яσвεят

яσвεят

بلاگر
@sinisterjvd

19 دنبال شده

54 دنبال کننده

            رابرت یک مهندسِ معلم، سرنوشتی چون جان کیتینگ ؛ محکوم به ادامه؛ در پناه کتابها

          
sinisterjvd
ketab_easy
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

نمایش همه
яσвεят

яσвεят

دیروز

        فوق العاده بی نظیر پر از پیچشش های داستانی از شروعش منتظر جذابیت بالاش بودم 
یه جاهایی زیاده گویی کرد 
یه جاهایی گمراه سازی کرد 
به نوعی که واقعا حتی یک لحظه هم تشخیص درستی که می‌تونستم داشته باشم رو از من گرفت 
آخرین بار ژانر کتاب هایی که یک هیولا داخلشون وجود داره توی کتاب کولاک تجربه کرده بودم 
حس ترس یاس ناامیدی و جنون 
داستان بچه های روی تپه 
بر عکس جلدش 
که البته مشخص میشه چرا این جلد 
و چرا این اسم 
یکی از کتابهایی که واقعا نمیتونم از این به بعد به کسی معرفیش کنم 
چون خیلی خاصه 
اصطلاحا میگن یونیک
با کتاب ساده ای طرف نیستیم 
تک به تک فلش بک هایی که زده میشه حداقل تا صفحات ۳۰۰ اصلا نمی‌ذاره نویسنده شما ذره ای به حدس اشتباهت شک کنی 
این کتاب رو میتونم کلی متن بنویسم براش 
کلی متن که قراره داستان رو اسپویل کنه ، اما چیزی که من یاد گرفتم اینه نکنه من هم یک شکارچی هیولایی باشم که تا الان ازش بی خبر بودم ؟
فقط همین رو بگم که داستان وایولت اریک و ایریس 
رو قراره هیچ موقعی از خاطرم ببرم چه بسا که شب های متعددی در آینده خوابش رو ببینم 
خواب رویایی با ***** وقتی که بالاسر یه مجرم با چاقو قدیمی خودش میخواست هنر نمایی کنه و پوست رو به نوعی بشکافه که بعد از اون یک کاپشن درست کنه آری اون هیولا بود یک هیولا واقعی اما در پوست انسان های اطراف ما .
      

2

яσвεят

яσвεят

1403/11/16

        یک روایت عجیب و همگیر مثل یک ویروس مثبت می مونه به نوعی که نه می خوای تموم بشه و نه می خوای بدونی چی میشه ، مقابله می کنی دست و پا می زنی دلت می خواد با شخصیت آرتورو باندینی آشنا بشی فکرش رو درک کنی بفهمی واقعا کیه چی میخواد اینجا اصلا چیکار میکنه 
بعد میای به هولدن کالفید {کتاب ناطوردشت} فکر می کنی (حتما مرور و ریوو من راجع به کتاب سوم این مجموعه  از  غبار بپرس را بخوانید .)
توی این وضعیت می تونی بگی جان فانته اعجوبه اس به این پی میبری که ادبیات در گذشته چقدر زیبا و منسجم روایت می شده به نوعی که الان هم جذابیت لازم خودش رو داره من وقتی این مجموعه رو شروع کردم از جلد سوم بود و گذشته ای از آرتورو باندینی نداشتم اما در این کتاب میتونم تشکیل شده لایه های مختلف شخصیتی اون رو با ذهنم ، افکارم و تصویر سازی ام از او درک کنم.
تعداد صفحات 250 تقریبا برای این کتاب ؛ بار معنایی حدودا 500 یا 600 صفحه را در دل خودش دارد و به قدری زیباست که زیباست؛ اما تلخ و نامناسب برای هر فردی که کتاب میخونه 
عه چرا ؟ 
چون یکسری از مطالب دلت میخواد ندونی نخونی تا بخوای بدونی که چرا اینارو از این به بعد تویی که میدونی ، اره خلاصه :)
      

29

яσвεят

яσвεят

1403/10/22

        کتاب دیروز کتابی بود که در عین حال که کم حجم بود و قصه ای رو برای من روایت کرد که اصلا انتظارش رو نداشتم به قدری باهاش ارتباط گرفتم که تبدیل شد به یکی از اون کتابهای فراموش نکردنی زندگی ام خیلی قبل تر یکی از دوستانم آگوتا کریستف رو بهم معرفی کرده بود و گفت بود سه گانه دوقلو ها رو بخون ازش 
منم وقتی رفته بودم کتاب فروشی فروشنده این کتاب رو به جای جلد دوم اون مجموعه بهم داده بود و منم اومده بودم 
امشب وقتی داشتم کتابخونه ام رو نگاه مبکردم دیدم عه یک کتاب کم حجم و اصغر نوری مترجم شروع کردم به خوندنش و همون خط اول من رو تا آخرین خط صفحه ی آخر با خودش کشوند 
داستانی که توبیاس داشت همون صفحات اولیه با توصیفاتی که از مادرش در یک روستا و شغل او را توضیح میداد ابعاد و پرده ی دیگری از روسپی هایی رو میبینیم که این همه مدت در ادبیات با آنها مواجه شده بودیم 
معلمی را می بینیم که در خطای جوانی خودش بجای مانده 
و قصه ی عشق غیرممکن یک خواهر و برادر 
که همه ی این موارد در کمتر از ۱۵۰ صفحه به نوعی به سر انجام می رسند که تعجب میکنی از شناخته نبودن نویسنده 
و مواجه نکردن افراد با یک شاهکاری که هر چقدر ناشناس بماند بهتر است 
خلاصه که اره :)
      

7

باشگاه‌ها

نمایش همه

سکوی نه و سه چهارم ¾9

156 عضو

داس مرگ؛ ‏‫ابر تندر‮‬‏‫

دورۀ فعال

دنیای خیال

602 عضو

هفت جاویدان: آتش تاریک

دورۀ فعال

کاغذبازی 📖

263 عضو

دزیره

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

سلام ببینید به نظرم بهترین شروعی که میشه با کورتاسار داشت همین مجموعه داستان های کوتاهش باشه چون واقعا توی جهان دیگه ای این آدم سیر می‌کرده خاصه و شاید همه پسند نباشه ولی این کتابش باز ذره ای بهتره

2

فوق العاده بی نظیر پر از پیچشش های داستانی از شروعش منتظر جذابیت بالاش بودم 
یه جاهایی زیاده گویی کرد 
یه جاهایی گمراه سازی کرد 
به نوعی که واقعا حتی یک لحظه هم تشخیص درستی که می‌تونستم داشته باشم رو از من گرفت 
آخرین بار ژانر کتاب هایی که یک هیولا داخلشون وجود داره توی کتاب کولاک تجربه کرده بودم 
حس ترس یاس ناامیدی و جنون 
داستان بچه های روی تپه 
بر عکس جلدش 
که البته مشخص میشه چرا این جلد 
و چرا این اسم 
یکی از کتابهایی که واقعا نمیتونم از این به بعد به کسی معرفیش کنم 
چون خیلی خاصه 
اصطلاحا میگن یونیک
با کتاب ساده ای طرف نیستیم 
تک به تک فلش بک هایی که زده میشه حداقل تا صفحات ۳۰۰ اصلا نمی‌ذاره نویسنده شما ذره ای به حدس اشتباهت شک کنی 
این کتاب رو میتونم کلی متن بنویسم براش 
کلی متن که قراره داستان رو اسپویل کنه ، اما چیزی که من یاد گرفتم اینه نکنه من هم یک شکارچی هیولایی باشم که تا الان ازش بی خبر بودم ؟
فقط همین رو بگم که داستان وایولت اریک و ایریس 
رو قراره هیچ موقعی از خاطرم ببرم چه بسا که شب های متعددی در آینده خوابش رو ببینم 
خواب رویایی با ***** وقتی که بالاسر یه مجرم با چاقو قدیمی خودش میخواست هنر نمایی کنه و پوست رو به نوعی بشکافه که بعد از اون یک کاپشن درست کنه آری اون هیولا بود یک هیولا واقعی اما در پوست انسان های اطراف ما .
          فوق العاده بی نظیر پر از پیچشش های داستانی از شروعش منتظر جذابیت بالاش بودم 
یه جاهایی زیاده گویی کرد 
یه جاهایی گمراه سازی کرد 
به نوعی که واقعا حتی یک لحظه هم تشخیص درستی که می‌تونستم داشته باشم رو از من گرفت 
آخرین بار ژانر کتاب هایی که یک هیولا داخلشون وجود داره توی کتاب کولاک تجربه کرده بودم 
حس ترس یاس ناامیدی و جنون 
داستان بچه های روی تپه 
بر عکس جلدش 
که البته مشخص میشه چرا این جلد 
و چرا این اسم 
یکی از کتابهایی که واقعا نمیتونم از این به بعد به کسی معرفیش کنم 
چون خیلی خاصه 
اصطلاحا میگن یونیک
با کتاب ساده ای طرف نیستیم 
تک به تک فلش بک هایی که زده میشه حداقل تا صفحات ۳۰۰ اصلا نمی‌ذاره نویسنده شما ذره ای به حدس اشتباهت شک کنی 
این کتاب رو میتونم کلی متن بنویسم براش 
کلی متن که قراره داستان رو اسپویل کنه ، اما چیزی که من یاد گرفتم اینه نکنه من هم یک شکارچی هیولایی باشم که تا الان ازش بی خبر بودم ؟
فقط همین رو بگم که داستان وایولت اریک و ایریس 
رو قراره هیچ موقعی از خاطرم ببرم چه بسا که شب های متعددی در آینده خوابش رو ببینم 
خواب رویایی با ***** وقتی که بالاسر یه مجرم با چاقو قدیمی خودش میخواست هنر نمایی کنه و پوست رو به نوعی بشکافه که بعد از اون یک کاپشن درست کنه آری اون هیولا بود یک هیولا واقعی اما در پوست انسان های اطراف ما .
        

2

8