الهام سلیمان پورلک

الهام سلیمان پورلک

@Elham_s

21 دنبال شده

16 دنبال کننده

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

باشگاه کتابخوانی "هزارتو"

635 عضو

آرزوهای بزرگ

دورۀ فعال

حلقه فانتزی_هری پاتر

372 عضو

هری پاتر و فرزند نفرین شده

دورۀ فعال

این روزهااا

237 عضو

پس از بیست سال

دورۀ فعال

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

محدوده ی مرگ
        هیکاری کتاب را می بندد و کنار بالشتش میگذارد. 
چشمانش دگر نای پیمودن خطوط 
و روح خسته اش دگر دوام ماجراجویی ندارد.. 
دلش میخواهد به ماجراجوییه هیجان انگیزش ادامه دهد،، اما مغزش اخطار ساعت و خواب را می دهد. 
انگشتانش از ورق زدن اوراق خسته شده اند و میخواهند بی حرکت بمانند. 
صدای مادر را از درگاه اتاق می شنود که میگوید دیروقت است و برای سلامت چشمانش هم که شده باید کتاب را کنار بگذرد و بخوابد...
بلی. هیکاری پس از تمام این ها کتاب را بسته و کنار گذاشته است... و حالا مغزش، قوه ی تخیلش را به کار گرفته است و از او میخواهد ماجراجویی را به سبک خود ادامه دهد.. 
مترسک ها را درون اتاق تصور میکند که دور تا دور تختش ایستاده اند و به او لبخند می زنند.. صدای الیویا، برایان و کوکو را از دور دست ها می شنود که کمک میخواهند . 
ارواح را تصور میکند که گوشه ی اتاق ایستاده اند و به نتیجه ی معامله هایشان می نگرند. 
کتاب <مکان های کوچک> را زیر بالشتش احساس میکند.. 
سعی می کند خستگی و گرسنگیه بچه هارا درک کند.
اما لحظاتی بعد.. دخترک به خواب رفته است و تمام تخیلاتش همراه او غرق شده اند. 

_ از اون کتاب هایی که یک لحظه هم کنار نمیذاریش و هرچه سریعتر میخوای صفحات را ورق بزنی، تا ببینی چه اتفاقی می افته؟ 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

16

مردی که می‌خندد

10

حرمسرای قذافی

4