وایی نمیتونم حسمو راجب به این کتاب بگم اصلا قابل توصیف نیست 
چطور یه کتاب میتونه قلبتو درگیر کنه اخه (:
خیلی خیلی دوسش داشتم 
مخصوصا وقتی وانر به جولیت اعتراف میکنه 
بهش میگه عزیزمم
خیلی قشنگههه
          

            خیلی فرصت نشد راجبش صحبت کنم ولی فکرمی‌کنم حدودا بعداز چهارپنج ماه شد کتاب بخونم
و کشفم کن دقیقا همون چیزی بود که بهش نیاز داشتم و همین یه کتاب به تنهایی تونست تمووم اون مدت رو جبران کنه
فقط خواستم بگم خیلی حس خوبی داشت
خیلی خیلی حس خوبی بود و واقعا خوشحالم که می‌تونم چنین لذتی رو تجربه کنم:)
          

            با خوندن جلد اول به شدت عاشق آدام شدم 
عاشق رفتاری که با جولیت تو زندان داشت..
عاشق حمایتاش 
عاشق مهربونیاش 
و فهمیدن اینکه رابطش با جولیت بهم میخوره قلبم رو به شدت شکوند (بیشتر از پایان تلخ کتاب سنگدل)
فکر نکنم بتونم بقیه جلدای این کتاب رو ادامه بدم..:)
          

            باشه ولی من امروز اینو دو بار خوندم و حالا...
من دیگر وجود ندارم و مرده ام.نفس کشسدن یادم رفته است.
از زیبایی این کتاب غرق در حیرتم..
واضحه که مثل جولیت حرف میزنم؟😭
آرون>>>
جلد بعدیا رو هم ترجمه کنیددد😭😭
          

            این جلد از زبان و دید جولیت هست و از دو جلد قبلی واقعا جذاب تر.
 مدام با تنش و اتفاقات مختلف و متفاوت، ما رو بیشتر به سمت خودش می کشونه و غافل گیری‌های زیادی داره که ذهن رو واقعادرگیر می کنه، سکونی هم نداره. من جوری جذب این جلد شدم که دو روزه تمامش کردم.
 از طرف دیگه این جلد از دوجلد قبلی خیلی عاشقانه تر و +18 تر بود! نمی دونم چرا  متن این قسمت هاش نامفهوم بود، جملات پیچیده ای که تهش معلوم نمیشد چی به چیه. یا مترجم درست نتونسته بود مفهوم رو منتقل کنه، یا در پیچ و خم سانسور و حذفیات به این وضع رسیده بود.
ولی به خاطر ویژگی خاص جولیت و دردسری که تو رابطه با آدام براش ایجاد شده، احتمال اول به نظر پر رنگ تر میاد، چون نمی تونستن صحنه ای رو رقم بزنن
          

            کتاب به شدت جذابی بود و توصیفاتش خیلی عالی ترش کرده ...و من نمیدونم دقیقا جلد های بعد رو کی قراره بخونم در حالی که الان همه چی در هم برهمه و بدترین جای ممکن تموم شد😬💔
*اسپویل*

راستیاتش من از همون اول اصلا از آدام خوشم نمیومد و منتظر بودم همش یه اتفاقی بیفته و روابطش با جولیت بهم بخوره🌝 و اینطور که باید و شاید هنوز به وارنر هم احساس خوبی ندارم و نمیدونم دقیقا با خودش چند چنده... امید وارم هر چی زود تر به راه راست هدایت بشه😂
تنها شخصیتی که به شدت بهش علاقه مندم کنجیه😭عاشق شخصیت پردازیشم..
و امید وارم تو جلد های بعد جولیت بیشتر خودشو درک کنه و ازین حالتی که انگار نمیدونه چیکارس در بیاد..چون یکم داره اعصابمو خورد میکنه برای روابط عاشقانش🙂