نتوان وصف کردن که انا فتحنا لک فتحا مبینا..

        

          ✅متن روان
✅مناسب نوجوان
 قصه‌ای از زندگی  شخصیت خیالی که شاگردی شهید چمران را می‌کند.
 زندگینامه شهید چمران را دقیق نمی‌دانم ولی احساس می‌کنم از زندگی او برای ساخت این شخصیت خیالی الگو برداری های زیادی شده.
حدودا نیمی از داستان به خاطر رابطه قهرمان داستان با دختری، هیجان بالایی دارد ولی در ادامه کشش داستان افت می‌کند.
حدس می‌زنم تولید این شخصیت خیالی برای روایت شهید چمران دو دلیل داشته است
۱_ شخصیت خیالی باعث شده خواننده با  شخصیت شهید چمران نزدیکتر  بشود و داستان را جذاب کند.
۲_گمان می‌کنم عدم اطلاع از ویژگی های جزئی شخصیت شهید چمران باعث شده است که نویسنده ویژگی های مطلوبش را در شخصیت خیالی جای دهد و شخصیت شهید را دستکاری نکند (که تو بعضی حرف‌های شخصیت خیالی معلوم بود عقیده نویسندست و تو ذوقم خورد)
        

          موضوع اصلی رمان شخصیت دکتر چمران نیست ولی می‌خواهد که او را به ما بشناساند.
می‌توانست بهتر باشد.
هر چند که بد هم نبود.
        

          عالیییی
        

          کتاب به نظرم یه کپی ناشیانه از "مرد رویاها" بود. داستان خیلی خام بود، با کلی ایراد در داستان و ویرایش.
میگم کپی از مرد رویاها چون همین اتفاقات و ماجراها در اون کتابم گفته شده و چیز جدیدی نداشت.
        

          کتاب یک کپی فوق العاده  ضعیف از فیلمنامه مرد رویاهاست که نه تنها چیزی به دانش شما درباره شهید چمران اضافه نمیکند بلکه مقام و منش این شهید بزرگوار را نیز آنگونه که بایسته و شایسته هست به نمایش نمی گذارد.
از ویرایش کتاب هم که چیزی نگویم بهتر است ...