محسن فیض بخش
![](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/avatars/34b1472f-1d68-4129-9fcf-f3eca1cc3813.jpg)
7 دنبال شده
16 دنبال کننده
دکترای فلسفه دین، دانشگاه تهران.
یادداشتها
این کاربر هنوز یادداشتی ثبت نکرده است.
باشگاهها
این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.
چالشها
بریدههای کتاب
فعالیتها
1403/03/13
2
1403/02/28
154
1403/01/28
0
1403/01/13
2
1403/01/19
0
1403/01/18
اصلا قند و نباته این کتاب. واقعا از بس دقیق، چگال و اساسی است روش و موضوع بررسی کتاب که کلمات و عبارات ِ این کتاب، از لطمات دهر سالم مانده و این پرسهزن گیج (که من میباشم) ، قفلی زده است رو کتاب. خلاصه که بله! بذارید یکی دوتا نکتهٔ کتاب رو بگم: این "استعارهٔ" ژانر (که معمولا در نقد ادبی محل اعراب است و استفاده آن در تحلیل متونِ خلقیاتی! که بار تحلیل اجتماعی دارد، نامانوس است) خیلی جذاب است. البته گمان میکنم نویسندهها ژانر و تحلیل ژنریک را روش خود میدانند و نه استعاره، که به نظر من استعاره است و این میتواند زمینی باشد برای نقد و بررسی و به زبان حقوقیجماعت، تنقیح متن. یک خطی، برداشت نویسندهها در این کتاب، از ژانر، مفهومی باختینی است. ژانر ادبی بر ادبیات قالب میزند. مثلا ژانر رومنس و عشقولانه، کاری میکند که نویسنده میداند و خواننده میفهمد که دارد چه مینویسد و چه میخواند. یعنی نویسنده باید بر یکسری اصول پایبند باشد و خواننده میتواند با توجه به ژانر اثر، اثر را فهم کند. در کنار آن، در نظر باختین، "متن خوانده نشده، فاقد معناست". یعنی در نگاه باختین، دیالوگ بین خواننده و نویسنده مفهوم مرکزی معنا داری یک متن است. خب این دو نکته چه چیز به ما میتواند یاد بدهد؟ وقتی به متونِ "ژانر خلقیات" که به دنبال احصاء و برشمردن خصوصیات ایرانی اند (کتاب خلقیات ما ایرانیان از جمالزاده به تقریری شروع این ژانر است) نگاه میکنیم، میبینیم که علاوه بر نویسنده، این دغدغهٔ مردم نیز بوده است که این آثار را میخوانده اند و با اثر وارد دیالوگ میشده اند. یعنی ژانر خلقیات به عنوان یک واقعیت اجتماعی دارد "کار" میکند. اصلا خیلی جذاب! اصلا همین دیالوگ کار رو تموم کرد برام و عشقم به کتاب افزون. البته نقد جدیای به کتاب دارم، اونم یه ذره بار اقتصادی و ارجاع کتاب به "مکتب وابستگیها" مثل امانوئل والرشتاین و... است که خب، ادبیات استعمارشناسی و اینا خیلی وقت است نقدهای جدی بهشون وارد کرده. یعنی در ساحت فرهنگی و اجتماعی هم مسیر ام تاحدی با تحلیلهای پسا-استعماریها ولی در اقتصادی ببخشید نه. (آیا سازگار است این برداشتِ من؟ ) پس خیلی دمدستی، برداشت این اثر از ژانر، برداشته شده از ایدههای باختین است و در کنار قرار دادن برداشت باختینی از ژانر، کلان مسئلهٔ "واقعیت اجتماعی" از دورکیم استخوانبندی اثر را میسازد. (این بند رو رها کنید حقیقتا)ک کتاب جمالزاده رو هم باس بشینم بخونم. کارم ساخته است. شنیدن پادکست دغدغه ایران که خلاصهٔ سفرنامههای خارجی به ایران رو گفته بود، تاحدی، ولو اینکه سفرنامههای فصل اخیر کتاب اونها نبود، بهم کرد. البته محمد فاضلی بیشتر از اخلاقیات و خلقیات به سیاستگذار ی و اینا گیر داده بود. البته که پادکست دغدغه ایران، با ارائه خلاصه کتاب "ما ایرانیان" از فراستخواه آغاز شده است. ببین چقدر این کتاب مهمه. اصلا یک بینامتنیت مضمر و جذاب حس میکنم بین یک مقاله از دکتر جوادی یگانه و این کتاب پیدا کردم که اگه تونستم اثباتش کنم، میگم. کتاب رو به احتمال قوی تو لیتس تاریخ معاصر اضافه میکنم، ولی میذارم بعد از اینکه کتاب رو کامل خوندم. البته قطعا این کتاب را بازخوانی خواهم کرد. دیدی چقدر نوشتم؟ حس میکنم دغدغهای شده این کتاب برایم. چقدر زیاد شد😂 راستی خسته نبودم انگار، سارتر اذیت کرده منو، دارم روزی 60/70 صفحه بکوب میخونم، اون هم متنهایی مثل این کتاب که حقیقتا مطالعه پر دستاندازی هست... چقدر زیاد شد😂
9
1403/01/18
2
1403/01/17
2
1403/01/16
2
1403/01/16
2
1403/01/16
71
1403/01/16
1
1403/01/15
0
1403/01/15
2
1403/01/05
165
1403/01/14
0
1403/01/14
2
1403/01/14
0
1403/01/14
0.0
0
0
1403/01/14
3