معرفی کتاب گوسفندی که می خواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ اثر ژوزف تئوبالد مترجم نورا حق پرست

گوسفندی که می خواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ

گوسفندی که می خواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ

ژوزف تئوبالد و 1 نفر دیگر
3.6
73 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

119

خواهم خواند

5

شابک
9789643910600
تعداد صفحات
28
تاریخ انتشار
1398/11/19

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتاب مصور حاضر، حکایت گوسفندی به نام "برفی" است. او به دلیل آن که از گوسفندهای دیگر کوچک تر بود و نمی توانست مانند آن ها تند برود یا خیلی بالا بپرد بسیار غمگین بود. به همین خاطر او تصمیم گرفت زیاد بخورد! اما هرچه بیشتر می خورد باز هم بیش تر و زیادتر می خواست. تا این که یک روز... مخاطبان کتاب گروه سنی "الف" هستند.
      

لیست‌های مرتبط به گوسفندی که می خواست بزرگ باشد، خیلی بزرگ

یادداشت‌ها

          گفتار اندر معرفی کتاب
گوسفندی که می‌خواست بزرگ باشد خیلی بزرگ،
عنوانِ فارسیِ کتابِ «ماروین وانتد مور» به قلم و تصویرگریِ آقای «ژوزف تئوبالد» می‌باشد که در ایران توسطِ خانمِ «نورا حق‌پرست» ترجمه و نهایتا توسطِ «کانون پرورش فکری کودکان» برای گروهِ سنیِ بالای چهارسال چاپ و منتشر گردیده است.

گفتار اندر داستانِ کتاب
داستان در موردِ‌ بره‌ی کوچکی است که در این کتابِ ترجمه شده «برفی» نام دارد و از عنوانِ‌ اصلیِ کتاب کاملا مشخص است که نویسنده نامش را در کتاب «ماروین» نامیده است.
او کوچک است و نمی‌تواند همانند سایر گوسفندها سریع قدم بزند و از تپه‌ها بالا برود تا اینکه تصمیم می‌گیرد... .

کارنامه
حقیقتا تصویرگریِ کتاب به دلم نشست و از تماشای نقاشی‌ها لذت بردم اما داستانِ کتاب که رکنِ دوم این گروه از کتاب‌هاست، از نظرِ من داستانِ بسیار ساده‌ای داشت.
آنقدر ساده که به نظرم بجای اینکه پشتِ جلدِ کتاب درج کنند مختص گروهِ سنی بالای ۴سال باید بالای ۲سال درج می‌کردند چون کودکان این دوره مخصوصا بالای چهارساله‌ها نه به این نوع کتاب‌ها نیازی دارند، نه به دلیلِ محتوای ضعیف عملا به آن علاقه نشان می‌دهند.
من برای ارضای روحِ کودکِ درونم هر از چندگاهی اقدام به خواندنِ کتاب‌های این گروهِ سنی می‌کنم و گاهی از خواندنِ این کتاب‌ها به شدت لذت می‌برم اما این کتاب با اینکه همانطور که گفت نقاشی‌های دوست‌داشتنی داشت داستانش آن‌گونه نبود که خنده به لب‌هایم هدیه دهد.
بابت داستانِ ضعیف یک ستاره، بابت تشخیص و درج اشتباه گروه سنی پشت جلد کتاب یک ستاره و همچنین بابت تغییر نام‌ها و ترجمه‌ی من‌در‌آوردیِ مترجم یک ستاره دیگر از کتاب کم می‌کنم و نهایتا ۲ستاره برای کتاب منظور می‌کنم.

دانلودنامه
فایلِ پی‌دی‌افِ کتاب را ساخته و در کانالِ تلگرام آپلود نموده‌ام، در صورت نیاز می‌توانید‌ آن‌را از لینکِ‌ زیر دانلود نمایید:
https://t.me/reviewsbysoheil/262
        

0

          داستان قصه گوسفندی است که دوست دارد بزرگ شود
شهوت پریدن دارد، سودای مثل دیگری شدن
آز و حرص تمام وجودش را فراگرفته و دائم در حال صرف فعل اکل و شرب است. 
این تصریف  تا جایی پیش می رود که کوه ها را می بلعد و دریاچه ها را یک نفس بالا می کشد.
برفی استعاره ای است از انسان مدرن که سیری ناپذیر شد
بعد از کوجیتو ارگو سام، بعد از آن من دکارتی که جای آسمان و زمین عوض شد. بعد از آنکه فهم من ملاک بودن هستی شد. برفی به وجود آمد. انسان مدرن سیر نمی شود، هرچه از طبیعت بخورد و آن را به گند بکشد راضی نمی شود، نهایتا کمی وجدان درد می گیرد که آن هم با کنفرانس آب و هوایی پاریس، رفع می شود.
برفی بمثابه انگلیس است. حتی استرالیا و کانادا هم برای او کافی نیستند، باید هند را هم بگیرد. می گویید دارم خیال‌بافی می کنم
پس به من بگویید چرا برفی یک کشور را می خورد، مگر لئوپولد دوم کشور کنگو را نخورد؟ ای کاش به همین چیزها قانع باشد، او کل کره زمین را نابود می کند و می خورد، هزاران کلاهک هسته ای دارد
و در یک ثانیه هفتصد هزار نفر را در هیروشیما و ناکازاکی به کشتن می دهد(با احتساب مرگ پس از تاثیرات رادیو اکتیویته حتی تا چند ده سال بعد) انسان مدرن حتی برای اینکه می خواهد طبیعت آنطور که او می خواد عمل کند، طبیعت را هم نابود می کند با تولید سلاح و تولید کارخانه ها و ...پدرلایه ازن را در می آورد و بلایی سر خرس قطبی می آورد که یک قوطی رنگ پلاستیک قهوه ای به خود بریزد و یک رادیاتور پشت اش ببندد و بگوید: اگه ....به خاطر اینه که پشتم گرمه....عمو یادگار و این حرف ها و بعد کارگردان بگوید کات و پولش را بگیرد و ببرد بیاندازد کف دست صاحب خانه‌، در حالی که با عزت و احترام در قطب زندگی می کرد.
اگر آخرش گوسفند می مرد، بهترین داستان بزرگسال جهان می شد
البته توقع ندارید که به آن جایزه پولیتزر و بوکر گیلکی و نوبل و هانس تیمور آندرسون بدهند، توقع نداشته باشید مرکز، پیرامون را تایید کند....بلکه اگر اینطور بود احتمالا چاپ هم نمی شد
ولی آخرش خیلی هالیوودی تموم شد، وقتی که یک فیلم می بینی که دارد علیه نظم موجود جهان صحبت می کند و آن را نقد می کند
در آخر می بینی که با چرخشی رونالدینیویی به سمت همان نظم بر می گردد.
خلاصه برفی با بالا آوردن اش، حالم را به هم زد وگرنه شاید بالای هزاران ستاره به این کتاب می دادم
پایان

        

36

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          گفتار اندر معرفی کتاب
گوسفندی که می‌خواست بزرگ باشد خیلی بزرگ،
عنوانِ فارسیِ کتابِ «ماروین وانتد مور» به قلم و تصویرگریِ آقای «ژوزف تئوبالد» می‌باشد که در ایران توسطِ خانمِ «نورا حق‌پرست» ترجمه و نهایتا توسطِ «کانون پرورش فکری کودکان» برای گروهِ سنیِ بالای چهارسال چاپ و منتشر گردیده است.

گفتار اندر داستانِ کتاب
داستان در موردِ‌ بره‌ی کوچکی است که در این کتابِ ترجمه شده «برفی» نام دارد و از عنوانِ‌ اصلیِ کتاب کاملا مشخص است که نویسنده نامش را در کتاب «ماروین» نامیده است.
او کوچک است و نمی‌تواند همانند سایر گوسفندها سریع قدم بزند و از تپه‌ها بالا برود تا اینکه تصمیم می‌گیرد... .

کارنامه
حقیقتا تصویرگریِ کتاب به دلم نشست و از تماشای نقاشی‌ها لذت بردم اما داستانِ کتاب که رکنِ دوم این گروه از کتاب‌هاست، از نظرِ من داستانِ بسیار ساده‌ای داشت.
آنقدر ساده که به نظرم بجای اینکه پشتِ جلدِ کتاب درج کنند مختص گروهِ سنی بالای ۴سال باید بالای ۲سال درج می‌کردند چون کودکان این دوره مخصوصا بالای چهارساله‌ها نه به این نوع کتاب‌ها نیازی دارند، نه به دلیلِ محتوای ضعیف عملا به آن علاقه نشان می‌دهند.
من برای ارضای روحِ کودکِ درونم هر از چندگاهی اقدام به خواندنِ کتاب‌های این گروهِ سنی می‌کنم و گاهی از خواندنِ این کتاب‌ها به شدت لذت می‌برم اما این کتاب با اینکه همانطور که گفت نقاشی‌های دوست‌داشتنی داشت داستانش آن‌گونه نبود که خنده به لب‌هایم هدیه دهد.
بابت داستانِ ضعیف یک ستاره، بابت تشخیص و درج اشتباه گروه سنی پشت جلد کتاب یک ستاره و همچنین بابت تغییر نام‌ها و ترجمه‌ی من‌در‌آوردیِ مترجم یک ستاره دیگر از کتاب کم می‌کنم و نهایتا ۲ستاره برای کتاب منظور می‌کنم.
        

2