دختران مطرود

دختران مطرود

دختران مطرود

سایمون سنت جیمز و 1 نفر دیگر
3.8
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

7

خواهم خواند

2

ناشر
سنگ
شابک
9786229582725
تعداد صفحات
412
تاریخ انتشار
1398/8/19

توضیحات

        «دختران مطرود» داستانی پرتعلیق درباره ی زندگی عجیب دخترانی است که هیچ کس آن ها را نمی خواهد. بچه های نامشروع، دختران مشکل ساز و حتی آن هایی که بیش از اندازه باهوشند...«فیونا شریدان»، روزنامه نگاری است که نمی تواند از فکر کردن به حوادث مربوط به مرگ خواهرش دست بکشد. بیست سال پیش، جسد خواهر او را نزدیک ساختمان مخروبه ای به نام آیدلوایلد هال پیدا کرده اند و با این که دوست پسرش به عنوان قاتل دستگیر و متهم شده است، فیونا معتقد است چیزی درباره ی مرگ خواهرش درست نیست. او وقتی می فهمد آیدلوایلد هال درحال بازسازی است، تصمیم می گیرد داستانی درباره ی آن بنویسد... و این آغاز کشف رازهایی درباره ی این ساختمان است. رازهایی که ریشه در گذشته دارند و به شکل غافلگیرکننده ای به مرگ خواهر فیونا پیوند خورده اند.
      

یادداشت‌ها

        به کتاب سه و نیم ستاره دادم. با این حال به همه علاقه‌مندان به کتاب‌های معمایی، پلیسی، ماجراجویی و ارواح توصیه می‌کنم بخونن.
داستان خوب و پرکششی داره. هیجانش به اندازه‌اس. قلاب‌هایی داره که داستان رو از یکنواختی درمیاره و سعی کرده طرفداران چند ژانر رو کنار هم راضی نگه داره. هر چند که شاید همین موضوع نقطه‌ضعفش هم باشه.

داستان کتاب تو دو خط زمانی پیش میره: سال ۱۹۵۰ و سال ۲۰۱۴. البته یه جاهایی به دهه ۲۰ هم گریزهایی میزنه تا معماهای دو دوره بعدی رو حل کنه. تو این کتاب یه قتل داریم که بعدا میشه دوتا ولی ربطی به هم ندارن و جداگانه حل میشن. یه روح سرگردان داریم که برخلاف تصورم، تا آخر کتاب وجود و حضورش تثبیت میشه و قرار نیست آخرش به این نتیجه برسیم که همه این چیزا وهم و خرافاته. در تایید این رویکرد نویسنده، یکی از شخصیت‌های کتاب میگه: به روح و این چیزا اعتقاد ندارم البته به جز این یکی.

درباره تفاوت رویکردها و واکنش‌های جامعه‌ای غربی نسبت به یکسری تابوها در ادوار مختلف می‌خونیم؛ چه تابوهای اخلاقی و چه تابوهای روانشناختی. و نویسنده دائم می‌خواد بهمون یادآوری کنه اون قدیما اوضاع انقدر خوب نبود و حالا ما خیلی خوشبختیم که روابط خارج از ازدواج آزاده یا بچه نامشروع بودن/داشتن عیب نیست یا خیلی عالیه که مشکلات روحی روانی ناشی از حوادث تلخ به رسمیت شناخته میشه و کسی رو به خاطرش طرد نمی‌کنن.
به نظرم همین که نویسنده از همجنس‌بازی به عنوان یه اتفاق خوب و نیک دوران یاد نکرده باید دستش رو طلا گرفت!

شاید این مروری که نوشتم باعث بشه بگین ارزش خوندن نداره ولی اگه برای سرگرمی می‌خواین بخونین -که این کتاب چیزی جز این مقوله هم نیست- گزینه خوبیه!
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5