بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

لبخندها

لبخندها

لبخندها

رینا تلگمایر و 4 نفر دیگر
4.1
34 نفر |
17 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

54

خواهم خواند

17

کتاب لبخندها که رینا تلگمایر بر اساس خاطرات کودکی خودش از کلاس ششم تا دبیرستان و ماجراهای ارتودنسی دندان هایش نوشته و تصویرسازی کرده، یکی از پرفروش ترین کتاب های مصور نوجوانانه ی فهرست نیویورک تایمز است. از دیگر جایزه های این کتاب می توان به جایزه ی ویل آیزنر برای بهترین اثر نوجوانان اشاره کرد.نویسنده و تصویرگر این کتاب، رینا تلگمایر، یکی از کارتونیست های شناخته شده ی نسل جدید است که با تصویرسازی مجموعه کتاب مصور باشگاه پرستاران بچه و بعد با نوشتن و تصویرسازی کتاب لبخندها به شهرت رسید. رینا تلگمایر همچنین خالق کتاب مصور دراما از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز و یکی از ده کتاب مصور برتر نوجوانان یالسا است.

لیست‌های مرتبط به لبخندها

نمایش همه

پست‌های مرتبط به لبخندها

یادداشت‌های مرتبط به لبخندها

                سلام سرگرم کننده بود  جالب هم بود . داستان راجع به اینه که دختری اتفاقی میفته زمین و دوتا دندون جلوش میرن توی لثه اش و اتفاقاتی که راجع به این مسئله براش میفته
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            من اهل داستان‌های تصویری نبودم، هیچ وقت. فکر می‌کردم داستان تصویری یک‌جور مسخره‌بازی در آوردن با کتاب است. یعنی چی که شش صفحه کاغذ مصرف کنیم تا دو خط داستان بگوییم؟ احساس می‌کردم کتابخوان‌های جدی سراغ کتاب تصویری نمی‌روند. انگار یک جور‌هایی برایشان افت کلاس دارد.
این دو جلد را خریدم که اگر نوجوانی را دیدم که اهل کتاب خواندن نیست با این‌ها قلقلکش بدهم و بعد که اهل کتاب خواندن شد با هم بگوییم: یادش به خیر اون اوایل چه کتابایی می‌خوندیا! :))

برای تورق کتاب #خواهرها را باز کردم و شروع کردم به خواندن، داشت خوشم می‌آمد و من در برابر این خوش آمدن مقاومت داشتم. اما خب، نشد که مقاومتم را تا آخر کتاب نگه دارم.
کتاب واقعا قصه می‌گفت، حرف می‌زد، می‌خنداند و حرف‌های خیلی خوبی هم می‌زد. این ترکیب واقعا جذاب و لذت‌بخش بود.

چیزی که خیلی توجه من را جلب کرد صادقانه بودن روایت‌ها بود. انگار نویسنده کتاب _حاج خانم رینا تلگمایر_ نشسته رو به رویت، جلویتان یک کاسه پر از بستنی و یک لیوان پاپ کرن است و همینطور که مشت مشت پاپ کرن می‌خورد و گاهی نیم ‌نگاهی به بستنی در حال آب شدنش دارد از نوجوانی‌اش می‌گوید و می‌خندد.

بعد تو فکر می‌کنی چقدر نوجوان‌های دنیا، با وجود این همه تفاوت در فرهنگ، باز هم شبیه همند، شبیه هم ناراحت می‌شوند، حرص می‌خورند، قهقهه میز‌نند، لج می‌کنند و با دنیا کنار می‌آیند.