navid

@naviid

7 دنبال شده

11 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

                علاقه‌مندی به چین و دانستن درباره‌اش این روز‌ها یکی از واجبات روزگار ما است.

این سفرنامه علاوه بر متن روان و ساده، طرح‌های بسیار جالبی دارد که باعث می‌شود شما در حین خواندن از آن لذت ببرید و صرفا درگیر اطلاعت خام نشوید. بد نیست بدانید که طرح‌ها رو خود نگارنده کشیده و در اصل کارش هم همینه.

اما نکته‌ای که در رابطه با این کتاب وجود دارد این است که سال انتشار آن ۲۰۰۶ است و به رغم پیشرفت‌های هر روزه در چین که خود کتاب هم به آن اشاره دارد، شما در حال قدم زدن در شنژن در سال های حدود ۲۰۰۶ هستید و باید تفاوتی بین آن زمان و اکنون این شهر قائل شوید، چرا که تغییرات بسیار گسترده بوده و تعمیم این تجربه به دیگر زمان‌ها کار چندان درستی نیست. 

خلاصه آن که با خواندنش گویا چند روزی در شنژن سال‌ ۲۰۰۶، قدم زدید. این رو هم اضافه کنم که متن تا حدی طنز است خنده بر لب شما می‌آورد، شما با خواندنش بلند بلند نخواهید خندید اما بی‌تفاوت هم رد نخواهید شد.
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

navid پسندید.
تاریخ ایران مدرنایران بین دو انقلابهم شرقی، هم غربی: تاریخ روشنفکری مدرنیته ایرانی

تاریخ معاصر ایران؛ یک بررسی سیاسی-اقتصادی!

54 کتاب

واقعا ترس برم‌داشته است. همیشه به دنبال یک لیست مطالعه تر و تمیز برای مطالعه تاریخ معاصر ایران بوده ام. در چندماه اخیر درگیر کلنجار رفتن با منابع بودم و در آغاز نیم‌سال دومِ تحصیلی1402، دکتر حجت کاظمی لیستی از منابع مناسب برای آشنایی با تاریخ معاصر ایران، مشخصا عصر پهلوی، را در اختیار دانشجویان قرار دادند و مواجه با آن لیست برای من دلیلی شد که باری دیگر با نظم بیشتری به بررسی منابع مناسب بپردازم. لیست اولیه به شرح زیر است. در ادامه اندکی در مورد این لیست می‌گویم و اینکه چرا اینگونه گزینش منابع کرده ام. قبل از همه‌چیز شایان به ذکر است که این حقیر سراپا تقصیر، خودْ طفیلی تاریخ است و هیچ نداند و نتواند هِر را از بِر تشخیص دهد، لطفا اگر حرفی نکته‌ای بود، منبعی را یادم رفته بود، حتما یادآوری کنید. در ضمن علاوه‌بر کتاب، مصاحبه‌های تاریخی (مخصوصا تاریخ‌های شفاهی که در ادامه از ایشان خواهم گفت)، مستندهای تاریخی، مناظره تاریخی و یه عالمه پادکست خوب هست که حتما باید به این نوع از رسانه‌ها هم توجه کنید. مشخصا پلی لیستِ جوانِ تاریخ معاصر ایرانِ پادکستِ بی‌پلاس بد نیست (بی ایراد نیست، ولی قطعا مفید است)، پادکست رخ ویدئوهای عالی‌ای دارد. پادکست نقال‌باشی به زحمت علی آردم منتشر می‌شد که کم ازش تعریف نشنیده ام. در پادکست دغدغه ایران، در حدود 15قسمت، محمد فاضلی به بررسی سفرنامه مستشارهای خارجی در ایران پرداخته (از اپیزودهای 31تا47) که شنیدن آنها قند و نبات است. از پادکست جوانِ «ماجرای مشروطه» و آقای خادم تعریف‌های زیادی شنیدم. خود را بندِ «کتاب» نکنید؛ اوقات خالی خود را با تاریخ ایران پر کنید، خیر دنیا و عقبا می‌شه براتون :) بذارید اول متن با یک بندِ کاربردی آغاز کنم. صرفا در این ویرایشِ اولیه، بالغ بر40 جلد کتاب آمده است. مشخص است که خوندن دقیق تمام این 40 اثر، حتی برای کسی که تخصصی تاریخ معاصر کار می‌کند هم چنان ممکن نیست (چون این لیست هم تاریخ سیاسی دارد، هم اجتماعی و هم مفصلا اقتصادی و خب احتمالا هر محققی، یکی از این مولفه‌های موضوعی را اتنخاب کند). برای همین چند اثر که به نظر اولویت دارند را اینجا برایتان لیست می‌کنم. 1. «تاریخ ایران مدرن» از آبراهامیان (اگر می‌خواستید اثر مفصل‌تری را بخوانید، به سراغ «ایران بین دو انقلاب» از آبراهامیان بروید. تاریخ ایران مدرن، گویی خلاصه‌ای از دیگر کتاب است.) 2. «هم شرقی هم غربی» از افشین متین (اگر به تاریخ روشنفکری در ایران علاقه‌ دارید، این اثر را حقیقتا از بهترین آثار تالیفی می‌توان نامید.) 3. «مشروطۀ ایرانی» از ماشاالله آجودانی (تعریف از این اثر را زیاد شنیده ام. البته نقدهایی جدی نیز به این اثر شده است، ولی این نقدها از جانب افراد مهمی بوده است که بیش از آنکه اعتبار این کتاب را نابود کند، وجاهت و اهمیت می‌هد به آن) به نظرم این سه عنوان بالا، می‌تواند اولویت یک لیست مطالعه از تاریخ معاصر ایران باشد. دیگه در مورد بقیۀ آثار چیزی نمی‌نویسم. اگر پادکست‌های بالا را شنیدید، سه کتاب بالا را خواندید و مختصصینِ درستِ تاریخ را پیدا کردید، دیگر خودتان می‌توانید اجتهاد کنید و آثار سره از ناسره، معتبر از نامعتبر را با ضریب خطای کم تمیز دهید. در ادامه اندکی می‌خوام از این لیستی که ساخته ام دفاع کنم و زاویه دیدی خاص به تاریخ معاصر ایران را برویش استرس بگذارم. اهمیت تاریخ شفاهی، تاریخ مفاهیم و مهم‌تر از اینها، تاریخ فکری/intellectual history. در مورد تاریخ شفاهی که در لیست زیر تعدادی چند مصاحبه‌های پروژۀ تاریخ شفاهی هاروارد را آورده ام به نشانه (البته بسیاری از اینها، چاپ نشده اند ولی در تلگرام، یوتیوب و اینترنت در دسترس اند). در اهمیت تاریخ شفاهی بسیار می‌توان گفت. دیگر جا ندارم 🫡 در مورد تاریخ مفاهیم نیز، کتاب «تاریخ مفهوم عدالت اجتماعی در دوران مشروطه» از سمیه توحیدلو، یک پژوهش تازه از تنور درآمده است که تعریف‌هایی بسیار ازش شنیده ام. بجز این کتاب، پروژه فکری مرحوم فیرحی و مشخصا دوگانۀ پایایی ایشان، دوگانه قانون در ایران، از نمونه‌های عالی واکاوی مفاهیم در تاریخ معاصر ایران است. (جامعه‌شناسی و تاریخ اشیا هم موضوع بسیار جذاب است و اخیرا نشر اگر، چند پژوهش جذاب در این حوزه، مثل «سرگذشت اجتماعی توالت در ایران» را منتشر کرده است.) برسیم به اصلِ کار؛ تاریخ فکری/intellectual history. خیلی می‌توان از جزئیات تاریخ فکری گفت، از اهمیت کوئنتین اسکینر و مکتب کمبریج، اما تنها یک گلایه کافی است، اینکه هنوز کارهای تاریخ فکری درست در مورد تاریخ معاصر ایران صورت نپذیرفته است (این ادعا از دهان من خیلی بزرگ‌تر است البته). حال شاید بیایید بگویید، این همه کتاب در مورد تاریخ روشنفکری در ایران نوشته شده، پس چیست که می‌گویی تاریخ فکری نداریم؟ در جواب باید بشینیم و ساعت‌ها بحث کنیم، اما همین را بگویم که تاکنون ندیده ام اثری بروی نقطۀ بحرانیِ برهمکنش میان ایده‌ها و واقعیت‌های اجتماعی دست گذاشته باشد و سعی کند این معضل را در تاریخ معاصر ایران، آنگونه که باید مورد مداقه قرار داده باشد. یعنی مشخصا در تلاش باشد که تاثیرات ایده‌ها بر سیر تاریخی ایران را ردگیری کند. بسیاری تحقیق هست که چنین ادعایی داشته باشند، اما هیچ کدام را تابحال نیافته ام که درست و مدون به این موضوع بپردازند (طبیعتا اگر چیزی می‌شناسید بگویید و من را از جهل وارهانید). باز کتاب‌های فیرحی، اندکی در این مسیر گام برداشته اند. کتاب «تاریخ فکری ایران معاصر» به کوشش عباس منوچهری، تلاشی در این مسیر است؛ امیدوارم بتوانم این اثر را آنگونه که باید بخوانم و نقد کنم. اصلا فرض کنید، این را به اطمینان بیشتر می‌گویم، تحقیقا هیچ پژوهشِ جدی‌ای در مورد ورود انگاره‌های اقتصادی مدرن در ایران نشده است، تو بگو یک پژوهش در حدِ درست! باتشکر از همراهی شما :) بازم می‌گم، حرفی بود بگید، قطعا برای همۀ ما مفید خواهد بود.

navid پسندید.
navid پسندید.
navid پسندید.
navid پسندید.
            آشنایی بامعرفت‌شناسیِ محسن زمانی، این قند مکرر:
کتاب با نثری الحق موجز، در چهار بخش اصلی به شاخه معرفت‌شناسی می‌پردازد. هر بخش چندان جدا از فصول پیشین نیست و شاید نتوان بدون خواندن قبلی‌ها از بعدی‌ها سر درآورد، اما حتما نمی‌توان مقدمه را نادیده گذاشت.
در مقدمه درخشان که مظهری‌ست از متن سنجیده و علمی، مقدم بر کلیاتِ رویکردِ کلاسیک به شناخت (knowledge)  یا همان TJB افلاطونی، روش‌شناسی کتاب معرفی می‌گردد، یعنی تحلیل مفهومی معرفت. وجه ممیزه این نوع بررسی حرکت مداوم میان تعاریف معرفت و مصادیق آن است، به‌مدد شهود و با تاکید بر مثال‌های نقض ممکن، جوری که با هر کدام دیگری جرح و تعدیل شود. بدین ترتیب باید گفت در تحلیل مفهومی ما مشخصا به‌طور پیشینی و نه تجربی و پسینی، به‌دنبال آنیم که شهودمان از مفهوم معرفت با تعریفی که از آن ارائه می‌دهیم منطبق باشد.
در سه فصل بعد به‌معنای اَدَقِّ کلمه معرفت و عناصر آن را تحلیل مفهومی می‌کنیم، نخست مثال‌های گتیه و گتیه‌وار را (که بر سرِ بنایِ دیرپایِ افلاطونی از معرفت خراب شده) می‌خوانیم و پاسخ‌های مختلف به آن را نقد و بررسی می‌کنیم، سپس مشخصا سراغ مولفه‌ی توجیه می‌رویم؛ یکی با درنگ در دو رویکرد کلی به ساختار آن و دیگری با تامل در چیستی‌اَش. 
اما این کتاب برای کسی که شاید اعتنای چندانی به فلسفه و به‌خصوص فلسفه تحلیلی ندارد چه دارد؟ یک. آوردگاهی پر پیچ و خم است برای سنجش فکرکردن، خودمانی‌اش زمین ورزش ذهن! دو. نویسنده با ریزبینی و به‌کارگیری روشی نمونه، میان مفاهیمی که در نگاه اول مشابه یا یکی به‌نظر می‌رسند تمایز می‌گذارد و از آن تمایز استفاده می‌کند تا برخی گره‌ها را که سررشته‌شان گم می‌نمود نمایان سازد (مثلا آنکه در پاسخ به سوال چرایی باور آوردن به یک گزاره، پاسخ‌های متفاوتی مانند پاسخ پراگماتیستی (چون فلان منفعت را دارد) یا عِلّی (چون در فلان فرهنگ متولد شده) یا معرفتی می‌توان داد، اما تنها یکی را ما به‌عنوان توجیه معرفتی می‌پذیریم). سه. می‌فهمیم فلسفه‌ورزی به‌معنای آکادمیکِ تحلیلیِ آن کاری ناشی از بی‌کاری علافان نیست، بلکه دانشی‌ست صدق‌جو و روش‌مند که خون‌دل خوردن می‌خواهد و صبر بسیار کردن.
خلاصه من احساس کردم با این کتاب و با آن روش‌شناسی خاص به‌قدر سر سوزنی فلسفه‌ورزیدم. و اینکه این کتاب نشانه‌ای بود بر اعتماد در دنیای زبانِ فارسیِ فلسفه به محسن زمانی برای من لااقل، و آنقدر که من فهمیدم چندین سال دانشجوییدن و پژوهیدن در پژوهشگاه دانش‌های بنیادین کار هر کس و ناکس نیست.
          
navid پسندید.
navid پسندید.
navid پسندید.
navid پسندید.
navid پسندید.
navid پسندید.