ششمین جلد از مجموعه ماجراهای نارنیا
در این جلد، از 4 قهرمان اصلی نارنیا خبری نیست و یوستس که در جلد قبلی پایش به نارنیا باز شده بود، به همراه یکی از همکلاسی‌هایش جیل، به نارنیا می‌روند. در بدو ورود متوجه می‌شود در دنیای نارنیا سال‌ها از حضور قبلی‌اش و همراهیش با کاسپین گشذته و او حالا پادشاه پیری است که نگران پسر گمشده اش است.
اسلان به یوستس و جیل ماموریتی می‌دهد تا پسر گمشده کاسپین را پیدا کنند.
این جلد هم بسیار جذاب و پر از ماجراهای مختلف پر هیجان است.
        

          مثل قبلی ها بسیار عالی بود.
کلا مجموعه رو از دست ندید، من که خیلی کیف کردم تا به اینجا.
        

          همچنان به نظرم جلد سوم "کشتی سپیده پیما" بهترین جلد این مجموعه تا الان بوده است.
        

          یک یادداشت مشترک برای همه هفت جلد نارنیا، در قالب لیست نوشتم
        

          《یادداشت این مجموعه را برای جلد اولش "خواهرزاده جادوگر" نوشتم.》
        

          این جلد از سه جلد قبلی بهتر بود.

تا الان به نظرم اسلان خدا یا مسیحه.
        

          کتاب صندلی نقره ای هم مانند جلد های دیگر پر از ماجراجویی و اتفاقات جدید بود اما فضای داستان کلا عوض شده بود.
توصیفات کتاب خوب، به جا و دقیق بود بخصوص تصویرسازی به فهم بیشتر داستان کمک کرده بود.
نکته‌ای پررنگ و قابل توجه در مجموعه کتاب های نارنیا وجود دارد و آن استفاده  نویسنده از نمادگراییِ مذهبیِ است که باعث پل ارتباطی مذهب با خواننده‌ می شود.. مثلاً پررنگ ترین نقش در هر جلد مربوط به اسلان است که نماد مسیح در کتاب است.