لیست‌های کتاب

همنامفابلگامبی نهایی

کتاب هایی که اگه نخونی توی حسرتش میمونی!

22 کتاب

اما کتاب های این لیست! من یه لیست ساختم با نام "کتاب هایی که باهاشون اشک ریختم" و یه جورایی توی بهخوان ترکوند! این شد که این لیست رو هم ساختم! همه ی کتاب هایی که توی این لیست هستند، جزو مورد علاقه های منن و مشخصه که دوست دارم همه رو وادار به خوندنشون کنم! (توضیحات کوتاه راجب کتاب ها👇) مجموعه فابل رو بخاطر وایب دلنشینی که میده خیلی دوست دارم و اگه عاشق دریا و آرامش ساحل هستی حتما باید بخونیش! مجموعه بازی های میراث که دیگه گفتن نداره، بنظر من شاهکاره! جنایی هایی مثل دوستدار، نجواگر و سنگ کاغذ قیچی هم سلیقه ای هستن بعضی ها دوست دارن بعضی ها ندارن ولی بنظر من این سه تا تقریبا قوی بودن! و اما مجموعه خدمتکار. من این مجموعه رو نه بخاطر پیچیدگی و معما بلکه بخاطر شخصیت اصلی یعنی میلی دوست داشتم. که البته این هم کاملا سلیقه ایه! شازده کوچولو هم که دیگه گفتن نداره:) سفر به انتهای دنیا و پنج قدم فاصله هم داستان های جالب، غم انگیز و البته وایب خوبی دارن. مجموعه ناتوان هم در صورتی که فانتزی های قوی نخونده باشید و با کلیشه مشکلی نداشته باشید صد درصد براتون جالبه! نسیمی که بر ستاره ای وزید، کتابی که اصلا معروف نیست ولی بسیارررر زیباست! مجموعه اخگری در خاکستر هم جزو کتاب هایی هست که زیاد معروف نشد ولی بنظر من واقعا لیاقت معروفیت رو داشت و در حقش ظلم شد!! دختری که به اعماق دریا افتاد، یه فانتزی آسیای شرقی با یه پایان خوش و عالییی که حالتو خوب میکنه! مجموعه قصه های همیشگی هم که واقعا گفتن نداره! اما خردم کن. بنظر من این کتاب تا همون جلد یک و دو جالبه و بعد از اون دیگه واقعا قربانی تبلیغات شده! توی این ژانر کتابی مثل دونده هزارتو باید به این معروفیت می رسید نه خردم کن، که البته خیلی ها عاشقش شدن ولی من دیگه ادامش ندادم چون بنظرم ارزشش رو نداشت ولی تا اینجا جالب و قشنگ بود! (با احترام) ❌امیدوارم که به لیست اضافه بشه!❌

112

تاج دوقلوهاشش کلاغ: شش کلاغ؛ شش خلافکار خطرناک یک سرقت غیرممکنناتوان

فانتزی هایی که تا الان خوندم !

21 کتاب

ایده ساخت این لیست از اونجا به ذهنم رسید که داشتم نظرات کاربر های بهخوان در مورد کتاب ناتوان رو میخوندم، و فهمیدم که خیلی از نظرات منفی هستن. بخاطر همین میخواستم ببینم که کلا چند تا کتاب فانتزی خوندم که من اونقدر شیفته ناتوان شدم! شاید تعداد زیادی نباشه ولی به هر حال نسبت به چیزی که فکر میکردم، خوبه! شاید از نظر خیلی ها فانتزی هایی که خوندم زیاد قوی نیستن یا کم باشن، ولی من از همه ی اینها لذت بردم!(البته بجز تاج دوقلوها ) کتابی مثل ناتوان منتقدان زیادی داشت و من دوست داشتم دلیل این انتقاد ها رو متوجه بشم و فهمیدم که تقریبا همه ی خواننده ها به نکات ریز هم توجه کردن. مثل تکرار کلمات، سوتی های مترجم یا خود نویسنده و... نه اینکه من متوجه نشده باشم، اما اونقدر بهشون دقت نکردم که بخوام امتیاز کم کنم. اونجا بود که فهمیدم من اصلا کتاب نمیخونم! من هر کتابی رو که شروع کنم، جوری درونش غرق میشم که اصلا متوجه خیلی نکات نمیشم! به همین دلیل هم هست که از خیلی کتاب ها لذت میبرم و کم پیش میاد نظر منفی داشته باشم... توی این فکر بودم که شیوه کتاب خوندنم رو تغییر بدم و جوری که کتاب بخونم که وقتی میخوام یادداشت بنویسم به همه ی نکات توجه کنم و سعی کنم چیزی رو از قلم نندازم، شاید اون خواننده با دیدن یادداشت من برای خوندن کتاب انگیزه بگیره و وقتی بخونه بگه این چی بود! اما بعدش پشیمون شدم. من کتاب خوندن رو همینجوری دوست دارم، طوری که به خطاهای نویسنده، مترجم و هرچیز دیگه توجه نکنم و فقط کتابم رو بخونم، جوری که حتی وقتی تمومش هم کردم باز توی اون دنیا باقی بمونم. به هر حال هر کتابی هر چقدر هم که بد باشه چند تا طرفدار پر و پا قرص داره، نه!؟ پس بزار من جزو اون دسته باشم! ❌به لیست اضافه خواهد شد!❌

24