یه رمان خوب که جنایات قوای روس در زمان بمباران کردن حرم مطهر آقا امام رضا علیه السلام رو با چاشنی عاشقانه ای بین دختر مسلمون ایرانی  و جوون روس مسیحی به تصویر کشیده بود.
کتاب کوتاهی بود و هر چقدر اوایل کتاب موضوع ها کش میومد آخر کتاب انگار فقط سر هم شده بود که تموم بشه و پایان نسبتا بازی داشت، ولی در کل خوندنش خالی از لطف نیست و با تمام وجود یکی از تلخترین وقایع دوره قاجار رو درک میکنید و از غریبی اماممون دلتون به درد می‌شینه!

دوست داشتم کتاب ادامه داشته باشه
وقتی به صفحه آخر کتاب رسیدم باورم نشد که تموم شده 
و صد البته بخاطر جذابیت قلم نوسینده هم بود که متوجه نشدم اما کاش پایینی بسته تر براش در نظر گرفته بودن.
      

        با توجه به اینکه اولین کتاب نویسنده اس ولی کتاب قوی و خوبی بود، البته قلم نویسنده هنوز جای کار داره .
واسه من کمتر پیش میاد که کتابی دستم بگیرم و دیگه دوست نداشته باشم زمین بزارمش، این کتاب از اون کتاب ها بود.
داستان پیچ و خم خیلی  جذابی داشت شخصیت پردازی ها نسبتا خوب انجام شده بود و با اینکه خیلی میتونست قوی تر باشه اما با همین معمولی بودن کتاب من کلی باهاش کیف کردم و دوستش داشتم .
در کل کتابی بود که نفهمیدم کی تمومش کردم و بعد تموم شدنش ناراحت بودم که چرا تموم شده.


      

        این کتاب مرا بە جاهایی برد، به احوالاتی رساند
 کە هرگز نمی توانستم بروم  و برسم.📖️ 
از آن کتاب هایی که قطعا بعد از خواندنش دوست دارید طلبه ای فقیــر در کنجی از شهر و دیار عالمان، نجف اشرف باشید... :)

      

        همیشه عشق بوده و آشوبش،التهابش و هیاهویی که در دل می‌اندازد، حالا اگر وسط میدان جنگ چشمتان بخورد به کسی که قرار است این آتش را به جانتان بیفکند، بدانید که دیگر جان سالم به در نمی‌برید; حتی شما که خواننده خطوط به خاک و خون کشیده شده این کتاب هستید هم دیگر آن کتابخوان سابق نخواهید شد.