یکی میان زندگی ما راه می رودیکی میان زندگی ما راه می رودسمیه عالمی3.513 نفر |9 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن1خواندهام18خواهم خواند15توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب یکی میان زندگی ما راه می رود، نویسنده سمیه عالمی.لیستهای مرتبط به یکی میان زندگی ما راه می رودرضا درگاهی فرتاریخ ایران در قالب رمان و داستان90 کتاببازگویی هنرمندانه تاریخ ایران، به ویژه تاریخ معاصر، در قالب داستان و رمان343یادداشتهای مرتبط به یکی میان زندگی ما راه می رودفاطمه سلیمانی ازندریانی1401/04/17 به صفحه دوم کتاب که رسیدم خیال کردم داستان مربوط به حادثه مناست. اما جلوتر که رفتم متوجه شدم که داستان مربوط میشه به حج خونین سال 65. خیال نکنید داستان رو لو دادم. گفتم که. همون اول معلومه اطراف مسجدالحرام یه فاجعه رخ داده. طبیعتاً از همچین کتابی نمیشه توقع شادی و فرح داشت. کلاً معمولاً از درام نمیشه همچین توقعی داشت. نویسنده اما نامردی نکرده و در صحنههای دیگه هم تلخی به کام مخاطب ریخته و نزدیک شده به تراژدی. اینو از این جهت گفتم که اگه روحیهتون حساسه نرید سراغ این کتاب. البته که تلخ نوشتن و تلخ خوندن مد شده. زبانِ نویسنده سختخوان نیست و نثر روونه. به علاوه اینکه تونسته چندتا داستان موازی رو پیش ببره و یه جا آدمهای این سه قصه رو به هم ربط بده. اما یه چیزی که من کلاً مخالفش هستم عامل تصادف در داستانه. همیشه همون یه آدم عامل و مسبب همهی اتفاقاته که من دوست ندارم. یکی از شخصیتهای اصلی داستان اروپایی بود؛ و طبیعتاً بخشی از داستان در اروپا میگذشت. نویسنده انگار به جز چندتا صحنهی کلیشهای مثل پیانو زدن و... تصویر ذهنی خاصی نداشت و ارائه نداده بود. یکی از این شخصیتهای اروپایی هم انگار خلق شده بود برای اینکه شعارها و مانیفست نویسنده رو به صورت دیالوگ منتقل کنه. اگه یکی دوجا بود مشکلی نبود ولی جهانبینی این شخصیت کاملاً تصنعی بود. نویسنده تو فلشبکها خیلی حرفهای عمل نکرده ولی بازگشت به زمان حال درست و منطقیه اکثراً. ما تو این کتاب به جای شخصیت بیشتر تیپ داریم و البته نویسنده در خلق تیپِ قابل باور تا حد زیادی موفق بوده. تصویرسازیها هم نسبتاً خوبه. نویسنده تو این کتاب قصهگویی کرده. چیزی که نیاز داریم بهش. اون هم نه یه قصه چندتا. ولی یه جاهایی هم تعلیق کاذب ایجاد کرده و مخاطب رو برای یه سؤال دنبال خودش میکشه. در نهایت هم جواب سؤال قانع کننده نیست. کتاب شروع خوبی داره و مخاطب رو همون صحنههای اول درگیر میکنه. و البته پایانش هم خوبه. و هزاربار گفتم که پایان خوب لزوماً پایان خوش نیست. البته ممکنه خوش هم باشه. 626فاطمه مهدوی1401/04/13 کتاب خوبی بود.درباره مساله ای بود که نمیدانستم واتفاقا در تاریخ سالگرد آن اتفاق به پایان رسید.فقط اینکه خواندنش کمی صبر میخواهد. 07سعیده شبرنگ1400/11/19 قصهای متفاوت با فرمی جذاب از تلاش مردانهی یک زن برای رسیدن به رشد از دل میدان جنگ تا کنار خانهی خدا روایتی نزدیک از زندگی پرتردید مجاهدین خلق 05مرضیه نفری1401/02/12 کتاب "یکی میان زندگی ما راه میرود " با سه داستان موازی پیش میرود. داستان ریحان زن جوانی که با رزمنده ای به نام ابراهیم ازدواج کرده است. دختر نازپرورده پایتخت نشین، علیرغم همه مخالفتهای خانواده همراه با فرزند یکساله و همسرش راهی سوسنگرد میشود. به این امید که بیشتر کنار ابراهیم باشد. این سفر آغاز اتفاق هایی است که برای ریحان رخ میدهد. از دست دادن و فقدان باعث میشود ریحان قدم به قدم به رشد و شکوفایی خود برسد. درد و رنج را در هم بیامیزد و ریحانی آرام، کم حرف، مستقل و قوی خلق کند.شیرین دختر جوانی که به سازمان مجاهدین پیوسته است تا آرمان شهرش را بسازد و انتقام خون پدرش را بگیرد. پدرش در تغییر ایدئولوژیک سازمان حذف گردیده است. سازمان او را شهید نامیده است. شیرین در پادگان عراق دچار یاس و سرخوردگی گشته است. از طرفی بین او ومهران رابطه عاطفی شروع شده است. مهران سعی میکند از گیر این رابطه فرار کند. شیرین دنبال راه فراراست. فرار از خود، از سازمان. از عقدهها و غصهها و گذشتهای که به ریحان گره خورده است. اولریخ : افسر نظامی با پروندهای پر از موفقیتهایی بزرگ. همسرش مارتا که استاد دانشگاه و یک یهودی دیندار است از نزدیک شدن اولریخ به اسرائیل و حضور او در منطقه خاورمیانه نگران و معترض است. اولریخ ماموریت یافته که برلین را به قصد عربستان سعودی ترک کند و به همراه گروهی از مجاهدین، در موسم حج عملیات خرابکارانه ای را طراحی و مدیریت کند. مارتا او را ترک میکند و اولریخ راهی مکه میشود. درست همان موقعی که ریحان در مکه چشم به راه ابراهیمش هست. این سه داستان با هم تنیده شدهاند و "کتاب یکی میان زندگی ما راه میرود" را خلق کردهاند. کتابی که پر از داستان و خرده روایت و شخصیتهای جاندار است. کتابی که با توصیفهای جاندار، صحنههایی به یاد ماندنی را خلق کرده است. نویسنده از هیچ صحنهای گذرا عبور نکرده است. با حوصله خواننده را همه جا و همهوقت به دنبالش کشانده است. بیان تصویری در کتابی که مفاهیم سنگین عقیدتی، جامعه شناسی، تاریخ و سیاست را همراه دارد ما را کمک میکند که کتاب را رها نکنیم. 06ف.حاجیباباییان1402/05/09 🌿 یکی میان زندگی ما راه میرود🌿 نویسنده : سمیه عالمی داستان زنیست به نام ریحان، که درسالهای جنگ تصمیم به ازدواج با مردی جهادگر میگیرد. وبا وجود خطرات محتوم، در مناطق جنگی و علیرغم مخالفت خانوادهاش بااو همراه شده وبه سوسنگرد میرود. ریحان فرزند چند ماههی خود را دراثر فتنهی منافقین که در راس آنان زنی به نام شیرین است وعلیالظاهر دوست ریحان است از دست میدهد. وخودش که آسیب دیده به تهران منتقل میشود. پس از مدتی او وهمسرش ابراهیم قرار است به حج مشرف شوند که این حج ازقضا حج خونین است.اما ... داستان دارای سه خط روایی است _خط روایی ریحان وابراهیم به عنوان جهادگر _خط روایی شیرین ومهران که هردو منافق هستند ودر پادگان اشرف آموزش میبینند، به هم علاقمند هستند، ومدام نقشهی فرار از اردوگاه را میکشند. _وخط روایی سوم ماجرای یک افسر آلمانی یهودی که با همسرش مارتا بر سرتعصبات وتعهدات دینی و یهودی به خاطر کوتاهیهای او دچار اختلاف است. واین افسر از کسانی است که در ماجرای حج خونین ماموریت دارد. تلاش نویسنده برای نشان دادن فضای پرتنش سالهای جنگ برای مردمانی که مرگ وحیاتشان در گرو آن بودهاست بسیار ستودنی و قابل مشاهده است. همچنین روایت ماجرای حج خونین و دستهای پنهان مسببان آن بسیار تأمل برانگیز وجذاب از آب درآمدهاست. اما پرداختن نویسنده به توصیف جزییات در داستان گاهی بیاندازه و ممل به نظر میآید. همچنین، شاید بتوان گفت شخصیتهای منفی، فرجام منطقی داستانیای تا پایان داستان ندارند. یا شاید بتوان گفت، ماجرای افسر آلمانی پیوند منطقی وقدرتمندی با دیگر خطوط روایی داستانی نتوانسته برقرار کند. و چون خط روایی محدودی را به خود اختصاص داده است شاید حتی بود و نبود آن داستان را دچار نقص نکند. ریحان به خاطر ضربهی روحی ای که به واسطهی از دست دادن فرزندش دیده، تا انتها باشکی عمیق با همه چیز مواجه میشود. که گاهی این حد از شکاکیت باورپذیر به نظر نمی آید. فصل اول داستان به دلیل انباشت توصیفات تا حدی سختخوان بوده ومخاطب را دچار گنگی درفهم ماجرا میکند. اما به مرور قدرت شایستهی نویسنده در بافتن داستان و پرداختن به قصه، خواننده را با خود همراه مینماید. مطالعهی این کتاب را برای علاقمندان به داستانهای جنگ تحمیلی و فتنههای گروهک منافقین، توصیه مینمایم. 12هانیه پارسا1403/01/13 رمانی در سه قاب، با شخصیت هایی از جنس های مختلف. کتابی که شروعش با اکثر داستان ها فرق میکند. یک داستان واقعی که شما را به زمانی دیگر میبرد و عواطف مادرانه و حس انسانیت شما را درگیر میکند. شخصیت پردازی ها متناسب با زمان و مکان، متفاوت و نو است. با وجود ۳ برههی مکانی مختلف همه چیز طوری صحنه سازی شده تا شما را به یک اتفاق واحد برساند. تاریخ های ابتدای هر فصل ممکن است کمی گیج کننده باشد ولی بعد از پیش رفتن در سیر داستان، خط زمانی دستتان می آید. تعلیق هر برهه به گونه ای کشش خاصی برای مخاطب ایجاد میکند. در یک برهه کتاب را به عطش تمام کردن میخوانید، دربرهه ای دیگر داستان آرام تر پیش میرود. "یکی میان زندگی ما راه میرود" روایتی از چند انسان با حالات و روحیات و دغدغه های متفاوت است که به نوعی با هم پیوند خورده اند. 03فاطمه امینی1402/04/24 کتاب های خانوم عالمی یه مدل خاصی هستن یه مدلی که انگار صفحه آخر کتاب می فهمم کتاب خوبی بوده من این کتاب رو کامل نخوندم و به قول فیلم باز ها کتاب رو دراپ کردم فکرم اینه که جدای از قلم نویسنده حال خواننده هم در تاثیرگذاری کتاب اثرگذاره. برای همین میگم شاید من اون زمان که باید این کتاب رو نخوندم که نتونستم زیاد ارتباط برقرار کنم در کل کتاب خوبیه برای نشون دادن زندگی ریحان ها و شیرین ها 02فهیمه دودانگه1401/12/21 اصلا پایان کتاب خوب نبود.وآخرش حس میکردم چرااین کتابو خوندم.چون هیچی ازش یادنگرفتم. 19سارا شهرابی فراهانی1402/03/22 همیشه که نباید کتاب ها رو خودمون معرفی کنیم گاهی باید ارجاع بدیم به کسانی که بهتر از ما کتاب رو فهمیدن: @dastanpajooh (نقد کتاب یکی میان زندگی ما راه می رود از زبان دکتر احمد شاکری رو میتوانید در کانال ایتا استاد گوش بدید. ) قطعا کتابی که استاد دکتر شاکری نقدش کنند، ارزش خواندن دارد. من بعد از خواندن کتاب سراغ این نقد گرانبها رفتم و حقیقتا لذت خواندن کتاب را برایم چند برابر کرد. خوشحالم از اینکه اکثر نکاتی که استاد بهشون توجه کرده بودند، دغدغهی ذهنی من هم بود. 07