یادداشت‌های fatemeh (11)

          زیبایی این کتاب یک طرف، زیبایی تحلیل ویلیام یورک از این کتاب هم یک طرف که گفته:
زنده ماندن در سرزمین امید ها و رؤیاها، کار چندان ساده ای نیست. برای زنده ماندن باید رؤیای خود را فدا کرد!🙂👌🏻
        

          این اولین کتابی بود که از آگاتا کریستی خوندم و می تونم بگم فوق العاده بود!
معما و طراحی داستان بسیار زیبا بود و خوشحالم که اسم این نویسنده هم به یکی از مورد علاقه ترین نویسنده هام تبدیل شد 🌝
        

          عاشقانه ی زیبا و در عین حال تلخی بود!
شاید به ظاهر، روند و داستان کتاب کلیشه ای باشه ولی در بطن اش از وفاداری، از خود گذشتگی، امید و عشق خفته در دل گفته شده! 
در آخر اما، ای کاش استاد ماکان، اینقدر تودار نبود و عشقش به فرنگیس رو برای آخرین بار اعتراف می کرد🙂
        

          درسته که درک و اعتماد به مرگ همه چیز رو بیهوده جلوه می ده ولی این دوستی هاست که حتی بعد از مرگ هم اعتمادمون رو نسبت به لحظات خوش، خنده های از ته دل و حرف های ناگفته به هم تغییر نمی ده...
رفاقت هانس و کنراد، رفاقتی از جنس فراق بود، از جنس بی رحمی و جداشدن به دست تقدیر!

و زیبا بود!👌🏻
        

          بسیار کتاب دوست داشتنی ای بود!
قلم نویسنده بسیار دلنشینه و شمارو در آرایه ها و توصیف هاش غرق می کنه؛ به نحوی که بلند بلند متون رو در ذهنتون می خونید.
این کتاب حقایقی در رابطه با مرگ رو به صورت صریح بهمون گوشزد می کنه تا بلکه روزی مجبور نشیم حسرت آفتاب به ظاهر تکراری صبح رو بخوریم!
        

          همه چیز داشت خوب پیش می رفت تا اینکه به صفحه آخر کتاب رسیدم ‌؛ معمای اصلی رو اونجا باید حل کنید. 
این کتاب معمای زیبایی داشت و یه جاهایی با خوندن بعضی از صفحات، شمارش کتاب از دستتون در میره!
در کل زیبا و فکر برانگیز بود☕
        

          کتاب کوتاه و آموزنده ای بود!
این کتاب بهمون یاد می ده چطوری تو هر شرایطی که هستیم، جا نزنیم و امیدمون رو از دست ندیم!
جوری که پیرمرد برای آرزو اش جنگید ستودنی بود و امیدوارم ماهم یه روزی در زندگیمون خواب شیرهارو ببینیم!(:
        

          کتاب ابله هم تموم شد!
کتاب خیلی قشنگی بود و درسای زیادی داشت، روند کتاب به خوبی پیش می رفت ولی نیازمند ذهن قوی برای درک مطالبش هست...
پیچیدگی داستان و درگیر کردن ذهنتون یکی از نکات مثبت این کتابه ولی در بعضی از جاهای کتاب توضیحات اضافه ای بود که لازم نبود باشن به نظرم اما خب چیزی از جذابیتش کم نکرد!
        

          حال من هم چیزی شبیه به توست  شاهزاده؛ در سرزمینی به دنبال معنای عشق و صداقت می گردم که گویی همه، نام ام را ابله می گذارند!
        

          این کتاب به خوبی عذاب های روحی و روانی انسان رو به تصویر کشیده؛ درد روح دردیه که هیچ وقت قابل مقایسه با درد جسم نیست!
درد جسم رو میشه در اکثر مواقع با دارو مداوا کرد، ولی درد روح رو فقط باید فریاد زد!
        

          بهترین و غم انگیز ترین کتابی که می شود با آن ساعت ها، بغض را مهمان گلوی خود کرد! (: