معرفی کتاب عسل و حنظل اثر طاهر بن جلون مترجم محمدمهدی شجاعی

عسل و حنظل

عسل و حنظل

طاهر بن جلون و 2 نفر دیگر
3.7
36 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

4

خوانده‌ام

59

خواهم خواند

43

شابک
9786227280487
تعداد صفحات
272
تاریخ انتشار
1400/1/2

توضیحات

        طنجه، مراکش، سال‌های اول هزاره‌ی سوم... در این شهر خاموش، گویی سنت است که جای متجاوز و قربانی عوض شود. قربانیان سرزنش می‌شوند و متجاوزان با گردنی افراشته در شهر رفت‌وآمد می‌کنند. آن‌ها با بازماندگان قربانیان چشم‌در‌چشم می‌شوند و اطمینان دارند عقوبتی در کار نیست.

سامیه دیگر نیست...

این دختر شانزده‌ساله‌ی غرق در شعر و شور، به زندگی کوتاهش پایان داده و پدر و مادرش در دریایی از خشم و بزدلی خویش مانده‌اند. از هم متنفر شده‌اند و یکدیگر را نابود کرده‌اند. پدر غرق فساد است و مادر به تاریکی چشم دوخته.

در آستانه‌ی فروپاشی این خانواده، مهاجری پا به شهر می‌گذارد... گویی آمده تا مرهمی باشد بر زخم‌های این خانواده‌ی درهم‌شکسته و نفسی بدمد به خموشان این شهر.

طاهر بن جلون در روایتی متقاطع از آنچه زیر پوست شهر طنجه می‌گذرد، حنظل را با عسل درمی‌آمیزد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به عسل و حنظل

لیست‌های مرتبط به عسل و حنظل

یادداشت‌ها

          سال گذشته فقط چند صفحه ی اول کتاب رو خوندم و رها کردم.
اما اینبار که شروع ش کردم ، جذب ش شدم و ازش لذت بردم .
قلم ش زیبا بود .
ساختارش رو دوست داشتم .هر تکه که توسط دو شخصیت اصلی و فرزندشان و کمی هم شخصیت های فرعی بیان میشد .
به نوعی باعث درک بهتر ماجرا میشد .
داستان در مراکش روایت میشه .
و به خوبی ارتباطی سنتی و زندگی از سر اجبار در سیستم اسلامی سنتی رو شرح داده بود . که از دست دادن فرزند _و خواندن خاطراتش هم که در بخش هایی از کتاب و به عنوان یکی از شخصیت های داستان  آمده بود  _ مزید بر علت رابطه ی گسسته ی والدین ش میشد .
هر چند ارتباط آنها یکسال بعد از ازدواج و بچه دار شدن به خاطر احساس شرمی که پدر خانواده به دلیل درگیر  شدن در یک فساد اجتماعی_اداری و آن هم به اصرار همسرش ، داشت ، شروع شد 
اما مصیبتی که بر دخترشان گذشت و منجر به مرگ او  شد نیز سال ها آنها را عذاب میداد .
و توانایی و قدرت ترک این رابطه ی سمی رو ‌که باعث آسیب رساندن آنها به یکدیگر میشد رو _چه جسمی و چه روحی_ از آنها سلب کرده بود .
 داستان کوچک و کم حجم اما به شدت دوست داشتنی ای بود .
        

32

فائزه(:

فائزه(:

1403/11/18

          ~دختری که به او تجاوز شده باشد محکوم است به نابودی. همه‌چیز در جامعه او را پس می‌زند و در چاهِ شرم اسیرش می‌کند. سکوت و تحمل!~

تعصب‌های نژادی، فساد اداری، خیانت، تجاوز، مهاجرت، تحجر، افسردگی و... آه.
کتاب فضای خیلی غم انگیزی داشت
چهره‌ی بدی از اسلام نشون می‌داد که به نظرم بخاطر مسلمون‌هایی که چهره‌ی بدی از اسلام رو نشون می‌دن... مسلمون‌هایی که از اسلام فقط پوشش و سخت گیری و منزوی کردن زنان رو بلدن!

سامیه دختری بود که قربانی خانواده و جامعه‌ای سنتی شده بود... داستانی از کشور مراکش که من در ایران هم جامعه‌ی متفاوتی از اون جامعه نمی‌بینم.
در واقع این کتاب رو ما اهالی خاورمیانه‌ خوب درک می‌کنیم
خاورمیانه‌ای که درگیر برداشت‌های اشتباهی از اسلام‌ه...


اینکه داستان چند راوی داشت و این‌که می‌تونستم از دید و قضاوت همه‌ی افراد ماجراهارو ببینم برام جذاب بود.

ادبیات عرب فوق‌العاده‌ست. 
این کتاب یکی از بهترین کتاب‌هایی هست که امسال خوندم و باید تشکر کنم از پیرمردِ کتاب‌فروشِ مهربونِ خیابون ابن‌سینا که این کتاب رو بهم معرفی کرد💘


نودوچهارمین #کتاب۱۴۰۳
        

17