طلوع روز چهارم

و تاریخ با طلوع آفتاب در روز چهارم، در مسیر بهشت قدم برداشت.

عدد چهار برایم عدد مقدسی شد که قلبم را به تپش وامی دارد.

بانو سلیمانی عزیز، قلمت مانا
        

          به‌محض دیدن اسم کتاب عطشی در من ایجاد شد برای دانستن ماجرای عددی که بر روی جلد حک شده بود. «طلوع روز چهارم». روزی پر برکت از پس ماجرایی شگفت در تاریخ اسلام.
کتاب در ظاهر روایت ماجرای مولود کعبه حضرت علی (ع) است اما در حقیقت قصه زندگی پنج زن برجسته جهان اسلام است که هریک داستان مادرانگی خویش را به روایت می‌نشینند. آسیه، یوکابد، مریم، هاجر و فاطمه بنت اسد. زنانی که مولودشان برگزیدگان عالمند.
اوج قصه از همان ابتداست. از لحظه ورود فاطمه بنت اسد به درون کعبه. ورودی سه روزه به فضایی نورانی. فضایی ورای زمین و زمان. 
و پایان قصه، پایانی در اوج زیبایی و شکوه. هنگامه رویارویی پدر و پسر. دیدار ابوطالب با شیر بچه قریش.
داستان از لحاظ فرم و قلم پخته و روان است و از همه مهمتر دارای یک بستر استنادی درست و صحیح از لحاظ تاریخی است.
این مجموعه بیست و سه فصلی که سومین رمان تاریخی - مذهبی فاطمه سلیمانی ازندریانی است توسط انتشارات نیستان به چاپ رسیده است.
        

          حال و هوایی مادرانه از زبان مادرانی آسمانی
بی‌نظیر و جذاب بود
        

          #طلوع_روز_چهارم روایتی ویژه و متفاوت است از ماجرای تولدِ امیرالمومنین علی‌ علیه‌السلام.
روایتی که ظرافتِ نگاه یک زن زیبایی دو چندانی به آن داده.

از خانوم سلیمانی قبلا کتاب #یک_روز_بعد_از_حیرانی را خوانده بودم که اگر صادقانه بگویم نپسندیدم و با توجه به همین تجربه در خرید این کتاب هم شک داشتم، ولی به کمک و راهنمایی یک دوست متوجه شدم اصلا آن کتاب در تخصص ایشان نبوده و به‌خاطر ارادت به شهید حاضر به نوشتن‌شان شده و در واقع ایشان به نوشتن رمان‌های تاریخی معروف هستند که الحق با خواند این کتاب لذت بردم.
        

          کتاب با ورود معجزه وار جناب فاطمه بنت اسد به درون کعبه از طریف شکاف در دیواره آن شروع می شود. ایشان در کعبه، چهار بانوی آسمانی را میبیند که برای زایمان به کمکش آمده اند. حضرات هاجر، مریم، آسیه و یوکابد. در کتاب، کنار ماجرای به دنیا آمدن حضرت علی در خانه خدا، زندگی این چهار بانوی بزرگوار را نیز می خوانیم. بسیار کتاب زیبا و لذت بخشی است. در طول خواندنش حس بسیار خوبی بهم القا شد و زندگی این 5 بانو به خوبی به تصویر کشیده شده
        

          یک کتاب مادرانه عالی که شما را به دل تاریخ می برد و برترین مادران عالم از زبان خودشان آشنا می کند.خیلی این کتاب را دوست داشتم و از خواندن کلمه کلمه آن لذت بردم.
        

          یه اثر عالی دیگه از خانوم سلیمانی.واقعا دستشون درد نکنه.خصوصا پایان بسیار زیبای کتاب.
ماجرای کتاب روز ولادت حضرت علی( علیه السلام) هست که کعبه شکافته میشه و همراهی چهار بانوی آسمانی با مادر گرامی حضرت هست( همونطور که در توضیحات اومده).فقط اگه قصد خوندن این کتاب رو دارین قبلش بدونین که هر فصل به دو قسمت تقسیم میشه.بخش اول از زبان مادر امام علی( علیه السلام) و بخش دوم گاهی بانو هاجر، بانو آسیه،بانو یوکابد و حضرت مریم روایت میشه.

شما رو دعوت می کنم به خوندن یه کتاب تاریخی با قلمی روان که اصلا اذیت کننده نیست. عموما برای من خوندن داستان ها و رمان های تاریخی خیلی سخت و اذیت کننده هست.اما خوندن این کتاب و یک خوشه انگور سرخ و به سپیدی یک رویا تجربه آروم و دوست داشتنی بود.

چند سال پیش یه انیمیشنی دیده بودم از زندگی حضرت موسی و همچنین فیلم.درسته خارجی بود ولی انتظار این حجم از تحریف رو نداشتم! خصوصا تحریف شخصیت دختر حضرت شعیب!! خب وقتی که چنین آثاری مشهور و جهانی میشن، حقش اینه که آثار خوب ما هم در این زمینه به زبان های متعدد ترجمه بشه تا واقعیت شخصیت انبیا مشخص بشه.نه اینکه همه حضرت نوح رو به مست بودن از شراب بشناسن!!
        

          یکونیم ستاره دادم.. با این حال جلو دستمو گرفتم ک کمترش نکنم .. خوندش برام عذاب بود 🤦🏻‍♀️
موضوع داستان خیلی قشنگه و قلم نویسنده هم خوبه .. برای من یه خورده سخت بود چون عادت کردم ب قلمای روون تر.. اما بعده یکی دو فصل بهش عادت کردم.
مسئله من با کتاب جزئیات خاصیه ک درمورد اشخاص میگه.. من مطالعه خیلی زیادی در مورد داستانایی ک گفت نداشتم.. ب نظرم خیلی عجیب بودن و از ی جایی ب بعد واقعن آزار دهنده شد برام.
و تقریبا از وسطای کتاب فقط تند خوانی کردم ک کتاب رو نصفه نذاشته باشم. 🤦🏻‍♀️
اصلن پیشنهادش نمیکنم.. اصلن
        

          بسم‌الله الرحمن الرحیم 
🧕🧕🧕🧕🧕
در طلوع روز چهارم، به اذن خدا، پس از سعی صفا و مروه هاجر، چشمه زمزم زیر پای اسماعیل جوشید.
در طلوع روز چهارم، به اذن خدا، یوکابد، پسرش موسی را به نیل سپرد.
در طلوع روز چهارم، به اذن خدا، آسیه فرعون را راضی کرد نوزاد از آب گرفته را به فرزندی بپذیرد.
در طلوع روز چهارم، به اذن خدا، مریم با نوزادش عیسی به بیت‌المقدس بازگشت.
و
در طلوع روز چهارم، به اذن خدا، دیوارهای کعبه گشوده شد و فاطمه بنت اسد پس از سه روز همراهی با هاجر، یوکابد، آسیه و مریم و خوردن و نوشیدن نعمت‌های بی‌پایان بهشتی، همراه با مولودش از #کعبه خارج شد. مولودی که هزار سال پیش از آدم متولد شده بود.
🕋🕋🕋🕋🕋
کتاب "طلوع روز چهارم"؛ این‌ کتاب رو بلافاصله بعد عروس قریش دست گرفتم. و نادانسته انتخاب خوبی بود. چون انگار مثل یه سریال که فصل اول و دوم داره، ماجراهای تولد پیامبر، بزرگ شدنش نزد عمو و بعد تولد حضرت علی رو می‌خوندم/ می‌دیدم.
🎞🎞🎞🎞🎞🎞
طلوع روز چهارم هم مثل عروس قریش، از زاویه‌ای دیگه به اتفاقی که همیشه شنیدیم پرداخته بود؛ کسانی غیر از مولود کعبه رو محور قرار داده بود. شاید اولین بار باشه که نویسنده‌ای کتابی داستانی و این‌چنین خوش‌خوان با محوریت چند زن معروف و موثر در تاریخ ادیان نوشته باشه. تمام مستندات تاریخی رو کنار هم جمع کرده و با نثری دلنشین و جذاب سرگذشت هر کدوم از این زنان رو بازگو کرده. هر گفتگوی بین این پنج زن برگزیده درون خانه کعبه، منجر به یادآوری خاطرات یکی از اونها می‌شده و سال‌ها به عقب برمی‌گردیم تا اتفاقی رو از زبان یکی از اونها بشنویم. در واقع به نظر می‌رسه تولد مولا، بهانه‌ای بوده برای بازتعریف تمام نگرانی‌ها، غصه‌ها، تنهایی‌های زنانه و ... و البته توکل بی‌مثال این چند زن/ مادر در زندگی‌شون. این زنان مثل هر زن دیگه‌ای در دنیا و خلقت، عامل زایایی بودن. زایشی که از ابتدا همراه با رنج و محنته اما شاید برتری اونها نسبت به بقیه زنان میزان "صبرشون بر رنج" باشه - رنج تشنگی، یا ترس کشته شدن فرزند یا نگرانی از طعن و تهمت مردم. اما ایمان به خواسته و حکمت خداوند و رضایت به رضای او بر همه اینها مقدم و عامل محرکه اون‌ها برای ادامه مسیرشون بوده. از طرف دیگه این مسائل انقدر غیرمستقیم به خواننده القا میشه که شعاری و آزاردهنده نیست.
🌄🌄🌄🌄🌄🌄
زمان مطالعه این کتاب، من که انگار خودم هم داخل خانه کعبه کنارشون نشسته بودم و به این گفتگوهای پر حکمت زنانه گوش می‌دادم.
        

          خیلی بخونید مخصوصا از مولود کعبه ، خداقوت به خانم سلیمانی👌
        

          در این کتاب خانم #فاطمه_سلیمانی_ازندریانی به سراغ یک موضوع بکر و ناب رفته است. #طلوع_ روز چهارم داستان چگونگی تولد حضرت #علی_علیه_السلام و چگونگی ورود مادر گرامی ایشان به بیت الله است. کتاب با بیان چگونگی تشرف حضرت فاطمه بنت اسد به خانه خدا شروع می شود و در تمامی طول کتاب داستان وقایع و اتفاقاتی که برای ایشان در این چهار روز رخ می دهد شرح داده می شود. اینکه در این چهار روز حضرت فاطمه بنت اسد با چه کسانی رابطه داشتند و چه کارهایی انجام دادند و چه دیده و شنیده اند از مواردی است که کمتر اطلاعاتی در باره آن وجود دارد ولی در این کتاب 312 صفحه ای نویسنده بسیار عالی با کمک منابعی که در دسترس داشته اند به روایت حوادث و اتفاقات این چهار روز پرداخته اند. خانم سلیمانی در خلال بیان این اتفاقات خواننده را با زندگی با بانوی دیگر اسلام که هر کدام الگوی #صبر و استقامت هستند و در این چند روز با حضرت فاطمه بنت اسد همراه بودنداند هم آشنا می کنند که این اطلاعات هم بسیار نو و تازه است و در جذب خواننده بسیار اثرگذار است. اگر شما هم با زندگی #آسيه، #یوکابد: (مادر #حضرت_موسی)، #حضرت_مریم و #هاجر آشنایی ندارید یا حداقل اطلاعات کمی در باره آنان دارید این کتاب را حتما بخوانید چرا که خانم سلیمانی در این کتاب بسیار عالی، شما را با زندگی این عزیزان هم آشنا می کنند.
بخشی از کتاب: خداوندا من چگونه مردان قریش را مجاب کنم که کسی از درون خانه مرا به سوی خود می خواند؟ من که نه مانند مریم، پیامبرزاده ام و نه چون او خادم خانه تو. حتی همچون او پیامبری در بطن خود ندارم. می دانم که پیامبری هم اگر از قریش برخیزد فرزند من نخواهد بود که پیش از این نشانه هایش را در محمد دیده اند. چگونه باور کنم این دعوت را، زمانی که حتی آمنه هم ندایی از درون کعبه نشنیده؟
        

          نمی‌دانم مابقی فارغ‌‌التحصیلان رشته‌ی اقلیم‌شناسی چه سرنوشتی داشتند و الان به چه کاری مشغول هستند اما چقدر خوب است که یکی از آن‌ها سواد، عشق و انرژی‌اش را در قالب رمان ریخته است. 
نگارش رمان تاریخی یکی از ژانرهای بسیار سخت و حساس است. زیرا از طرفی  چیره‌دستی نویسنده در امر نگارش رمان مهم می‌شود و از طرف دیگر سابقه‌ی پژوهشی او. خانم سلیمانی از هر دو جهت به خوبی از پس کار برآمده و ۲۵ مرجع را به عنوان رفرنس در انتها سنجاق کرده است.
این رمان  در ۲۳ بخش و ۳۱۴ صفحه نوشته شده و در نشر نیستان به چاپ رسیده است.
ماجرای فاطمه بنت اسد است از زمانی که وارد کعبه می‌شود تا روزی که از این خانه‌ی مقدس بیرون می‌آید.
چهار بانو‌ (مریم، آسیه، هاجر و یوکابد) او را در این چند روز همراهی کرده و به مرور ماجرای زندگی خودشان را بیان می‌کنند.
از برجستگی‌های  اثر می‌توان به روان بودن، داشتن تناسب لحن و زبان با زمان خودش و توصیفات منحصر به فرد آن اشاره کرد. 
علاوه بر این‌ها شروع جان‌دار در چند صفحه‌ی اول، مخاطب را ترغیب به ادامه و تحسین نویسنده وامی‌دارد.
        

          از معدود کتاب هایی بود که نیمه اولش برام جذاب تر ‌از نیمه دوم بود . شاید علتش موضوع جذابش بود 
قلم رو دوست داشتم اما گاهی توصیف ها طولانی می شدن  ، البته که تنوع روایت ها موجب میشد حوصله آدم سر نره و جذابیت کتاب حفظ بشه 
در کل کتاب خوبی بود و توصیه میکنم به خصوص به مادران که ممکنه تو روزمره زندگی گرفتار شده باشند 
        

          خیلی تعریفش رو شنیدم، شروع کردم به خوندن.... 
        

          داستان در زمان تولد امام علی(ع) هست که مادر بزرگوارشون وارد خانه‌ی کعبه می‌شوند و در این هنگام چهار بانوی بزرگوار کنارشون میان و هر کدام داستان خودشون رو تعریف می‌کنند.
اسم کتاب هم که میتونه گویای بخشی از ماجرا باشه😄
خلاصه که با خوندن این کتاب مطالب خیلی زیادی رو قراره یاد بگیرید
از قشنگ‌ترین کتاب‌هایی که خوندم و دوست دارم باز هم بخونمش💚

        

          داستان کتاب درباه به دنیا آمدن شاه مردان حضرت علی هست که دیوار کعبه شکافته شد و کمک کردن زنان بهشتی و روایت های آنها درباره فرزندانشون  ‌ من کتاب رو خیلی دوست داشتم  روایت های تاریخیش برام خیلی جذاب بود بی وفقه خوندمش  ولی اتفاقات تاریخی باید درست بررسی شود