بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

صبح شام: روایتی از بحران سوریه، خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان

صبح شام: روایتی از بحران سوریه، خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان

صبح شام: روایتی از بحران سوریه، خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان

حمید قزوینی و 3 نفر دیگر
3.4
10 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

22

خواهم خواند

10

کتاب صبح شام: روایتی از بحران سوریه، خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان، تهیه کننده سعید فخرزاده.

لیست‌های مرتبط به صبح شام: روایتی از بحران سوریه، خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان

یادداشت‌های مرتبط به صبح شام: روایتی از بحران سوریه، خاطرات دکتر حسین امیرعبداللهیان

            صبحِ شام؛ روایتی از بحران سوریه
«صبحِ شام؛ روایتی از بحران سوریه»؛ روایت حسین امیرعبداللهیان، معاون وقت امور عربی آفریقایی وزارت خارجه، از جنگ داخلی در سوریه است؛ رخدادی که در ادامه‌ی بهار عربی در سوریه بروز و ظهور یافت و به زودی پای قدرت‌های بین‌المللی از جمله آمریکا و روسیه را به منطقه کشاند. ایران در این میان نقش بسیار مهمی را بر عهده داشت و در واقع یکی از ستو‌ن‌های اصلی پشتیبان رژیم بشار اسد، در کنار روسیه بود.
در طول جنگ سوریه، بنا بر آمار سازمان ملل حدود ۴۰۰ هزار نفر کشته و بیش از ۵۰۰ هزار نفر مجروح شدند. شمار آوارگان از این هم دهشت‌ناک‌تر بود: حدود هفت میلیون نفر.
امیرعبداللهیان، وزیر خارجه‌ی کنونی،‌در اوج بحران خاورمیانه (بهار عربی و بعد جنگ داخلی سوریه) حدود پنج سال و نیم معاونت امور عربی آفریقایی وزارت خارجه را به عهده داشت: دو سال و نیم از این دوران با وزرات دکتر صالحی در دوره‌ی دوم نخست‌وزیری احمدی‌نژاد و سه سال با وزارت دکتر ظریف در دوره‌ی نخست ریاست‌جمهوری حسن روحانی. در همین دوره بود که در مصر، حسنی مبارک، در تونس بن علی و در یمن علی عبدالله صالح سرنگون شدند و انقلاب در بحرین نظام سیاسی حاکم (آل خلیفه) را تا آستانه‌ي فروپاشی کشاند.

ریشه‌‌ی بحران سوریه
امیرعبداللهیان معتقد است اعتراضات سوریه طراحی آمریکا و اسرائیل بود؛ برای تغییر موازنه‌ی قوا در منطقه. او استدلال می‌کند:
آمریکا و اسرائیل دلیل ناکامی در حمله به غزه را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که در جبهه‌ي مقاومت یکی از مهم‌ترین مولفه‌ها وجود سوریه در پشت جبهه است. آن‌ها فکر می‌کردند اگر بتوانند ثبات سوریه را برهم بزنند و خط ارتباطی مقاومت را قطع کنند؛ موازنه‌ی قوا در منطقه تغییر اساسی می‌کند. در نگاه آن‌ها زمینه‌هایی برای این کار وجود داشت، اولا معتقد بودند در سوریه شاخص‌های دموکراسی خیلی قوی نیست، ثانیا موجی در منطقه به راه افتاده که روسای جمهور مادام‌العمر مثل بن علی و حسنی مبارک سقوط کرده‌اند. پس با همین منطق می‌شد به سراغ سوریه هم رفت. ص ۳۵

ورود ایران
امیرعبداللهیان درباره‌ی ورود ایران به مسئله‌ی سوریه آن را از امور اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی برمی‌شمرد که سلایق دولت‌های مختلف نمی‌توانست در آن نقش داشته باشد و سطح عالی نظام باید درباره‌‌اش تصمیم می‌گرفت. «در مورد سوریه هم که مسئله‌ی ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک محور مقاومت بود و به امنیت همه‌ی منطقه، متحدین ما و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران برمی‌گشت، تصمیم در سطح عالی نظام گرفته شد.» ص ۷۹

چرا ایران دمشق را به اصلاحات تشویق نکرد؟
اما در ماجرای سوریه پرسش بسیاری از ایرانیان این بود که «چرا ایران پیش از آغاز بحران، دمشق را تشویق نکرد که اصلاحات سیاسی یا اجتماعی را به طور جدی دنبال و اعمال کند؟» امیرعبداللهیان به این پرسش این‌طور پاسخ داده است:

این امر ارتباط مستقیمی به ما پیدا نمی‌کرد. به این معنا که اگرچه ما با سوریه و شخص آقای بشار اسد رابطه‌ی دوستانه‌ای داریم، ولی در مناسبات دیپلماتیک نمی‌توان به یک کشور گفت که نظام سیاسی شما اشکال دارد؛ بروید و اشکال خودتان را برطرف کنید. این مباحث در حوزه‌ی صلاحیت مردم یک کشور است.

آن کشور خیلی راحت می‌تواند در جواب بگوید مسائل داخلی مربوط به خود ما و ملت ماست. بالاخره در دنیا شاخصه‌هایی وجود دارد که همه باید بر مبنای آن عمل کنند. مثلا در سوریه رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس با رای مستقیم مردم انتخاب می‌شوند. یا در عربستان سعودی اعضای مجلس ملی همه منصوب پادشاه‌اند و فقط فرزندان عبدالعزیز می‌توانند حاکم باشند. حتی ما وقتی با حکومت عربستان سعودی مذاکره می‌کنیم به آن‌ها نمی‌گوییم خوب است نظام سیاسی خود را اصلاح کنید تا رای مردم تعیین‌کننده باشد. بالاخره درست باشد یا غلط، شاخصه‌هایی در هر نظام سیاسی وجود دارد و در چارچوب همان شاخصه‌ها می‌توانید تصمیم بگیرید چگونه تعاملات خود با آن کشور را تنظیم کنید. البته مردم کشورهای منطقه همواره مورد توجه و احترام ما هستند و ما وظایفی انسانی – اسلامی در قبال آن‌ها داشته و به آن اهتمام داریم؛ اما بدون دخالت در امور کشورشان. ضمن این‌که بشار اسد به سرعت اصلاحات سیاسی را آغاز کرد، ولی مشکل این بود که طرف‌های مقابل حاضر نبودند رئیس‌جمهور قانونی سوریه را به رسمیت بشناسند، به اصلاحات توجهی نداشتند و فروپاشی نظام سیاسی را دنبال می‌کردند؛ اما وقتی بحران بالا گرفت و دولت سوریه از ایران خواست مستشاران نظامی خود را برای کمک اعزام کند، سعی کردیم در موضوعات مختلف با حفظ شأن دولت سوریه، با رعایت ادب دیپلماتیک و با حفظ حریم حاکمیت ملی این کشور مطالبی را که می‌دانستیم در امنیت سوریه تاثیر دارد به آن‌ها منتقل کنیم. صص ۸۳ و ۸۴
          
            اگر مخاطب کتاب‌های خاطره‌طور باشید ، ادبیات شق و رق این کتاب شاید توی ذوق‌تان بزند. به هر حال این کتاب را یک فرد عادی یا یک خبرنگار که به قصد ثبت رویدادها راهی سفری می‌شود ، ننوشته است؛ پشت این کتاب یک دیپلمات نشسته ( دقیقا معاون امورعربی آفریقایی وزارت خارجه در آن زمان) با مختصات خاص یک مرد سیاست.
اگر بخواهیم برای معرفی بهتر ، صبح شام را به چیزی تشبیه کنیم، انتخاب من«فست فود» است!مروری سریع بر بحران سوریه به اضافه اخبار تحولات منطقه و تحلیل‌های نویسنده (که البته با توجه به منصبی که در اختیار داشته، تحلیل‌های نزدیک به واقعیتی هستند.)که اگرچه جایگزین کافی برای مخاطبی که تشنه دانستن درباره مشروح رخدادهای سوریه است، نیست؛ اما برای رفع گرسنگیاو در کوتاهترین زمان و شکل دادن به ذهنیو تفکرات او کاملا مناسب است . 
بیشتر روایاتی که از سوریه می‌شنویم، درباره جنایات داعش بوده و کمتر به خود بحران سوریه و چیستی و چرایی‌اش پرداخته شده، اتفاقی که در قسمت ابتدایی کتاب «صبح شام»به شکل متفاوتی رقم می خورد و دقیقا با پاسخ سوالات احتمالی مان درباره خود بحران سوریه، موضع سایرکشورها در قبال آن، علت مهم بودن این مساله از چند دیدگاه مختلف (سیاسی، نظامی،امنیتی، اطلاعاتی و ...)  و در نهایت نقش ایران در این میان مواجه می‌شویم.
بخش سوم و انتهایی کتاب هم که دربرگیرنده خاطرات حضور سردار سلیمانی عزیز در سوریه است، بیشتر از این‌که حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد، از بعد احساسی و زنده کردن یاد داغ حاج قاسم مخاطب را با خود همراه می‌کند و حتما بودنش از نبودنش بهتر است .
          
            کتاب صبح شام، روایت‌های آقای حسین امیرعبداللهیان (معاون امور عربی آفریقایی وزارت امور خارجه در آن سالها و دستیار ویژه رئیس مجلس و مدیرکل امور بین‌الملل مجلس شورای اسلامی فعلی) از بحران سوریه، از ابتدا، تا شهادت سردار سلیمانی گرانقدر است. شامل سه بخش می شود که بخش اول، بحران سوریه را از ابتدا بررسی می کند، دلایل و مواضع کشورهای درگیر و ... را مطرح می کند، اهمیت قضیه از مناظر مختلف (سیاسی، امنیتی و ...) را بیان کرده و نقش ایران در این جریانات را شفاف می‌کند. برای فردی مثل من، که اطلاعات حداقلی از بحران سوریه و مسائل پیرامون آن داشتم، گزینه مناسبی بود که فارغ از درگیر شدن در جزئیات وحشی‌گری های داعش و امثالهم، اطلاع جامع و کاملی، حول این محور کسب کنم. روایت با بیانی روان، غیرشخصی و (به نظر من به همین دلیل) جذاب بود. بخش اول چندان به خاطره شباهت نداشت که خودش باعث جذب بیشتر من می شد. در نثر کاملا روحیه دیپلماتیک حفظ شده بود که توجه‌ام را جلب کرد و برای من این ادبیات بسیار جالب بود (خوب من تا به حال کتاب خاطرات هیچ سیاستمداری را نخوانده بودم و برایم تازگی داشت). ادبیات کاملا تداعی دیپلمات کت و شلوار پوشیده بود. بخش اول کتاب، برای من بیشترین آورده از نظر اطلاعات را داشت. هرچند که روایت بود و شاید برای یک کار تحقیقی، مستندات و ارجاعات لازم را نداشته باشد، مطمئن نیستم. 
بخش دوم کتاب، مستندتر اما برای من بخش نسبتا حوصلهبر تر کتاب بود که به بیان گزارش ها و روزنویس‌های جناب عبداللهیان پرداخته بود. پر از اسم اشخاص و مکان ها و عبارات بیش از حد گزارشی که اگرچه متناسب با دلیل نگارش متون مذکور بود ولی برای من به لحاظ سلیقه شخصی، جذابیت چندانی نداشت. 
بخش سوم اما به بیان چند خاطره ای از سردار عزیز، سردار سلیمانی پرداخته شده که در نوع خودش بسیار جذاب و جالب بود، هرچند این جدا سازی‌اش از دو بخش دیگر، کمی از برجسته سازی دلیل بیان این خاطرات کم کرده بود. در واقع بیشتر جذب شخصیت سردار و ماجرا می‌شدم تا اهمیت حضور شخص سردار، در بحران سوریه. با این همه، فارغ از کلیت، برای من بخش شیرین و تلخی بود. 
اگر این کتاب به دست من سپرده می‌شد، ترجیح می‌دادم سه بخش را ترکیب کنم همه خاطرات، گزارشات و روایت‌ها را به ترتیب و به شکلی که از نظر زمانی همه چیز در کنار هم قرار بگیرد و یک تصویر جامع و ترکیبی به خواننده ارائه بدهد. اما خوب، این نظر شخصی من هست و (با توجه به این که کمتر چنین کتبی را خواندم و مطلع نیستم) ممکن هست با اصول نگارش چنین کتبی، منافات داشته باشد. 
اگر دنبال کتابی برای کسب اطلاعات کلی و جامع در مورد بحران سوریه و نقش ایران در این دوران، با کمترین درگیری با خشونت و وحشیگری های داعش و همراهانشون هستید، این کتاب،انتخاب خوبی هست. اما اگر می‌خواهید در مورد وحشی‌‌گری‌ها و جنایات داعش بخونید اصلا سراغ این کتاب نرید! چون یکی از نقطه قوت‌های این کتاب به نظر من، کمترین پوشش اون وقایع شوم و وحشیانه است و برای مخاطبی مثل من که توان روحی مطالعه اون فجایع رو ندارد، فرصتی فراهم می‌کند که اطلاعات لازم و بدون جزئیات استنادهای علمی در مورد موضوع اصلی یعنی بحران سوریه را کسب کند.