یادداشتهای محمدکاظم حقانی فضل (78)
1404/4/6
یک قرن نفرتافروزی این چند روزه کتاب کوچک «تاریخچه نزاع اسرائیل و فلسطین» را خواندم. کتاب را از نمایشگاه امسال خریده بودم خیلی اتفاقی، و نمیدانستم که ایلان پاپه نویسنده کتاب، خودش اسرائیلی است و پیشفرضی هم درباره رویکرد کتاب نداشتم. بعد از جلسه فهمیدم که نویسنده کتاب دیگری هم دارد که با اسم «پاکسازی قومی در فلسطین» در ایران ترجمه و منتشر شده است. بنا بود در جلسهای درباره تاریخچه تقریبا یک قرن درگیری بین صهیونیسم و فلسطینیها یکساعتی گزارش بدهم. برای تکمیل یادداشتهای پیشین این کتاب را هم خواندم. نویسنده در بخش پایانی، هفت نتیجه از کتابش گرفته و جمعبندی کرده است. خلاصهاش این که هر طرح صلحی به دلیل پافشاری اسرائیلیها بر شعار اسرائیل بزرگ محکوم به شکست است. صهیونیستها به هیچ مذاکرهای نه نمیگویند، ولی با هیچ مذاکرهای هم همراهی نمیکنند و همه تلاشهای همه نهادهای بینالمللی و منطقهای و کشورهای بزرگ را به بنبست میکشانند: اگر شد در میز مذاکره، و اگر نشد بیرون از جلسه مذاکره و در میدان همه آنچه گفتهاند را لگدمال میکنند. اسرائیل نه تنها دنبال تصاحب سرزمین فلسطین است بلکه به دنبال پاکسازی قومی و استعمار شهرکنشین است و بنا نیست هیچ فلسطینی در این سرزمین باقی بماند. هر کسی که هست روزی باید برود، حتی اگر امروز عنوان شهروندی اسرائیل را با خود داشته باشد. اسرائیل حتی اگر زمانی از جایی عقبنشینی کند و شهرکهایش را جمع کند (مثل عقبنشینی از غزه در زمان آریل شارون) هدفش آن است که آن بخش کاملا عاری از اسرائیلیها بشود تا بتوان هر چه بیرحمانهتر به آنجا حمله و کرد و انسانها را کشت. اروپا و آمریکا هم کارگردانان خیمهشببازی مذاکره هستند و کارویژهشان قانعکردن فلسطینیها به همان چیزی است که طرف اسرائیلی میدهد (و چند روز بعد عملا پس خواهد گرفت). از نظر ایلان پاپه تنها راه حل مسئله، بازگشت آوارگان و برگزاری انتخابات سراسری با حق رأی برای همه است. چیزی که خودش هم میداند که به هیچ وجه مقبول طرف اسرائیلی نیست. کتابْ جدید است، و بعد از ماجرای ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نوشته شده است. محمد مهدیپور آن را ترجمه کرده و انتشارات ترجمان منتشرش کرده است، جزئيات زیاد و سودمندی دارد، و به نظرم مهمترین اثر آن، نفرت عمیقی است که نسبت به اسرائیل در دل خواننده باقی میگذارد. گاهنگاشت ۱۵۱ گاهنگاشتهای محمدکاظم حقانیفضل (https://t.me/MKHAGHANIFAZL)
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/12/19
کتاب «خون دلی که لعل شد» را این چند روزه در سفر خواندم. کتابی پرفروش از زندگی آیتالله سید علی خامنهای. نام عربی کتاب «إنّ مع الصّبر نصراً» است و عنوان ترجمه هم چنانکه پیدا است از شعر معروف حافظ گرفته شده که گویند سنگ لعل شود در مقام صبر/آری شود ولیک به خون جگر شود. کتاب متنی روان دارد و برای مخاطبی عمومی تهیه شده است. برای علاقمندان به شخصیت آیتالله سید علی خامنهای کتابی است مغتنم و برای پژوهشگران عرصه انقلاب اسلامی هم خالی از فایده نیست. کتاب البته شرح زندگانی نیست و فقط به دورانهای زندان و تبعید شخصیت اول کتاب پرداخته است. با این حال هم بخش مقدماتی، هم توضیحاتی که در ضمن خاطرات آمده است اطلاعاتی فراتر را نیز در اختیار خواننده قرار میدهد و سیر زندگی ایشان را هم تا حدودی ترسیم میکند . نکته جالبی که شاید بسیاری ندانند آن است که آیتالله خامنهای خاطراتش را به عربی تعریف کرده و سپس کتاب به فارسی ترجمه شده است. مخاطب اولیه کتاب هم خوانندگان جهان عرب هستند. به همین جهت بخشی از کتاب به چگونگی آشنایی ایشان با زبان عربی پرداخته و در بخشهایی هم تلاش شده تسلط ایشان بر ادبیات و شعر عربی به تصویر کشیده شود. آیتالله خامنهای در این خاطرات از باورهای عمیق خود به اسلام، ائمه، اسلام سیاسی، و از سبک زندگی سادهزیستانه خود به صراحت سخن گفته است. و در جایی نیز از «قدرت بیان» خودش سخن میگوید. در مواردی هم بر اساس خوابهایی که خود یا دیگران دیدهاند زندگی خویش را با یوسف نبی(ع) مطابقت میدهد. به گمانم در این کتاب، پس از شخصیت اول داستان، شخصیتی که بیش از دیگران حضور دارد هاشمی رفسنجانی است که در موارد متعددی مورد اشاره خاطرهگو قرار گرفته است. پانویس توضیحی برای توجیه سیگار کشیدن آیتالله خامنهای از کارهای ناشیانه ویراستار نهایی کتاب است. در انتهای کتاب تصاویر و اسناد متعددی درج شده است که به فهم بهتر کتاب کمک میکند. کتاب را در ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ تمام کردم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.