یادداشتهای طاها ربانی (162) طاها ربانی 1403/4/22 نقش سازمان های اطلاعاتی در سیاست خارجی هند سمیه مروتی 2.0 1 انشای مطالب خوب نبود. املا هم گاهی ایراداتی داشت. کتابهای زبان اصلی را که میخونیم کمتر در فهم مطلب و ربط جملات به همدیگر درمیمونیم، اما امان از کتابهای فارسی. باز خوبه این تقریباً تألیفی است. کتابهای ترجمه که وامصیبتا! اما بههرحال در این قحط کتاب در چنین زمینههایی، این کتاب مفید است و پایهای برای فهم تغییرات اخیر در شورای امنیت ملی هند. 0 8 طاها ربانی 1403/4/6 قفس پولادین: ماکس وبر و ماکسیسم وبری میشل لووی 1.5 1 انتشار کتاب ظرائفی دارد. اما ناشران ما حتی در بدیهیات آن هم لنگ میزنند. در این شرایط، چارهای نیست جز اینکه نویسنده و مترجم خودش بعضی از این وظایف را برعهده بگیرد. وگرنه اتفاقی میافتد که در این کتاب شاهد هستیم. این کتاب بهشدت احتیاج به ویراستاری دارد. مثلاً در بسیاری از جاها فاصلههای اضافی وجود دارد، بهطوریکه نام «وبر» که شخصیت و موضوع اصلی کتاب است بهصورت «و بر» نوشته شده. یا «دارای» همهجا بهصورت «داری» آمده است. البته در این وانفسای ترجمههای نامفهوم، بهنظر میرسد اگر خواننده بتواند از سد مشکلات ویراستاری بگذرد، چندان در فهم جملات کتاب درنماند (با اغماض نسبت به ترجمههای غریبی همچون «بدبینی به فرهنگ ماکس وبر» که منظور از آن «بدبینی ماکس وبر به فرهنگ» بوده است.) اما مترجم اگر تفننی در این حوزه وارد نشده، بهتر است با اصول ویرایش آشنایی حداقلی پیدا کند تا مثلاً از پرانتز استفادهی نابجا نکند. همچنین وقتی را برای بازخوانی ترجمه اختصاص بدهد تا خواننده با جملات بیفعل مواجه نباشد. اصولاً هرچقدر برای بازخوانی ترجمه وقت صرف شود اسراف نمیشود. و با اینکه تواناییهای افراد با هم فرق میکند، اگر کسی بیش از سیصد چهارصد کلمه در ساعت ترجمه میکند، حتماً بعد از اتمام ترجمه و قبل از تحویل آن به ناشر، مدتی صبر کند و ترجمهی خود را بعد از چند وقت بازخوانی کند. 1 5 طاها ربانی 1403/4/3 اجاره نشین خیابان الامین: هشت سال معرکه سوریه با جمال فیض اللهی علیاصغر عزتیپاک 4.1 67 خوشخوان و خواندنی. روایت یک قاچاقچی ایرانی مستقر در ترکیه که پیش از جنگ سوریه در حرم حضرت رقیه رویایی میبیند و از خلافکاریهای گذشته دست میکشد. او در کنار حرم حضرت ماندگار میشود و در تمام مدت جنگ سوریه همانجا میماند و بسیاری از حوادث را از نزدیک میبیند. 0 8 طاها ربانی 1403/3/30 کار من بود محمد رحمانی 3.8 5 اولین کتابی است که دربارهی دورهی احمدشاه قاجار و قرارداد ۱۹۱۹ و سیدضیاء میخونم. شخصیتها یا «رجال» نامبردهشده در این کتاب زیادند و من که قبلاً آشنایی باهاشون نداشتهام میان اسامی گم شدم. بااینحال روایت روانی دارد و دو روزه میشود تمامش کرد. 0 7 طاها ربانی 1403/1/11 بی زمستان: سفرنامه و عکس های تاجیکستان، آذربایجان و گرجستان منصور ضابطیان 3.6 38 در این احوالِ ناتوانی از خواندن کتابهای جدی، این کتابِ راحتالحلقوم حداقل کمک میکند که حس خواندنِ کتاب کاغذی یادم بیاید. 0 10 طاها ربانی 1402/11/6 تجربه مدرنیته مارشال برمن 4.4 5 این نوشته خام است و چندان دربارهی خود این کتاب نیست، اما چه منتشرش کنم و چه نکنم، بهتر از این نخواهم نوشت. همینطوری که هست منتشرش میکنم که حس کرده باشم کار مفیدی انجام دادهام. این کتاب دربارهی مدرنیته است. برخلاف آنچه تابهحال خواندهام، ضد مدرنیته نیست، اما برخلاف آنچه تحت بمباران تبلیغاتیاش هستیم، ضد تصویر بیغلوغش از مدرنیته -یا آنطور که نویسنده میگوید تصویری «پاستورال» از مدرنیته- است. نه به وادی ارتجاع برمیگردد -که این برای من که علاقهمندی زیادی به محافظهکاری داشتهام خیلی حائز اهمیت بود- و نه مبهوت عظمت دستاوردهای تکنولوژیکی مدرنیته میشود. و برای این کار «خانه را در آتشفشان بنا میکند.» او از تخریب مدرنیته میگوید، اما از سازندگیاش هم میگوید و این چیزی است که در بسیاری از نوشتهها در باب مدرنیته غایب است. نویسنده گویا مارکسیست است. بنای استدلالاتش بر دیالکتیک است و برای همین به زیبایی هرچه تمامتر توصیفات متناقضنمایی ارائه میدهد که از همهی توضیحات نامتناقض برای فهم دنیای ما موفقتر است. مثلاً همان صفحهی ابتدایی چنین میگوید: «میتوان گفت که مدرنیته کل نوع بشر را وحدت میبخشد. اما... وحدتی مبتنی بر تفرقه» برای من این کتاب یادآور نوشتههای آوینی بود. شاید حتی مثل ابنسینا که گفته بود کتابی را چهل بار خواندم و نفهمیدم تا اینکه کتاب دیگری خواندم و ناگهان کتاب اول را فهمیدم، کتاب فهم مدرنیته هم برای من واضحکنندهی حرفهای آوینی بود. من در جوانی، شاید در بیستسالگی یا حتی کمتر، جذب نوشتههای آوینی شدم. شاید اینکه کتابهای او در خانه موجود بود علت اصلی بود. اما با اینکه کتابهای مطهری و شریعتی هم موجود بود، هیچوقت جذب نوشتههای آنها نشدم. غنای ادبی و کلام مطنطن آوینی روحم را افسون میکرد، اما درک معنای آنها کار آسانی نبود. آوینی جای خوبی برای شروع نبود. بعد از بیست سال، چیز زیادی از آوینی به یاد ندارم، اما تلاش او را برای معنویتبخشیدن به جهان مدرن به یاد میآورم. و کتاب مارشال برمن، یعنی همین کتاب «فهم مدرنیته: هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود» ضد معنویتبخشی است. آوینی برای پیشرفتن نیاز به معنویت داشت و بلکه جستجو برای معنویت او را به ضدیت با مدرنیته میکشاند. مارشال برمن مدرن و مدافع مدرنیته است. او در عین حال که تصویری پاستورال ارائه نمیدهد، به دام محافظهکاری هم نمیافتد. هنر او در همین جا است. او از تخریب مدرنیته میگوید، اما از سازندگیاش هم میگوید و این چیزی است که در بسیاری از نوشتهها در باب مدرنیته غایب است. کتاب خوب تخیل آدمی را به کار میاندازد. موقع خواندن کتاب، بیش از آنکه حواسم در پی فهم جملات کتاب باشد، ذهنم به تصویرسازی از امکانات آیندهی ما میپرداخت. همزمان با جنگ غزه، به این فکر میکردم که چطور موشکهای یمن عصری جدید و پایان سرمایهداری را رقم میزنند. چطور این کاخ عظیم امپریالیسم به مویی بند بود. امنیت دریاها به توافق دولتها بستگی دارد. و ما چرا باید در بند دولتها بمانیم؟ دولت مرحلهای از مدرنیته بود، اما الان دیگر نیازی به آن نیست. مارشال برمن تصویری فردگرایانه از مارکس ارائه میدهد. عصر آینده عصری است بدون دولتهای استعمارگر، چون افراد جلوی تجارت عمده و ارزان و آسان این دولتها را خواهند گرفت. در دیالکتیک مدرنیته، تکنولوژی فردگرایانه چنان قدرتمند شده است که افرادی اندک میتوانند پایههای کل تمدن غرب را فرو بریزند. برای مقابله با غرب نمیتوانیم به مدیتةالنبی برگردیم. نمیتوانیم منتظر ظهور بمانیم. نمیتوانیم خود را در عصر کالییوگا تصور کنیم. شاید در تصاویر پاستورالی که برای خود میسازیم بتوانیم، اما برای مقابله با غرب باید مدرن شویم. باید تخریبگری مدرنیته را بپذیریم و سازندگیاش را در آغوش بگیریم. عصر دولت مدرن سرآمده. فردگرایی به کمالی رسیده که میتواند دولت مدرن را کنار بزند. نباید از تخریب آن ترسید. دولت مدرن غربی به اوج و حضیض خود رسیده است. شاید ما هنوز نیازمندی دولت بزرگ باشیم، اما غرب و دنیا نیازمند دولتهای غربی نیست. آنها تلاش میکنند ما را به عصر فئودالیسم برگردانند. عصر ارزشهای ثابت و نامتزلزل. عصر کاستهای مجزا. کارمندهایی که خوشحالاند از اینکه جایگاهشان در نظام اداری غربی به رسمیت شناخته میشود یا ناراحت از اینکه چرا ارباب بهاندازهی کافی به آنها رسیدگی نمیکند. اما ما نوکر و ارباب کس دیگری نخواهیم بود. تمام عمر در تلاش برای فهم جایگاه خودمان و ارزشهای خودمان جهد میکنیم و ناامید میشویم، اما میدانیم که «هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود.» 0 9 طاها ربانی 1402/9/22 تک شاخ سفارشی ایمی ال. یانگ 3.7 3 بسیار کتاب جذابی بود برای من که برای بچههام بخونم. نمیدونم اونها هم خودشون از این کتاب آنقدری که من لذت میبرم لذت میبرند یا فقط بهخاطر شوقی که من بهش نشون میدم جذبش میشن. واقعاً برام جذابه که اسب تکشاخ سفارش میده ولی براش بز تکشاخ میفرستند. دست نشر پرتقال درد نکنه. بعضاً کتابهای خیلی خوبی برای بچههای سه-چهار-پنجساله منتشر میکنه. 0 10 طاها ربانی 1402/8/21 تاریخ نوین هند جلد 2 گ. بونگاردلوین 4.0 1 این کتاب از دید مارکسیستی نوشته شده، ولی همهاش تحلیل نیست. آن قسمتهایی که تحلیلی است برای من قابل فهم و جاذب نبود، اما بقیهی قسمتها، تا جایی که به دوران مبارزات استقلالطلبانهی قرن بیستم میرسد، بسیار روشن و آگاهیبخش بود. نویسندگان این کتاب به مبارزات حاکمان هندی علیه استعمار و بعد سازش بعضی از آنها با استعمار پرداختهاند و همچنین به فشار شدیدی که بر طبقهی پایین مردم میآمد. وقتی کتاب را میخوانیم میفهمیم که چرا بعد از شورش ۱۸۵۷ که انگلیسیها حکومت را از دست کمپانی هند شرقی گرفتند سعی نکردند ایالتهای شهریارنشین را تحت استعمار مستقیم خود دربیاورند. با خواندن این کتاب و البته با داشتن اطلاعات پیشینی میفهمیم که درآمد اصلی استعمار بریتانیا نه از تجارت که از مالیاتی بود که از زمینهای کشاورزی میگرفتند و تفاوت دو نوع اصلی سیستم مدیریت زمین، یعنی سیستم «زمینداری» و سیستم «رعیتوری»، را متوجه میشویم، هرچند کتاب از هر دو تصویر بدی ارائه میکند، ولی در مقالهای خواندهام که سیستم رعیتوری باعث میشد انگلیسیها حداقل در زیرساختها سرمایهگذاری کنند. این کتاب به طبقهی متوسط نمیپردازد. این نکتهای است که وقتی شروع به خواندن کتاب The Break-up of British India کردم متوجهش شدم. این کتاب دوم برخلاف کتاب اول که بسیار ضداستعماری و بریتانیاستیز بود، نگاهی مثبت (و در یکی دو جا حالبههمزن) به بریتانیا داشت. مثلاً اینکه «بریتانیاییها بعد از شوروش بزرگ به نقش پیشرو خودشان در ارتقاء فرهنگ منحرف هند عمل نمیکردند.» ولی، در کل، کتاب بسیار جالب و آگاهیبخشی است. بااینحال، باز هم فکر میکنم آگاهیهای پیشینی برای درک این کتاب نیز لازم است. برخلاف کتابهایی که دربارهی کشورهای پرمخاطبتر، مثل اروپای غربی، ترجمه میشود، ما (و من که دانشجوی رشتهی مطالعات هند بودهام هم مثل بقیه) اطلاعات زمینهای کافی از شرق و از جنوب آسیا نداریم و بنابراین برای فهم کامل این متون باید زور بیشتری بزنیم. مثلاً من به اسم تیلاک در کتاب دیگری برخورده بودم، اما با خواندن این کتاب دوم بود که به نقش بزرگ او در ناسیونالیسم هندو پی بردم. 0 2 طاها ربانی 1402/8/21 بازی بزرگ پیتر هاپکرک 4.0 1 این کتاب به تاریخچهی رقابتهای روسیه و بریتانیا در منطقهی آسیای مرکزی میپردازد. بریتانیاییها که هند را در تصرف خود داشتند دائماً در ترس از رقیب کشورگشای خود بودند که مبادا از طریق گردنههای افغانستان و هیمالیا به مناطق تحت تسلط آنها نفوذ و حمله کنند. طبق گفتهی کتاب، «روسها در طول چهار قرن مدام قلمرو خود را به مقیاس ۵۵ میل مربع [احتمالاً مایلمربع. هر مایل برابر با ۱/۶ کیلومتر در روز، یعنی حدود ۲۰۰۰۰ میل مربع در سال، گسترش داده بودند. در آغاز قرن نوزدهم مسافتی متجاوز از ۲۰۰۰ میل دو امپراتوری بریتانیا و روسیه را در آسیا از هم جدا میکرد. در پایان قرن، این مسافت به کمتر از چندصد میل، و در قسمتهایی از نایحه ی پامیر به کمتر از ۲۰ میل کاهش یافته بود.» شاید اکنون که چندین کشور میان روسیه و هند فاصله است، برای ما سخت باشد درک خطر روسیه برای هند بریتانیا، اما باید بدانیم که منطقهی ترکستان چین، که اکنون به آن استان زینجیانگ میگویند، و تبت چین، که بیابانی بیآبوعلف و مرتفع است، در آن زمان اسماً تحت حکومت چین بوده، اما تقریباً خودمختار بودهاند و چین بهخاطر ضعف ناشی از تهدیدات اروپاییها نسبت به پکن و احتمالاً بهدلیل ارزش نهچندان زیاد این قلمروها تا مدتها در آنجا اعمال حاکمیت نمیکرده. در یکی از قسمتهای جالب کتاب، نویسنده میگوید که وقتی حاکم ترکستان در مقابل حکومت مرکزی چین ایستاد، چینیها لشکری به آنجا فرستادند، اما این لشکر چنان کند حرکت میکرد که خوراک خود را خودش میکاشت و بعد از چهار سال به مقصد رسید. البته، دروازهی هند افغانستان بوده نه چین. افغانستان، طبق تصویری که کتاب ارائه میده، هرچند سرزمین یکپارچهای بوده، به این معنا که ایدهای بهنام افغانستان وجود داشته، اما همیشه حاکم کابل نمیتوانسته بر کل سرزمین اعمال قدرت کنه. از سوی دیگر، شهرهای آسیای مرکزی، از جمله خیوه، سمرقند و بخارا، که برعکس افغانستان دولتشهر بودهاند، کمکم و با سختی زیاد به زیر اقتدار تزار درمیآیند. یکی از داستانهای شکست روسها مربوط به اولین تلاش آنها برای برقراری ارتباط با حاکم خیوه است که حاکم خیوه با نیرنگ همهی فرستادگان را می کشه و باعث میشه تا دهها سال روسها به آن سمت حرکت نکنند. یکی از موانع بزرگ ارتباطی وجود کویر قراقوم در حد فاصل دریای خزر و شهرهای اصلی آسیای میانه بوده است [با قراقروم پاکستان اشتباه نشود. برای ما که دریای خزر را با آبوهوای مازندران و گلستان و گیلان بهیاد میآوریم، وجود بیابانی شنی در مناطق شرقی دریای خزر عجیب است، بهخصوص که تصویری که از ترکمنستان امروزی در ذهن ما است با شهرهای سرسبزی مثل عشقآباد گره خورده، اما طبق گفتهی ویکیپدیا، ۸۰درصد از مساحت ترکمنستان را این بیابان تشکیل میدهد. بیآبوعلفی این کویر را وجود ترکمنهای مهاجم و بردهفروش خطرناکتر میکرده است. بااینحال، روسها از مسیر دیگری، از مسیر دریاچهی آرال و رودخانهی جیحون، خود را به آسیای مرکزی میرسانند و سه شهر پیشگفته را به تصرف خود درمیآورند. البته فرآیند این فتوحات در کتاب بهتفصیل شرح داده شده و من کل کتاب را خلاصه میگویم. روسها سرانجام با به زیر یوغ آوردن ترکمنها از بندر کراسنوودستک در شرق خزر و از طریق کویر قراقوم راهآهنی میکشند که تا نزدیکی افغانستان میرسد، افغانستانی که دروازهی هند بوده است و همهی فاتحان از گردنههای این کشور به هند حملهور میشدهاند. امیدوارم بعداً ادامهاش را هم بنویسم. 0 2 طاها ربانی 1402/7/6 Money: The True Story of a Made-Up Thing جیکوب گلدستاین 3.0 1 با ترجمهی میلاد راستی تحت عنوان «پول: داستان واقعی یک چیز الکی» از نشر راهپرداخت در اپلیکشن فیدیبوک. نویسندهی کتاب موضعی علیه پشتوانهی طلا داره و از چاپ پول حمایت میکنه. از آغاز ایجاد پول شروع میکنه و تا ارز دیجیتال و اشکالات اون پیش میاد. ایرادات حوزهی یورو را بهصورت قابلفهمی توضیح میده. کتاب جدیده و بعد دوران کرونا نوشته شده. در آخر کتاب از نظریهی مدرن پولی حرف میزنه که من نفهمیدم تفاوتش با بقیهی صحبتهایش، که در دفاع از چاپ پول بدون پشتوانه است، چه فرقی دارد. هیچ اشارهای به کینز و هایک نمیکنه. نثر کتاب روانه و این تاحدودی عجیبه، چون بهلحاظ ویراستاری هر-از-گاهی اشکالاتی ابتدایی داره. 0 7 طاها ربانی 1402/7/5 Some Assembly Required: Decoding Four Billion Years of Life, from Ancient Fossils to DNA نیل شوبین 4.0 1 این کتاب با عنوان «دگرگونی بزرگ» ترجمه و منتشر شده. اپلیکیشن طاقچه با هشتاددرصد تخفیف گذاشته بودش. خریدم و بیش از همه از ترجمهی روانش کیف کردم. معلومه انتشارات مازیار، که تابهحال کتابی ازش پخونده بودم، در زمینهی ترجمهی کتابهای علمی ید طولایی داره. من بدون داشتن دانشی دربارهی زیستشناسی (در حدی که درست تفاوت بین ژن و ژنوم و... را نمیدونم) تونستم کتاب را تموم کنم و لذت ببرم. کتاب روایی است، یعنی بهصورت مخاطبپسندی نوشته شده و تاریخچهی کشفیات و تحقیقات در زمینهی ژنتیک را تعریف میکنه، ولی بهنظرم سیر تاریخیاش کاملاً خطی نیست و بعضی جاها وقتی از پیشرفتهای پژوهشی یکی تعریف میکنه انگار مستقل از پیشرفتهایی که قبلاً تعریف کرده داره صحبت میکنه. بههرحال، بهنظرم برای اینکه کسی بخواد جذب بحث ژنتیک بشه و شروع به مطالعه در این زمینه بکنه کتاب بسیار خوبی است. 0 2 طاها ربانی 1402/7/5 The Fortunate Pilgrim ماریو پوزو 2.0 1 اینو من به زبون فارسی خوندمش. ترجمه شده است. با نام "زائر". ولی از کتابخونه گرفته بودم و یادم نمیاد مترجم و انتشارات و ایناش کی بودن 0 4 طاها ربانی 1402/7/5 Horse of Karbala: Muslim Devotional Life in India دیوید پینالت 4.0 1 من این کتاب را ترجمه کردهام و امیدوارم برخلاف مدت درازی که ترجمهاش طول کشید (حدود ده ماه)، مراحل چاپش زود طی بشه. نشر آرما انشاءالله قراره چاپش کنه. 0 4 طاها ربانی 1402/7/5 The Political Economy of India's Growth Episodes (Building a Sustainable Political Economy: SPERI Research & Policy) Kunal Sen 4.0 1 دربارهی دلایل نهادی نرخ رشدهای متفاوت در هند در چهار دوره: پیش از آزادسازی ۱۹۹۱، از ۹۱ تا ۲۰۰۱، از ۲۰۰۱ تت ۲۰۱۰، و از ۲۰۱۰ تا زمان انتشار کتاب. میگه محیط معامله deal environment چهار حالت داره، یا انتظام داره یا نداره ordered or disordered و یا بازه یا بسته close or open، به این معنا که اگر انتظام داشته باشه، بازیگران به پایبندی دولت به قولهاش اطمینان دارند، و اگر نه، ندارند. اگه باز باشه، یعنی همه میتونند وارد هر کار اقتصادیای که میخوان بشن، وگرنه، محیط رانتیه و باید نفوذ داشته باشند. و از این دست صحبتها 0 2 طاها ربانی 1402/7/5 Handbook of New Institutional Economics 4.0 1 سه نویسندهی بزرگ نهادگرایی سه فصل ابتدایی این کتاب را نوشتهاند: داگلاس نورث، رونالد کوز، و اولیور ویلیامسون. مقالهی داگلاس نورث را جداگانه خوندهام، ولی مقالهی دو نفر دیگر را نه. فکر میکنم جز فصل داگلاس نورث فقط یک فصل دیگه از این کتاب را خونده باشم. 0 0 طاها ربانی 1402/7/5 New Institutional Economics: A Guidebook 4.0 1 بعضی از فصلهاش را خوندهام 0 0 طاها ربانی 1402/5/28 Trout Fishing in America ریچارد براتیگن 3.0 7 من که از این سر در نیاوردم :( 0 0 طاها ربانی 1402/5/28 Timequake کورت ونه گات 3.5 1 ميشه گفت مترجم كتاب را خراب كرده. تابلوترين چيزي كه من ديدم اين بود كه يك جايي كورت ونه گات مي گه موقعي فهميدم پير شدم كه فهميدم نميتونم بارك دوبل بكنم. مترجم ترجمه كرده موقعي فهميدم پير شدهام كه فهميدم نميتونم دوبله پارك كنم. و افاضات آخر كتاب هم در حد چنين مترجمي نيست. يعني مقام كورت ونه گات بالاتر از آن است كه مترجم تازه كاري بخواهد موخرهاي بر كتاب او بنويسد 0 0 طاها ربانی 1402/5/28 Dracula برام استوکر 3.8 27 اولین بار توی کتابخانه حرم امام رضا این کتاب را پیدا کردم! محیط کتابخانه هم جالب بود. تا آن وقت ( والبته تا الان) کتابخانه منبع بازی به این گستردگی ندیده بودم. لذت خیلی زیادی داشت که بدون هر نوع کارت شناسایی وارد این جنگل کتاب بشوی. دراکولا و کتابخانه حرم برایم حس نوستالوژیکی دارد! :دی 0 2 طاها ربانی 1402/5/28 ابرطبقه: نخبگان قدرت جهانی و جهانی که می سازند دیوید جی راتکاف 2.0 1 بیشتر برای این خوندم که بهنظر سهلخوان و سرگرمکننده میاومد، که تقریباً هم همینطور بود. ولی دستآخر چیز چندانی عرضه نمیکنه. کتاب در سال ۲۰۰۸ منتشر شده، اما چندباری از دونالد ترامپ هم، بهعنوان یکی از اعضای ابرطبقهی جهانی، اسم آورده. چین، در این کتاب، هنوز تبدیل به تهدید جدی نشده و رشد مداوم و پایدارش -برخلاف رشد افتان و خیزان هند- اون را به یگانه رقیب جدی آمریکا تبدیل نکرده. هربار از چین در کنار هند نام برده میشه، که الان که ما اختلاف دو کشور را میبینیم نکتهی بامزهای به حساب میآد. فارسی مترجم -شکرخدا- خوبه و برای همین هم خواندنش شکنجه نیست. مترجمهایی که فارسی بدی دارند جملات بی-سر-و-ته مینویسند و خواننده نمیتونه معنای خود جمله را بفهمه. اما در این کتاب جملات قابلفهم و -بیش از آن- خوشخواناند، اما گاهی معنای بعضی جملات اشتباه بهنظر میرسد. نمونه: صفحهی ۳۰۴ «بزرگترین کلیسای جهان، کلیسای انجیلی یوییدو فول در کرهی جنوبی، گنجایشی بیش از هشتصدهزار نفر دارد.» درستش اینه که تعداد اعضای این کلیسا هشتصدهزار نفر است، نه گنجایش آن. 0 1