یادداشت‌های زهرا فهمیده (24)

                 درسته که بحث حقوق زنان در کتاب مطرح میشه ولی کلا این مدل  رساندن مستقیم محتوا ، که یک شخصیت را عاقل و نورانی و همه چیز تمام بذاریم وسط و همه ی شخصیت های دیگر هم به دورش اصلا مورد پسندم نیست . آخرش که دختر عاقل و بالغ داستان شهید شد که واقعا به نظرم  اصلا پایان مناسبی نبود . نمیشه آدما با هم درباره ی یه موضوع روز جامعه حرف بزنن و هیچکس دراماتیک نمیره؟! و ضمن اینکه مسائلی مثل حقوق زنان و حجاب به نظرم انقدر راحت حل نمیشن و حتی مذهبی ترین آدم ها هم همچنان سوالاتی بی جوابی دارند درباره ی این موضوعات و به نظرم اشکالی نداره اگر قبول کنیم که اسلام برای همه چیز پاسخ داره ولی یه جاهایی ما هنوز پاسخ قطعی رو نمیدونیم. به نظرم کتابی نبود که آدما رو به فکر واداره صرفا سعی داشت یه سری استدلالات رو در قالب رمان به زور جا بده . 
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            کتاب خیلی خوبی بود چون هم درک آدم از افکار خودش رو و هم افکار دیگران رو شفاف میکنه و همه چیز رو در ذهن خواننده سر جای خودش قرار میده . کتاب درباره ی مغالطه ها یعنی الگوهای غلط فکر کردن عه که همه ی آدما ناخوداگاه  درگیر اش هستند و روی استدلال کردن ، نتیجه گیری ها و اینکه چه چیزایی رو  باور کننیا نکنن تاثیر میذاره . خواندنش برای همه لازمه و به نظرم نویسنده به درستی نتیجه گیری نهایی رو کرد که ما قرار نیست بعد از خواندن این کتاب توی خیابون راه بریم و از همه هی ایراد بگیریم  تو داری فلان مغالطه رو میکنی ، تو داری اینجا مغالطه میکنی و .. . چون اگر بخوایم انقدر دقیق حرف بزنیم در نهایت به این نتیجه میرسیم نباید حرف بزنیم کلا و  زندگی بی دلیل خیلی سخت میشه.  مهم اینه در« تصمیمات مهم» , تصمیماتی که روی  زندگی دیگران و خودمون  تاثیر چشم گیری میذاره  ، قبل از تصمیم گیری مطمئن بشیم  الگوهای  غلط فکری روی تصمیم هامون  حداقل تاثیر رو داشتند . و قدم اول برای این کار اینه که این الگوهای غلط فکری و مغالطه ها رو بشناسیم و بخاطر همینه که این کتاب رو باید خواند.