معرفی کتاب انگشت سحرآمیز اثر رولد دال مترجم فاطمه فرقانی

انگشت سحرآمیز

انگشت سحرآمیز

رولد دال و 1 نفر دیگر
3.9
78 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

170

خواهم خواند

32

ناشر
دستان
شابک
9786002970350
تعداد صفحات
56
تاریخ انتشار
1393/7/7

توضیحات

        کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه های سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. «دختر»، «فیلیپ گرگ»، «ویلیام گرگ»، آقا و خانم «گرگ» شخصیت های اصلی داستان هستند. در داستان می خوانیم: «در مزرعه کناری مزرعه، دختر خانواده «گرگ» با دو بچه شان به نام های «فیلیپ» و «ویلیام» زندگی می کنند. بعضی وقت ها دختر به مزرعه آن ها می رود تا با «فیلیپ» و «ویلیام» بازی کند. یکی از چیزهایی که آقای «گرگ» و دو پسرش از همه چیز بیشتر دوست داشتند، شکار بود. هر شنبه صبح، آن ها تفنگ هایشان را برمی داشتند و می رفتند در بین جنگل تا به حیوان ها و پرنده ها شلیک کنند».
      

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        داستان در مورد خانواده ای است که علاقه مند به شکار اردک هستند و به حرفهای دختر کوچولویی که به آنها می گوید حیوانات را شکار نکنید گوش نمی دهند دخترک با انگشت جادوییش آنها را به اردک و اردک ها را به انسان تبدیل می کند و بعد اردک ها به شکار آنها می آیند و بعد از اینکه آن خانواده متوجه اشتباهشان شدند دوباره به انسان تبدیل می شوند
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

16

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

«داستانی ج
          «داستانی جادویی درباره دخترکی که با قدرتش، ظلم را به شکلی کودکانه مجازات میکند.»

رولد دال (Roald Dahl, 1916–1990) یکی از مشهورترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان جهان است که با سبک منحصربه فرد و پایان های غیرمنتظره شناخته میشود. آثار او مانند چارلی و کارخانه شکلات سازی و ماتیلدا به چندین زبان ترجمه شده اند. شاید اقتباس سینمایی از چارلی و کارخانه شکلات سازی را با بازی جانی دپ و به کارگردانی تیم برتون دیده باشید، تجربه شیرینی است.

کتاب انگشت جادویی یکی از داستان های کوتاه و پررمزوراز دال است که در سال ۱۹۶۶ منتشر شد. این کتاب داستان دختری هشت ساله را از زبان خودش روایت میکند که قدرت عجیبی دارد: هر وقت عصبانی میشود، با انگشت جادویی خود به افرادی که باعث عصبانیت اش شده اند اشاره میکند و آنها به طرز خلاقانه و عجیبی مجازات میشوند. عدالتی خودسرانه.

داستان درباره ظلم به طبیعت و حیوانات و نکوهش شکار است، دختر داستان یک خانواده را درگیر قدرت جادویی خود میکند و با اتفاقاتی که برای آن خانواده می افتد،( که نقش هایشان با گروهی پرنده جا به جا میشود،) اصلاح میشوند.

  عوض شدن نقش را دوست داشتم: اگر دوست نداری که رفتاری با تو شود، پس با دیگری نیز نباید آن رفتار را داشته باشی. ظلم، آسیب، و ایجاد ناامنی را کسی برای خود نمیپسندد، پس برای بقیه نیز نباید باعث آنها شوی .ظلم و ستم عواقبی خواهد داشت.

خشم کنترل ناپذیر دخترک هم باعث مجازات بقیه بود و هم باعث نگرانی و اضطراب برای خودش میشد، پس خشم میتواند ویرانگر هم باشد.

   داستان بسیار کوتاه است و اوج گیری سریعی دارد. جزئیات زیادی ندارد و تغییرات ناگهانی اتفاق می افتند. 
 
        

9

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0