صحیفه سجادیه با ترجمه فارسی

صحیفه سجادیه با ترجمه فارسی

صحیفه سجادیه با ترجمه فارسی

5.0
69 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

18

خوانده‌ام

83

خواهم خواند

43

شابک
9649571299
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1384/8/16

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        نیایش یکی از گنجینه های غنی فرهنگی، معرفتی و معنوی در اسلام، به ویژه شیعه است. دعا اضطراب ها و نگرانی ها را فرو می نشاند و تکیه گاهی استوار و پا بر جا از اطمینان و آرامش ایجاد می کند. نیای انسان را به خودسازی می رساند و از زشتی و پلشتی پاک می کند. دعا خودخواهی و خودمحوری را نابود می سازد و نیایشگر را به مرحله ایثارگری فرا می برد تا مطالبات دیگران را بر مطالبات خود مقدم شمارد و همه عالمیان را تکریم کند. صحیفه سجادیه آمال و خواسته های بشری را به وسیله دعا و نیایش در پیشگاه حضرت احدیت مطرح می کند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به صحیفه سجادیه با ترجمه فارسی

نمایش همه

یادداشت ها

          سالها پیش در دیدار و گفتگویی صمیمانه با رییس یکی از دانشکده های الهیات مسیحی که کارکردش -مانند حوزه های علمیه ما- تربیت روحانیون و مبلغان دینی بود، سخن به اهل بیت پیامبر رسید و او گفت: بخشی از نیایشهای امام سجاد، علی بن الحسین را به عنوان مناجات محراب روز یکشنبه خود برگزیده ام و به کشیش های جوان نیز تعلیم داده ام. 
من با شوق و شگفتی از او پرسیدم: با چه معیاری این بخش را از نیایشهای صحیفه سجادیه انتخاب کرده اید؟ او پاسخ داد: من صحیفه سجادیه را ندارم و این دعا را به صورت اتفاقی در یکی از نشریات دیده ام. وقتی در دیدار بعد یک نسخه صحیفه سجادیه را برای او هدیه بردم، بسیار خوشحال شد و با قدرشناسی و خوشنودی آن را هدیه ای گرانبها دانست. 
بعدها که تجربه های عجیب و مشابهی را از دوستان خود شنیدم و ترجمه مقدمه اسلام پژوه و شرق شناس مشهور، خانم آن ماری شیمل در مقدمه ترجمه آلمانی اش از صحیفه سجادیه را خواندم، هر بار دچار حسی دوگانه و متفاوت شدم؛
از سویی شگفتی و خوشوقتی از اعجاب و تحسین نخبگان غیر مسلمان یا غیر شیعیان در نخستین مواجهه و آشنایی با این کتاب بزرگ و استثنایی، و از سوی دیگر تحسر و شرمندگی از کوتاهی و قدرناشناسی خودمان نسبت به این گوهر قیمتی و گنجینه کم نظیر. 
بیهوده نیست که این کتاب، "خواهر قرآن" و بعد از قرآن کریم و نهج البلاغه سومین کتاب کلاسیک در متون دینی اسلامی و برجسته ترین اثر مکتوب در متون معرفتی با قالب مناجات و نیایش به شمار می‌آید. 
اگر فرازهای طوفانی و حیرت انگیز خطبه های امام سجاد در کوفه و شام به دست ما نمی‌رسید، اگر عبارات نغز و مضامین عمیق رساله حقوق زین العابدین نبود، اگر از سیره ستایش برانگیز و تجربه های درخشان دوران سخت و پرفراز و نشیب زندگانی علی بن الحسین نقلی در تاریخ یافت نمی‌شد، اگر از آن امام همام هیچ اثری جز این کتاب باقی نمی‌ماند، صحیفه سجادیه به تنهایی برای نشان دادن عظمت و منزلت والای حضرتش کافی بود و اهل دانش و آگاهی را انگشت به دهان و چشم بر آسمان می‌گذاشت. 
این کتاب را زبور آل محمد و انجیل اهل بیت نامیده اند، زیرا همه کلمات و جمله های آن بوی روحانیت آسمان و رایحه معنویت عالم غیب می‌پراکنند و شاید به همین سبب، مخاطبانی از ادیان و اقوام گوناگون شیفته‌اش می‌شوند و با آن انس می‌گیرند و غذای روح خود را در آن می‌جویند.  
صحیفه سجادیه، گرچه کاملا هویت اسلامی و شناسنامه اهل بیت پیامبر را دارد، ولی به آیین و مذهب خاصی منحصر نمی‌شود. وگرچه روی خطابش با خداست، اما در حقیقت با "انسان" سخن می‌گوید و نیاز درونی هر انسانی از هر محیط و موقعیت و خاستگاهی را در برمی گیرد. 
از این کتاب ارجمند، در زبان فارسی ترجمه های متنوع و متعددی در دست است که غالبا خواندنی و ارزشمند و قابل استفاده اند و انتخاب یک ترجمه از میان همه آنها چندان آسان نیست، اما در مجموع و با معیارهایی چون صلابت قلم، دقت علمی، خوشخوانی و روانی، زیبایی نثر امروزین فارسی و کیفیت عرضه اثر، شاید بتوان ترجمه دکتر سید علی موسوی گرمارودی را به عنوان یک ترجمه گزیده معرفی کرد. 
استاد موسوی گرمارودی، از سویی پیشینه تحصیل و فراگیری علوم بلاغت زبان عربی را در بالاترین سطوح داشته و از سوی دیگر یکی از برترین چهره های ادبی معاصر در نثر و شعر فارسی است و به همین سبب، جدا از آثار پژوهشی و تألیفات ادبی، ترجمه های او از قرآن کریم و نهج البلاغه خواندنی و بسیار قابل توجه هستند. 
زبان ترجمه او از صحیفه برای خواننده عمومی بسیار روان و شیرین و جذاب است و در عین حال رنگی از فخامت متن و اصالت تاریخی آن دارد و احساس دلپذیری از درک و دریافت مضامین زبان مبدأ را در خواننده ایجاد می‌کند. 
علاوه بر مقدمه خواندنی مترجم که با عنوان سرسخن در ابتدای کتاب آمده، پانوشتهای دقیق و منابع بخش پایانی بر غنای این اثر افزوده است. 
سیزدهمین چاپ این کتاب (با ویرایش مجدد و کامل مترجم) با سر و شکلی مطبوع و کاغذ سبک منتشر شده و صفحه آرایی زیبا و طراحی خوب و حجم کاربردی و خوش دستی دارد.  

(به تاریخ ۱۳۹۹/۶/۱۹ از سری یادداشت‌های «صد کتاب قبل از صدسالگی!» در روزنامه‌ی شهرآرا)
        

29

          به نام خدا

 متن صحیفه سجادیه نیازی به معرفی ندارد و همچنین از نقد فراتر است اما درباره ترجمه آن می‌توان نکات مختصری گفت.

آشنایی با ترجمه استاد گرمارودی از این متن مقدس سبب شد تا من برای بار نخست شروع به خواندن آن کنم. چرا که تا قبل از آن، تسلط به عربی نداشتم و ترجمه‌ای که این‌گونه به دل بنشیند نیز سراغ نداشتم.

روش ترجمه طبق گفته خود استاد، زبان معیار همراه اندکی باستان‌گرایی بوده، تا سایه‌ای از قدمت متن در برگردان مشخص باشد. بنابراین  متن در عین روانی، ادبی و کهن هم هست. 

دکتر گرمارودی تا جایی که زیاده‌روی نبوده و معنا فدا نمی‌شده از برابرنهاده های فارسی استفاده کرده‌اند و این‌طور نبوده که مانند برخی مترجمان بعضی کلمات عربی را عیناً تکرار کنند. ( مانند ترجمه‌ی: جبروت به جبروت، عظمت به عظمت، عزت به عزت، و مانند آن! )

از آن جا که آقای گرمارودی شخصیت پژوهشگری دارند کتاب پر است از پی‌نوشت‌های مفید که اغلب منبع ترجمه کلمه‌ای خاص را گفته‌اند.


متن فراز دوازدهم و سیزدهم از نیایش چهل و ششم صحیفه سجادیه همراه با ترجمه و پی‌نوشت سید علی موسوی گرمارودی :


 انْصَرَفَتِ الآْمَالُ دُونَ مَدَى كَرَمِكَ بِالْحَاجَاتِ، وَ امْتَلَأَتْ بِفَيْضِ جُودِكَ أَوْعِيَةُ الطَّلِبَاتِ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَ بُلُوغِ نَعْتِكَ الصِّفَاتُ، فَلَكَ الْعُلُوُّ الْأَعْلَى فَوْقَ كُلِّ عَالٍ، وَ الْجَلَالُ الْأَمْجَدُ فَوْقَ كُلِّ جَلَالٍ

آرزوها پیش از آنکه به منتهای کرمت برسند، با نیاز‌های برآورده، باز می‌گردند و جامهای درخواست، از فیض تو سرشار می‌شوند و توصیفها پیش از رسیدن به حقیقتِ ستایش تو از هم می‌پاشند(۵٢٧)؛ پس فرابرترا که تویی بر فراز هر فرازمند و شکوه والاتر توراست برتر از هر شکوه دیگر.

۵٢٧. تَفسّخ: عَجَزَ و ضَعُفَ / تَقَطَّع‌ 
(ریاض السالکین، ج ۶، ص ٢١۴) 

كُلُّ جَلِيلٍ عِنْدَكَ صَغِيرٌ، وَ كُلُّ شَرِيفٍ فِي جَنْبِ شَرَفِكَ حَقِيرٌ، خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَكَ، وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلَّا بِكَ، وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلَّا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ

هر بزرگی در برابر تو خرد و هر شریفی در کنار شرف تو، ناچیز است هرکه جز به تو رو کرد، ناامید شد و هرکس جز از تو چیزی خواست، زیان دید و هرکه جز به درگاه تو فرود آمد(۵٢٨)، تباه گردید. و هرکه جز از سرزمین سرسبز فضل تو خرّمی خواست، دچار خشکسالی شد.

۵٢٨. اِلمام: فرود آمدن 
(مصادراللّغه ص ٩۴)

خدایش حفظ و رحمت کناد! که ما را با صحیفه مأنوس کرد.
آمین...
        

27

          خب الحمدلله من بالاخره یک دور صحیفه سجادیه را خواندم. چقدر مایه افسوس که دفعه اول سال 86 میخواستم این کار را بکنم و صحبفه را با خودم برده بودم خوابگاه اما جز یکی دو تا دعای اول نخواندم.
نکته اول این که اگرچه کتابهای جدید با صحافی های شیک و پیک طوری صفحه بندی شده اند که متن ترجمه در صفحه روبروی متن دعا باشد اما من در کمال تعجب احساس کردم همان مدل قدیمی کتاب های دعا که متن ترجمه با فونت ریز زیر متن دعا نوشته شده بود را دوست تر دارم. چرا؟ چون دعاهای امام سجاد ع فرازهای کوتاه کوتاهی دارد که آدم دوست دارد فوری معنی اش را بخواند
این شکلی که جدیدا رایج شده در واقع برای مخاطبی است که میخواهد فارغ از متن دعا، یک نیایش ادبی و عارفانه را بخواند و احساسش با رفت و برگشت بین زبان فارسی و عربی منقطع نشود. البته که از همین بابت ترجمه آقامحمدمهدی رضایی هم خوب و ادیبانه از کار درآمده و <a href="https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=36368">مورد تحسین قرار گرفته</a>
نکته جالب برام این بود که تعداد دعاها دقیقا به تعداد هفته های سال است و میشود انسان یک سال هر هفته با یکی از دعاها مانوس باشد
این ماه رمضان با صحیفه به من خوش گذشت اگرچه بی نظمی کردم و یکی دو روز بعد از عید فطر کتاب را تمام کردم
یک نکته دیگر: من که زیاد متخصص این حوزه نیستم اما آن مفهوم "مبارزه از طریق دعا" را که دکتر شریعتی درباره صحیفه سجادیه مطرح کرده اند را خیلی کمرنگ یافتم. شاید انتظار غلطی داشتم. مبارزه در شکل دعا به این معنا نیست که این کتاب چیزی شبیه "هنر رزم" باشد. اساسا همین که امام سجاد معارف شیعی را با این جملات حفظ میکنند و روح دلشکستگی و تضرع را (در دوره قدرت نمایی و جاه طلبی بنی امیه جلوی چشم مسلمانان) زنده نگاه میدارند نوعی مبارزه است. باز عالمان دانند
        

1

          خب الحمدلله من بالاخره یک دور صحیفه سجادیه را خواندم. چقدر مایه افسوس که دفعه اول سال 86 میخواستم این کار را بکنم و صحبفه را با خودم برده بودم خوابگاه اما جز یکی دو تا دعای اول نخواندم.
نکته اول این که اگرچه کتابهای جدید با صحافی های شیک و پیک طوری صفحه بندی شده اند که متن ترجمه در صفحه روبروی متن دعا باشد اما من در کمال تعجب احساس کردم همان مدل قدیمی کتاب های دعا که متن ترجمه با فونت ریز زیر متن دعا نوشته شده بود را دوست تر دارم. چرا؟ چون دعاهای امام سجاد ع فرازهای کوتاه کوتاهی دارد که آدم دوست دارد فوری معنی اش را بخواند
این شکلی که جدیدا رایج شده در واقع برای مخاطبی است که میخواهد فارغ از متن دعا، یک نیایش ادبی و عارفانه را بخواند و احساسش با رفت و برگشت بین زبان فارسی و عربی منقطع نشود. البته که از همین بابت ترجمه آقامحمدمهدی رضایی هم خوب و ادیبانه از کار درآمده و مورد تحسین قرار گرفته
نکته جالب برام این بود که تعداد دعاها دقیقا به تعداد هفته های سال است و میشود انسان یک سال هر هفته با یکی از دعاها مانوس باشد
این ماه رمضان با صحیفه به من خوش گذشت اگرچه بی نظمی کردم و یکی دو روز بعد از عید فطر کتاب را تمام کردم
یک نکته دیگر: من که زیاد متخصص این حوزه نیستم اما آن مفهوم "مبارزه از طریق دعا" را که دکتر شریعتی درباره صحیفه سجادیه مطرح کرده اند را خیلی کمرنگ یافتم. شاید انتظار غلطی داشتم. مبارزه در شکل دعا به این معنا نیست که این کتاب چیزی شبیه "هنر رزم" باشد. اساسا همین که امام سجاد معارف شیعی را با این جملات حفظ میکنند و روح دلشکستگی و تضرع را (در دوره قدرت نمایی و جاه طلبی بنی امیه جلوی چشم مسلمانان) زنده نگاه میدارند نوعی مبارزه است. باز عالمان دانند
        

1

          تقریبا یک ماه هر روز صبحم رو با این کتاب شروع میکردم. کتابی که میشه ازش دعا کردن و خواستن رو یاد گرفت. به علاوه یه کتاب اخلاقی هم هست و لابه لای دعا ها میشه زندگی کردن آموخت...

از متن کتاب:
خدایا! گریزم به سوی تو و ترسم نیز از توست و به سوی تو پناه میبرم و به تو امیدوارم و تو را میخوانم و به تو روی آورده ام و تنها تکیه گاهم تویی و یار من تویی و امن و امان من به واسطه توست و بر تو توکل و اعتماد می کنم...

خدایا! هرکس که سر از بالین بر می دارد، به کسی دل بسته است و من امروز روز نو را درحالی آغاز می کنم که فقط تو را دارم و در همه امور به تو امیدوارم...

خدایا!
ثروتی را که موجب گردن کشی و خودبینی شود و یا طغیان گری را در پی داشته باشد، از من دور گردان.

خدایا! من به درگاه تو پوزش می طلبم از آنگاه که ستم دیده ای در حضور من مورد ظلم قرار گرفته و من یاری اش نکرده ام...

خداوندا، اعمال ما را آن چنان شایسته قرارده که شوق بازگشت به سوی تو داشته باشیم...

خدایا! هرگز در سنجش اعمال با من با عدل رفتار نکن...
        

19