلهی بزرگ است. در این بستهٔ مطالعاتی کوشیده شده است تا ضمن معرفی متون مرتبط با این حوزه، رنج و درد آوارگان و بازماندگان فلسطینی نیز برای مخاطب به تصویر کشد. در مجموعه از کتابها، شرایط سیاسی، تاریخی و جهانی نیز به بحث و بررسی کشیده شدهاند و خواننده را نسبت به مطالعهی متن راغب میکند.00مشکات عبادیانهیجان میخوای؟ کتابای امنیتی بخون!17 کتابیه نکته ی ترسناک : اکثر اینا بر اساس واقعیته! نکته ی دوم : سرآمد همه ی این نویسنده ها از نظر من آقای محمد رضا حداد پور جهرمیه323یادداشتهای مرتبط به چشم هایم، در اورشلیمامیررضا یعقوبی1401/11/04 عنوان کتاب: چشم هایم در اورشلیم مؤلف: مریم مقانی موضوع:داستانی از اینده با هدف آزادی مسجدالاقصی ساختار: داستان از زبان دو کارکتر اصلی کتاب بیان میشود مفاهیم کلیدی: مسجدالاقصی، جنبش مقاومت ،جاسوس،ترور جملات میانی کتاب: وقتی صدرا شلیک کرد،سارا برای لحظاتی مات و مبهوت نگاهش کردو بعد،بهوش روی زمین افتاد. بن آرتزی از شوک آنچه دیده بود بر جایش میخکوب شده بود. خلاصه داستان: فضای داستان در سال۲۰۳۵ میلادی است؛زمانی که آمریکا به چهار کشور کوچک تجزیه شده و اسرائیل بزرگ ترین حامی خود را از دست داده است. یکی از گروه های افراطی صهیونیست که در دولت نفوذ بسیار زیادی دارد تصمیمی مبنی برتخریب مسجدالاقصی میگیرند، جنبش آزادی بخش که از این تصمیم مطلع میشود تصمیم بر ترور یکی از اعضای بلند پایه موساد میگیرد تا با این حرکت آشوبی در دل اعضای دولت اسرائیل انداخته و با نا امن جلوه دادن اسرائیل از ضربه مهمی به صهیونیسم زده و از تخریب مسجدالاقصی جلوگیری کند. ارزیابی: قلم نویسنده کتاب بسیار گیراست و واژگان در این کتاب به گونه کنار هم قرار داده شده اند که مخاطب را هرچه بیشتر ترقیب به مطالعه میکند. 014بهروز دلاور1401/09/07 ﷽ این سرآغاز یک داستان است،آوریل ۲۰۳۵ فرانسه....دیدار آدریل عوادیا و موشه شالو سفر رژیم جعلی صهیونیستی،داستانی باطعم دفاع از آرمان داستان در روزهای سال ۲۰۳۵ میگذرد،در زمانی که ایالات متحده آمریکا از بین رفته و به دو ایالت شرقی و غربی تقسیم شده،زمانی که غاصبان به فکر تخریب مسجد الاقصی هستند و گروهی دنبال عملیاتی بزرگ برای نابودی برنامه آنها، بنجامین راحیل یا آدریل، سارا،صدرا،جک رابین، روکسانا میرسون،شارت و....شخصیت هایی که دنیای کتاب چشمهایم در اورشلیم را میسازند. طعم داستانی تخیل است،تخیلی که با اطلاعات و تحقیقات نویسنده کامل شده و خواننده را همراه خود میکند،فصلها از زبان دو شخصیت اصلی کتاب روایت میشود و گرهها یکی بعد از دیگر باز میشوند،قطعا خواندنش برای کسانی که اهل خواندن رمـان به صورت جدی نیستند، سخـت خواهد بود ،به نظرم بعضی جاها هم نیاز به بازنویسی مجدد دارد،گاهی حس میکردمکه نحوه صحبت شخصیت داستان فراموش شدهاست 011کتاب خوب1403/02/09 کتاب «چشمهایم در اورشلیم» نوشتۀ مریم مقانی، توسط نشر معارف به چاپ رسیده است. این کتاب داستانی است که در آینده رخ داده است و برای خواننده روایت میشود. یک ملاقات در آپریل سال ۲۰۳۵ میلادی در پاریس، نقطه آغاز این داستان است. در این قرار ملاقات که میان سفیر اسرائیل در فرانسه و یک بازرگان یهودی است، سفیر اسرائیل قصد دارد تا بازرگان یهودی را از طرحی برای تخریب کامل مسجدالاقصی مطلع سازد. این طرح توسط یک ماهواره نظامی در جشن سال نو یهودیان اجرا خواهد شد. با این حال سفیر اسرائیل در فرانسه از این نکته بیاطلاع است که بازرگان یهودی، در حقیقت یک نقاب برای یکی از اعضای جنبش آزادیبخش قدس است. این مرد که بنجامین راحیل نام دارد، تحت تعقیب بسیاری از سرویسهای اطلاعاتی بوده و تلاش دارد تا این عملیات را با شکست مواجه کند. 00مریم قاسمی1402/11/21 یک کتاب به شدت هیجانی با حدسهای اشتباه البته که خوندنش برای من خیلی لذت بخش بود چون خیلی اهل خوندن داستانهای غیر واقعی نیستم اما از خوندن این کتاب اصلا پشیمون نیستم قلم نویسنده انقدر روان هست که خودت رو همیشه یک گوشهی داستان تصور میکنی حتی گوشهی اون لحظهی نفسهای آخر کنار چشمهای متعجب سارا 00حنانه حاجی زاده1401/04/08 قلم نویسنده خیلی روان و جذاب بود و در مقایسه با کتاب های مشابه، این کتاب رو خیلی راحتتر خوندم و بیشتر دوستش داشتم ولی کلا با داستان های غیر واقعی کمتر ارتباط برقرار میکنم. مثالا اگر همین کتاب از روی یک اتفاق واقعی نوشته شده بود احتمالا الان اینقدر ذوق زده بودم که ۵ ستاره میدادم! یعنی در واقع خود کتاب چیزی کم نداشت و شاید استحقاق ۴ ستاره رو هم داشته باشه ولی ۳/۵ ستاره در واقع لذتی هست که من از کتاب بردم :) البته این اتفاقات چیزهایی نیستن که کاملا خیالی باشن و در واقعیت هم اتفاق افتادن ولی خب بخش زیادی اش غیر واقعیه که خب من کاملا واقعی میپسندم! (امتیاز اصلی ام ۳/۵ هستش ولی چون اینجا نمیشه ۳/۵ داد به سمت ۳ گردش کردم!) 03