با خوندن جلد اول به شدت عاشق آدام شدم 
عاشق رفتاری که با جولیت تو زندان داشت..
عاشق حمایتاش 
عاشق مهربونیاش 
و فهمیدن اینکه رابطش با جولیت بهم میخوره قلبم رو به شدت شکوند (بیشتر از پایان تلخ کتاب سنگدل)
فکر نکنم بتونم بقیه جلدای این کتاب رو ادامه بدم..:)
        

                 جریان داستان به مراتب خیلی بهتر از جلد اولش بودو یه لحظه ام نمیتونستی دست از خوندن بکشی..!

        

                ترینی که باعث شد لوک به جود پشت کنه<<<
لوکی که اول عاشق ترین بود و بعد دیدن جود هوایی شد<<<
جودی که بعد رفتن لوک داغون شد<<<
و منی که فهمیدم هیچ کس تو این کتاب بیگناه نیست
        

                حس میکنم مغزم از خاک اره پر شده و پروانه ها کل قفسه سینم رو، جایگاه قلبم رو احاطه کردن
همه چیز رو از یاد بردم و فقط سرنوشت ۴نفر یادمه ...
فقط ۴ کلمه ... 
<<قاتل،مقتول،ملکه، دیوانه>>

        

                سنگ،کاغذ،قیچی رو به عنوان یه رمان معمایی شروع کردم ولی روندی رو که اکثر رمان های معمایی طی میکنن نداشت ..
نزدیک به ۱۵۰ صفحه (یا بیشتر) از کتاب روند عادی داشت و یه جورایی برای ۵۰ صفحه آخر به خواننده اطلاعات میداد تا به راز آخرش برسه.
و حتی پایان هم کمی غیرمنطقی بود.
در کل به عنوان رمان پرفروش انتظارم بیش از اینها بود ...!
        

                مفهوم عمیق و قشنگی داره...
        

                پایان رو درک نکردم :(
ولی شاید بشه گفت وظیفه پسرخانواده تو این دنیا وصل کردن قلب افراد خانواده به همدیگه بود و در آخر رسالتش رو انجام داد ...
        

                بعد از اتفاق افتادن یه قتل ، همه با خانواده قربانی احساس همدردی میکنن 
همه راجع به قربانی صحبت میکنن
راجع به اینکه چه درد هایی رو قبل از مرگ تحمل کرده و حالا بعد مرگ ،خانوادش چه درد هایی رو تحمل خواهند کرد..
ولی تاحالا راجع به خانواده قاتل فکر کردید؟
که بعد از فهمیدن این واقعیت دردناک با چه حوادث هولناکی روبرو خواهند شد؟
هیچ کس راجع به خانواده قاتل صحبت نمیکنه
ولی این کتاب باعث میشه دیدگاه شما به اونها عوض بشه ..!
        

                بعد از اتفاق افتادن یه قتل ، همه با خانواده قربانی احساس همدردی میکنن 
همه راجع به قربانی صحبت میکنن
راجع به اینکه چه درد هایی رو قبل از مرگ تحمل کرده و حالا بعد مرگ ،خانوادش چه درد هایی رو تحمل خواهند کرد..
ولی تاحالا راجع به خانواده قاتل فکر کردید؟
که بعد از فهمیدن این واقعیت دردناک با چه حوادث هولناکی روبرو خواهند شد؟
هیچ کس راجع به خانواده قاتل صحبت نمیکنه
ولی این کتاب باعث میشه دیدگاه شما به اونها عوض بشه ..!
        

                <<تابستانی که همه چیز را بر باد داد>> جزو کتاب های تحلیلیه و برای فهمیدن عمیقش باید بعد خوندن هرجمله مکث کنید 
نویسنده اونقدر قشنگ تصویر شیطان ،جهنم و معنویات رو به تصویر کشیده که به هیچ وجه حوصله آدم سر نمیره ..!
ولی به خاطر وجود بعضی انتقادات نژادپرستانه نویسنده در کتاب نمیتونم امتیاز کامل بدم ولی حداقل بقیه بخش ها و مفهوم داستان قشنگ بود که میشه از این یک مورد چشم پوشی کرد...:)
        

                این کتاب فووووق العاده س
        

                گلادیس جوری طعم و مزه غذاهارو توصیف میکرد که شکمم به قارو قور می افتاد..!

        

                شخصیت هستی برای من واقعا دوست داشتنی بود ..!
        

                یادمه اولین کتاب نوجوانی بود که خوندم و واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم و بعد سال ها هنوز اسم کتاب از ذهنم پاک نشده بود ...:)
        

                بچگی های من با این مجموعه کتاب گذشت و خیلی دوسشون داشتم ...:)