بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

درد که کسی را نمی کشد: هشت جستار درباره ی گم شده های خلوت و شلوغی

درد که کسی را نمی کشد: هشت جستار درباره ی گم شده های خلوت و شلوغی

درد که کسی را نمی کشد: هشت جستار درباره ی گم شده های خلوت و شلوغی

جاناتان فرانزن و 2 نفر دیگر
3.3
22 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

9

خوانده‌ام

44

خواهم خواند

26

سال 2010پس از ده سال یک نویسنده ی آمریکایی عکس خودش را روی جلد مجله ی تایم دید، کنارش تیتری بزرگ به چشم می خورد «رمان نویس بزرگ آمریکایی» و کمی پایین تر، کمی ریزتر «جاناتان فرنزن به ما نشان می دهد چگونه داریم زندگی می کنیم.» این توصیف دقیق و موجزِ آثار فرنزن است. فرنزن چه وقتی از تکنولوژی می نویسد، چه وقتی به روابط انسانی نقب می زند، چه وقتی از دوستِ در گذشته اش یاد می کند و چه وقتی از خودش می پرسد رمان نویسی در عصر تصویر و رسانه های دیجیتال چه معنایی دارد، مدام در جست وجوی پاسخی برای همین پرسشِ بزرگ است. او در جستارهایش انسانِ امروزی را در بستر زندگی اجتماعی و شهری می بیند و در این فضاست که درماندگی و درد را نشانه طبیعی زنده بودن و زندگی مسئولانه می داند. فرنزن در ادبیات و روابط اصیل انسانی به دنبال راهی نه برای تخدیر و گریز، بلکه پذیرش و استقبال از این درد است.

لیست‌های مرتبط به درد که کسی را نمی کشد: هشت جستار درباره ی گم شده های خلوت و شلوغی

یادداشت‌های مرتبط به درد که کسی را نمی کشد: هشت جستار درباره ی گم شده های خلوت و شلوغی

بهار

1402/04/31

            این اولین بار بود که چیزی به معنای جستار می‌خواندم و راستش ارتباطی با به‌هم‌ریختگی و شلوغی و پراکندگی موضوعی آن _در عین یگانگی موضوع_ برقرار نکردم. پس از آن اینکه در انتظار مفاهیم فلسفی بودم ولی با گله‌گزاری‌های روانشناسانه و بعضا راهکارهایی روبرو شدم. پس از صفحه‌ی هشتاد کتاب را بیشتر دوست داشتم ولی باز هم چیزی‌ که توقع و علاقه‌ام باشد را پیدا نکردم. ضمن آنکه متوجه‌ نشدم چرا باید سخنرانی مراسم فارغ التحصیلی دانشجویانی و یا فوت نویسنده‌ای یا ریویویی از کتاب‌های آلیس مونرو در این کتاب باشد. اما برخی از جملات عمیق آن نظرم را به شدت جلب کرد: 
۱‌. اینکه سعی کنی به همه عشق بورزی شاید فی‌نفسه جهد و تلاشی باارزش باشد، ولی به طرز بامزه‌ای باعث می‌شود که تمرکز روی خویشتن باقی بماند؛ روی اخلاقیات و سلامت روحی و معنوی خود فرد. در حالی که برای عشق ورزیدن به یک آدم به‌خصوص و درک کشمکش‌ها و لذت‌های او به طوری که انگار مال خودت است، باید از بخشی از خودت کوتاه بیایی.