یادداشتهای احسان شیرفرهنگی (6)
1402/3/11
مسئلهی جامعهشناسی این نیست که چرا از دیدگاه مقامات رسمی یا مدیریت صحنهی اجتماعی بعضی چیزها ایراد پیدا میکنند، بلکه این است که در مرحلهی نخست چگونه کل نظام کار میکند، پیشفرضهای آن چه هستند، و چه وسائلی مانع ازهمپاشیدن آن میشود. ***مسئلهی بنیادی جامعهشناسی جرم نیست بلکه قانون است، طلاق نیست بلکه ازدواج است، تبعیض نژادی نیست بلکه قشربندیای است که به لحاظ نژادی تعریف شده است، انقلاب نیست بلکه دولت است.***
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
12
1402/3/2
این یکی از اساسیترین مدعیات بوردیو است: عمل ما از فکر ما نشئت نمیگیرد، فکر ما از ساخت عینیت اجتماعی و از عمل ما که در قالب آن صورت میگیرد ملهم است و چون ساخت عینیت و عمل اجتماعی به وسیلهی دولت تنظیم و هدایت میشود، فکر ما نیز نهایتاً محکوم حکم و ارادهی آن است. اگر در جامعهی مدرن بسیاری از انسانها در بسیاری از امور مثل هم میاندیشند و نظر میدهند، به این دلیل نیست که آن امور حقایقی هستند مکشوفِ عقلِ همه، بلکه به این دلیل است که انسانها در این جوامع، از طریق اعمال نفوذ و نظر دولت، خصوصاً از طریق آموزش و پرورش، به گونهای تربیت میشوند که همگی این طور فکر کنند. ضرورتی ندارد رشته اتصال این موضوع را با سخن معروف مارکس در ایدئولوژی آلمانی یادآوری کنیم: ما چنان رفتار نمیکنیم که میاندیشیم، بلکه چنان میاندیشیم که رفتار میکنیم .م. نظریهی کنش بوردیو، ص ۱۶۸
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
4