دهکده ی آدم خواران
در حال خواندن
6
خواندهام
434
خواهم خواند
189
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
داستان از جایی آغاز می شود که یک اشراف زاده ی وان، که از قضا خود و خانواده اش در منطقه به دلیل خدمات شان به روستاییان محبوبیت دارند، برای گشت و گذاری عازم روستا می شود، دهکده ای که درگیرِ قحطی هم هست. آن جا، طیِ بحثی، متهمش می کنند که او از پروسی ها حمایت کرده... داستان در عرض چند ساعت می گذرد و هر لحظه اش آبستنِ اتفاقی عجیب است. و راوی مردمانی که همه چیز را فرموش کرده اند و فقط می خواهند خشم شان را فرو بنشانند. یک رئالیسم سیاه نفس گیر...
بریدۀ کتابهای مرتبط به دهکده ی آدم خواران
نمایش همهلیستهای مرتبط به دهکده ی آدم خواران
پستهای مرتبط به دهکده ی آدم خواران
یادداشت ها
1400/11/5
30
1401/7/12
19
1400/11/9
9
1400/10/23
10
1400/10/22
5
1401/2/11
4
1403/5/3
0
1401/9/16
بهترین کتاب برای این زمان (حوادث پس از فوت مرحوم امینی) روایت مردمی مست و عصبانی و نفهم است که مغزشان گروگان گرفته شده. آنقدر که رزمنده ای همولایتی و مثبت و هم دل را با تهمت تبدیل به جاسوس کرده و او را ساعتها شکنجه میکنند و زنده زنده میسوزانند و بخشی از جنازه اش را می خورند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
8
1402/11/28
11
1402/11/8
21
1403/4/13
6
1402/12/24
داستان یک «جنایت بشری!» نمیدونم حین خوندن داستان چند بار گفتم خدای من ! وای خدای من! چیزی که برای من غیر قابل باوره جنون آنیِ که به انسانها دست میده. جنون آنی ... اینکه انسانی که در موضع ترس ، فقر ، نابسامانی، قحطی ، گرسنگی و... قرار گرفته، میتونه چطوری دستخوش خشم و جنون خودش بشه و برای فرو نشوندن اون بهانه های مبتذلی رو تدارک بببینه (دیالوگ اهالی روستا رو بخاطر بیارید! اون یه پروسیه ! من شنیدم که اون گفت مرگ بر فرانسه و...)که هر چه بیشتر و بیشتر اون رو به پیش ببره و سرانجام جنایت و خشونت و به سر حد خودش برسونه. دست به دست شدن و تکه پاره شدن آلن دو مونی بینوا ، داستان بیمایگی و رذالت آدمهاست که اکثرا استطاعت درندگی و وحشیگردی افسارگسیخته رو در مواضع جنون اور دارن . (تعداد جنایتکاران و افراد تماشاگر و حاضر روز حادثه که حدود ششصد نفر بوده!).از همه بدتر جنون گروهی و دامن زدن و تقلید و دنباله روی افراد موقع انجام جنایت و تاثیر عجیبیه که انسان از جو اطرافش میگیره.(مثل بهونه های افراد که دهن به دهن میچرخید هر یک مهر تاییدی به مهمل بافی دیگری میزد.). مرور و یادآوری تکه پاره شدن انسانی اینطور فجیعانه هر انسانی رو وحشت زده میکنه و به فکر فرو میبره که اگر اون هم در اون روز و در اون مکان بخشی از جمعیت مجنون حاضر در حادثه بود ایا دستخوش جنون آنی و جمعی اون جو میشد ؟و دست به چه جنایت هایی میزد ؟ یا نه مثل اقلیت ۵ یا ۶ نفره متوجه وقوع جنایتی انچنان فجیع میشد و سعی در متوقف کردنش میکرد؟ برای من وحشت آور تر اون افرادی بود که پس از به پایان رسیدن اون جنایت حتی نمیدونستن کی رو کشتن و کتک زدن!!
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
14