بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

هزار و یک شب

هزار و یک شب

هزار و یک شب

4.1
12 نفر |
6 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

20

خواهم خواند

12

هزار و یک شب علاوه بر اینکه برای مردم جهان از افراد عامی کوچه و بازار تا سرآمدن فرهنگی و شخصیتهای بزرگ علم و ادب به یکسان جاذبه دارد،از چند جهت برای مردم ایران اهمیت ویژه دارد. اول اینکه هزار و یک شب یا الف لیله و لیله یک اثر شرقی و به طور اخص ایرانی است که فرآورده میراث فرهنگی هند،ایران و عرب است و از تلفیق قصه ها و افسانه ها و عناصر مختلف فرهنگی این هر سه قوم برآمده است.

لیست‌های مرتبط به هزار و یک شب

حماسه گیلگمشافسانه های جهان باستان "ایلیاد و ادیسه"ماهاباراتا

۱۰۰ کتاب برتر جهان؟!.(بعضی هاش هم در ایران نیست)

88 کتاب

بین‌النهرین ۱۸۰۰ ق. م حماسه گیلگمش. یونان ۷۰۰ ق. م ایلیاد و ادیسه . هومر هند ۵۰۰ ق. م مهاباراتا یونان ۴۳۱ ق. م مده آ. ائوریپیدس یونان ۴۲۸ ق. م ادیپ شهریار . سوفکلس فلسطین ۴۰۰ ق. م کتاب ایوب ایران ۴۰۰ ق. م هزار و یکشب هند ۳۰۰ ق. رامایانا . والمیکی ایتالیا ۲۹–۱۹ ق. انئید . ویرژیل ایتالیا ۱۰ ق. م-۱۹ دگردیسی‌ها . اوید هند ۲۰۰ شکونتلا . کالیداس ژاپن ۱۰۰۰ افسانه گنجی موراساکی شیکیبو ایران ۱۲۰۰ بوستان سعدی ایران ۱۲۶۰ مثنوی معنوی مولوی ایسلند ۱۳۰۰ سرگذشت نیال ایتالیا ۱۳۰۸–۱۳۲۱ کمدی الهی . دانته آلیگیری ایتالیا ۱۳۴۸ دکامرون . جووانی بوکاچو انگلیس ۱۳۷۲ حکایت‌های کنتربری جفری چاسر فرانسه ۱۵۳۲ گارگانتوا و پانتاگروئل فرانسوا رابله فرانسه ۱۵۹۲ مقالات میشل دو مونتنی انگلیس ۱۵۹۹–۱۶۰۳ هملت ویلیام شکسپیر انگلیس ۱۶۰۳ اتلو ویلیام شکسپیر انگلیس ۱۶۰۵ لیرشاه ویلیام شکسپیر اسپانیا ۱۶۰۵ دن کیشوت میگوئل سروانتس ایرلند ۱۷۲۶ سفرهای گالیور جوناتان سویفت ایرلند ۱۷۶۰–۱۷۶۷ زندگانی و عقاید آقای تریسترام شندی لارنس استرن فرانسه ۱۷۷۱–۱۷۷۸ ژاک قضا و قدری و اربابش دنیس دیدرو انگلیس ۱۸۱۳ غرور و تعصب جین اوستین آلمان ۱۸۲۸ فاوست یوهان ولفگانگ فون گوته ایتالیا ۱۷۹۸–۱۸۳۷ مجموعهٔ اشعار گیاکومو لئوپاردی فرانسه ۱۸۳۰ سرخ و سیاه استاندال فرانسه ۱۸۳۵ بابا گوریو انوره دو بالزاک دانمارک ۱۸۰۵–۱۸۷۵ داستان‌ها و قصه‌ها هانس کریستیان آندرسن روسیه ۱۸۴۲ نفوس مرده نیکلای گوگول آمریکا ۱۸۰۹–۱۸۴۹ مجموعه داستانها ادگار آلن پو انگلیس ۱۸۴۷ بلندی‌های بادگیر‌ امیلی برونته آمریکا ۱۸۵۱ موبی‌دیک هرمان ملویل آمریکا ۱۸۵۵ برگ‌های علف والت ویتمن فرانسه ۱۸۵۷ مادام بواری گوستاو فلوبر انگلیس ۱۸۶۰ آرزوهای بزرگ چارلز دیکنز انگلیس ۱۸۷۱–۱۸۷۷ میدل مارچ جورج الیوت فرانسه ۱۸۲۱–۸۰ تربیت احساسات گوستاو فلوبر روسیه ۱۸۶۶ جنایت و مکافات فئودور داستایوسکی روسیه ۱۸۶۹ ابله فئودور داستایوسکی روسیه ۱۸۷۲ شیاطین (جن زدگان) فئودور داستایوسکی روسیه ۱۸۸۰ برادران کارامازوف فئودور داستایوسکی روسیه ۱۸۶۹ جنگ و صلح لی یف نیکالاوریج تولستوی روسیه ۱۸۷۷ آنا کارنینا لی یف نیکالاوریج تولستوی روسیه ۱۸۸۶ مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالاوریج تولستوی نروژ ۱۸۷۹ خانه عروسک هنریک ایبسن آمریکا ۱۸۸۴ ماجراهای هاکلبری فین مارک توین نروژ ۱۸۹۰ گرسنه کنوت هامسون آلمان ۱۹۰۱ بودنبروک‌ها توماس مان انگلیس ۱۹۰۴ نوسترومو جوزف کنراد روسیه ۱۸۶۰–۱۹۰۴ مجموعه داستان‌ها آنتون پاولوویچ چخوف ایتالیا ۱۹۲۳ وجدان زنو ایتالو اسوو فرانسه ۱۹۱۳–۱۹۲۷ در جستجوی زمان از دست رفته مارسل پروست آلمان ۱۹۲۴ کوه جادو توماس مان آلمان ۱۹۲۹ برلین، میدان الکساندر آلفرد دوبلین اتریش ۱۹۳۰–۴۳ مرد بدون خاصیت روبرت موزیل چین ۱۹۱۸ دفتر خاطرات مرد دیوانه لو خوان ایرلند ۱۹۲۲ اولیس جیمز جویس انگلیس ۱۹۲۷ به سوی فانوس دریایی ویرجینیا وولف انگلیس ۱۹۲۵ خانم دالوی ویرجینیا وولف آلمان ۱۹۲۳ محاکمه (رمان) فرانتس کافکا آلمان ۱۹۲۴ قصر فرانتس کافکا آلمان ۱۹۲۴ مجموعه داستانهای کافکا فرانتس کافکا یونان ۱۹۴۶ زوربای یونانی نیکوس کازانتزاکیس انگلیس ۱۸۸۵–۱۹۳۰ پسران و عشاق دی. اچ. لارنس پرتغال ۱۹۱۳–۳۴ کتاب دلواپسی فرناندو پسوآ فرانسه ۱۹۳۲ سفر به انتهای شب لویی فردینان سلین آمریکا ۱۹۲۹ خشم و هیاهو ویلیام فاکنر آمریکا ۱۹۳۶ ابشالوم، ابشالوم ویلیام فاکنر آمریکا ۱۹۲۹ وداع با اسلحه ارنست همینگوی اسپانیا ۱۹۲۸ قصیده‌های کولی‌ها فدریکو گارسیا لورکا آمریکا ۱۹۵۲ پیرمرد و دریا ارنست همینگوی ژاپن ۱۹۴۸ صدایی از کوهستان یاسوناری کاواباتا روسیه ۱۹۵۵ لولیتا ولادیمیر ناباکوف آرژانتین ۱۹۵۱ هزارتوهای بورخس خورخه لوئیس بورخس ایسلند ۱۹۰۲–۱۹۹۸ مردم مستقل هالدور لاکسنس فرانسه ۱۹۰۳–۱۹۸۷ خاطرات آدرین مارگریت یورسنار ایرلند ۱۹۵۱–۵۵ مولی، مالون می‌میرد، بی‌نام ساموئل بکت سوئد ۱۹۰۷–۲۰۰۲ پی‌پی جوراب‌بلنده آسترید لیندگرن برزیل ۱۹۵۶ شیطان در راه گویمارس روزا الجزایر ۱۹۴۲ بیگانه آلبر کامو آمریکا ۱۹۰۸ مرد نامریی رالف الیسون مکزیک ۱۹۱۸–۱۹۸۶ پدرو پارامو خوان رولفو رومانی ۱۹۲۰ - ? اشعار پل سلان نیجریه ۱۹۵۸ همه چیز فرو می‌پاشد چینوآ آچه‌به مصر ۱۹۸۰ بچه‌های محله ما نجیب محفوظ آلمان ۱۹۵۹ طبل حلبی گونتر گراس انگلیس ۱۹۶۲ دفترچه طلایی دوریس لسینگ سودان ۱۹۶۶ موسم هجرت به شمال طیب صالح کلمبیا ۱۹۶۷ صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز ایتالیا ۱۹۷۹ تاریخ(مورانته) الزا مورانته هند ۱۹۸۰ بچه‌های نیمه‌شب سلمان رشدی کلمبیا ۱۹۸۵ عشق در زمان وبا گابریل گارسیا مارکز آمریکا ۱۹۸۷ دلبند تونی موریسون پرتغال ۱۹۹۵ کوری (رمان) ژوزه ساراماگو

پست‌های مرتبط به هزار و یک شب

یادداشت‌های مرتبط به هزار و یک شب

            هنگام خواندن هزار و یک شب ایده های داستانی به سراغم می آمدند: شخصیت در موقعیتی قرار گرفته که قصد تجاوز و قتل او را دارند. یاد کتاب هزار و یک شب می افتد که می دانست شهرزاد با مسامره و افسانه سرایی قتل خود را هزار و یک شب تاخیر انداخت و بعد از آن نجات یافت. حال تصمیم می گیرد به ذهن خود رجوع کند تا شیوه او را در برگیرد و برای تجاورزگر یا جانی قصه سرایی کند. دریغ از آنکه بداند شهرزاد آگاه به اخبار و سرگذشت پیشینیان بود، «شهرزاد دختر مهین دانا و پیش بین و از احوال شعرا و ادبا و ظرفا و ملوک پیشین آگاه بود.»  و «اکنون هزار و یک شب است که حکایات و مواعظ متقدمین را بهر تو حدیث می کنم».  «شهرزاد بسیار کتب خوانده بود و هزار کتاب داشت (بن شیخ)، همه گونه کتاب خوانده بود من جمله رسالاتی در طب و فقه (رنه خوام)»  حال ذهنش در کلمه ای کاش ای کاش گیر کرده است و مدام بازگو می کند که ای کاش خوانده بودمش. پس تا فرصت را از دست نداده ای و تا قتل و تجاوز به شما نزدیک نشده است، اقدام کنید. و اگر شما را بین این دو محذور قرار دادند و رها شدی می توانی سرت را بالا بگیری و بگویی ما که نجات پیدا کردیم. و این نجات حاصل سحر و جادوی داستان است.
یکی از ارمغان هایی که بعد از آشنایی با ادبیات داستانی همیشه همراه است، مواجهه با واژگان و کلمات جدید و تازه بوده است. کلماتی که با پی بردن به معنایشان چه اثر و شوری در من ایجاد می کرد. جزء عادتم شده است که هر کجا تحت هر شرایطی کلمه جدیدی به گوش یا چشمم می خورد در برگه ای یادداشت می کنم. اوائل برگه ای باطله برمی داشتم و کلمه جدید را در آن می نوشتم و معنایش را از دوستی که بسیار مطالعه داشت و معروف بود به کرم کتاب می پرسیدم. این مراحل نوشتن و پرسیدن تا زمانی ارضایم می کرد. اما متوجه شدم، "کلمه" چه گنجینه بزرگی است. و باید آن ها را در صندوقی حفظ کنم. دفترچه ای با تفکیک عنوان کتاب ها، اختصاص به این امر خطیر گرفت. در این صفحات علاوه بر ثبت کلمه نو و جدید، نام آثار هنری و هنرمندان ذکر شده، و نیز صفحات و جملات منتخب آورده می شود. با توجه به غنای واژگان هزار و یک شب، برای هر یک از جلد ها صفحه ای جداگانه اختصاص دادم. در طول مطالعه هزار و یک شب گاه کلماتی تکرار می شدند و به معنای آن نیاز داشتم. با مراجعه به کتاب لغت آن بخش نا مفهوم و مه گرفته متن برایم شفاف می شد. و این شفافیت و فهمیدن برایم حیات است، حیات. هزار و یک شب بیش از پانصد واژه جدید به صندوق پسنداز کلماتم اضافه کرد. حال حساب کن معنای هر یک از این کلمات برابر با یک بار احیا، می شود به عبارتی بیش از پانصد بار احیا.
طرح اصلی و شالوده هزار و یک شب و بیش تر داستان هایش که جزئی از این کل را تشکیل می دهند، به افسون و فریبا بودن داستان و قصه سرایی می پردازد. نه تنها نجات شهرزاد با بیان داستان هایش از مرگ پرده از این راز برمی دارد بلکه ریز داستان ها به تعبیر دیگر خورده روایت های این کتاب این پرده برداری را بارز می کند: اینکه داستان گوئیِ تو می تواند یک نفر را از مرگ نجات داد. اینکه کلمه چقدر تاثیر گذار است حال اگر کلمه را در قالب داستان ابراز کنی انفجاری رخ خواهد داد. از همان شب نخست در حکایت بازرگان و عفریت، سه پیر به داستان می پیوند و هر یک با بیان طرفه حکایتی سه یک از خون بازرگان را از شر عفریت نجات می دهند.  و همچنین است حکایت جبیر بن عمر و نامزدش.  نمونه دیگری که با جادوی هر حکایت رای پادشاه تغییر می یابد: جلد چهارم، حکایت مکر زنان که بخش اعظم این جلد را شامل می شود.
هزار و یک شب را که خوانده باشی در واقع به سرچشمه دست یافته ای. آن چنان بین المللی و جهانی شده است که در بخش یادداشت ناشر اظهار می شود: «این گنجینه بزرگ ادبیات آن چنان بر آفاق ادبیات جهانی سیطره دارد که بزرگان شعر و ادب قرن معاصر همچون بورخس، جویس، مارکز، آلن پو و... در ستایش و اهمیت آن چندین مقاله و کتاب نوشته اند.» بعد از نیوشیدن قصه هایش متوجه می شوی، داستان های امروزی بیش ترشان یا لااقل تعداد قابل توجه آن ها ریشه در این کهن الگو ها دارند. پائلوکوئلو در «کیمیاگر» با آب بستن و اتلاف وقت خواننده را تا 175 صفحه  با خود می کشد. تو در حکایت خواب عجیب  هزار و یک شب فقط در طی دو صفحه ، آغاز، میانه و پایان داستان را به چنگ می آوری. همین طور کتاب یهویاقیم بابلی در حکایت معجزه دانیال  روایت شده است. یا وقتی به حکایت زن پرهیزکار  می رسی متوجه می شوی آن استاد از تهران آمده و برای تو در دو کلاس متفاوت قصه ای را مثال می زند، از هزار و یک شب خودمان وام گرفته. و تو انگشت در لای دندان و افسوس می خوری که چرا زودتر از اینها این حکایت را نخوانده بودی تا جلد و صفحه آن را در چشمان استاد محترم فرو بنمایی. 
.
جزء جدا نشدنی پایان اکثر حکایات نگاه معادی قصه سرا است. «در عیش و نوش به سر می برد تا این که برهم زننده لذات و پرا کنده کننده جماعات و مخرب قصور و معمر قبور به ایشان بتاخت».  در طول و عرض هزار و یک شب برایم سوال بود که نام این برهم زننده لذات و پراکنده کننده جماعات چیست؟ تا اینکه در «و من آنم که ملوک با حشمت مرا نتواند گرفت و من بر هم زننده لذات و پراکنده کننده جماعات هستم. ملک چون این سخن بشنید لرزه بر اندامش افتاد و بی خود گشت. چون به خود آمد گفت: مگر ملک الموتی؟»  اگر ملک، وودی آلن زمان ما را درک کرده بود جمله «مساله این نیست که از مرگ می ترسم، فقط دلم نمی خوهد موقع مردن در محل حاضر باشم.» تفرجی برایش بود.

پایان 24/8/95