یادداشت‌های فصل کتاب (107)

فصل کتاب

5 روز پیش

بهترین بابای دنیا
        دوستش نداشتم.. بابا رو یک آدم بی فکر یا گاها دلقک نشون می داد که اتفاقا اگر مادر هم بهش توهین کنه ایرادی نخواهد داشت با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما در تضاد بود کتاب کما اینکه این کتاب برگرفته از یک کتاب خارجی بود و خب.. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

 هواتو دارم
          «هواتو دارم» توقعم را از کتاب های همسران شهدا خیلی بالا برد.
مگر نه اینکه ویژگی یک کتاب خوب، آموزنده و سرگرم کننده بودن است اما هواتو دارم چیزی فراتر از این هاست.. هواتو دارم از بطن یک زندگی معمولی مثل همه‌ی ما زاده شده اما تفاوت اصلی این زندگی کاملاً معمولی اعتماد به خدا و ارجحیت رضایت خداست بر هر چیزی، جایگاه ولایت هم در این زندگی مشخص است..هواتو دارم رو بخونید و زندگی کنید.
کتاب پر از عاشقانه های ناب است، عاشقانه هایی حقیقی نه آبکی و الکی.. عاشقانه هایی از جنس دوست داشتنی لطیف و ماندگار.
چقدر این عشق شیرین بود.. عشقی که تهش برسد به اینکه همسر شهید از تمام تعلقات رها شود و هویتش را در«خانم آقا مرتضی» بودن ببیند حتی بعد از شهادت همسرش.
«هواتو دارم» اولین اثری است که از آقای ملاحسنی خوندم با اینکه هر دو کتاب قبلی ایشون رو داشتم، کتاب «یادت باشد» و «کاش برگردی» اما تا الان اصلاً سمتشون نرفته بودم..نمی دونم چرا، ولی بعد از خوندن هواتو دارم در اولین فرصت دو کتاب بعدی ایشون رو مطالعه خواهم کرد‌.
نکته مهم کتاب گمنام بودن روای است با اینکه کتاب از سمت همسر شهید روایت شده است اما نه در کتاب و نه فضای مجازی اسم و عکسی از ایشان وجود ندارد، حتی زمانی که برای وداع با همسرشان در معراج هستند هیچ دوربینی نتوانسته چهره ایشان را ثبت کند.. آفرین و دستمریزاد مطمئنا اجر و پاداش این گمنامی محفوظ خواهد بود..به نظرم خیلی زود این کتاب هم مانند کتاب «سلام بر ابراهیم» الگوی بسیار خوبی برای جوانان ما خواهد شد.
نکته دیگر کتاب استفاده از QR کد ها بود که باعث غوطه ور شدن مخاطب در کتاب می شد اما متاسفانه بخشی از QR کد ها موجود نبود.

پ.ن؛ به نظرم این کتاب رو هر سال باید خوند..به این صورت که نکات اخلاقی کتاب رو یادداشت کرد بعد سالی یکبار مجدد کتاب رو مطالعه کنیم و ببینیم تا چه حد موفق به عمل کردن این نکات اخلاقی شدیم.
        

2

رویای بیداری
          بیان ساده، بی تکلف و با صداقت سه ویژگی اصلی «رویای بیداری» هستند که باعث می شود خواننده با اشتیاق زیاد به مطالعه کتاب بپردازد.
خانم زینب عارفی، همسر شهید مدافع حرم، مصطفی عارفی است که از شروع یک زندگی ساده بدور از هر شعارزدگی، سختی ها و فرازنشیبش می گوید.
سر تا سر زندگی شهید مقابله با رسوم غلط و اصطلاحا عرف جامعه بود که کاری بسیار شجاعانه، جهادی و قابل تقدیر بود.
میزان علاقه‌ای که شهید بزرگوار به همسرشون داشتند و در ابراز اون حتی با انجام کارهای کوچک تعللی نمی کردند برام خیلی زیبا بود.
حاج قاسم عزیزما فرمودند: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه هستند».
در هر ورق از زندگی این زوج صحبت حاج قاسم ما دیده می شد.. خوشا به سعادتت شهید عارفی که شهیدانه زیستند و به آرزوی خود شهادت رسیدند.
این کتاب رو به جوانان و عزیزانی که در شرف ازدواج هستند به شدت پیشنهاد می کنم.
در پایان تبریک و خداقوت به خانم نسرین پرک برای قلم زدن این کتاب بسیار عالی 💚
        

3

بساز نفروش ها

8

جنگ فرخنده: روایت زندگی فرخنده قلعه نو خشتی
          بگذارید با خود فرخنده خانم شروع کنم؛
من فرخنده قلعه نوخشتی هستم. متولد ۱۲ بهمن ۱۳۵۷؛ درست همان روزی که آیت الله خمینی‌(ره) از پله‌های هواپیمای ایر فرانس پایین آمد. چند ماه اول، حال نوزادی را داشتم که از یک دنیای کوچک و تاریک، به دنیایی وسیع و روشن پرت شده. تشنه بودم، تشنه‌ی آگاهی..

حالا بگذارید چند کلامی من بگویم از فرخنده قبل از انقلاب.. فرخنده‌ی جین پوشی که لاک می‌زند و پرستار ارتش است و حتی بلد نیست نماز بخواند و عضو طبقه‌یِ مرفه جامعه است اماااا به گفته خود فرخنده خانم با یک دم امام روح الله‌(ره) زیر و رو شد.. از نو متولد شد و با تمام سختی ها و ناملایمات و پیچیدگی های زندگی جنگید و صبر و مقاومت پیشه‌کرد.
خداقوت به نویسنده و راوی کتاب هر دو کار بسیار پراهمیت و ارزشمندی رو انجام دادند..راوی با صداقت و معامله با خداوند تمام زندگیشون رو بازگو کردند و نویسنده محترم خانم بابکی با قلم تواناشون مطالب رو به هنرمندی تمام به رشته تحریر درآوردند بخصوص برای نسل ما..نسل امام ندیده 😭.. چه خوب روایت عاشقی و شور انقلابی،  فراق و دوری از امام رو قلم زدید، کتاب سراسر امید و نور بود.
نکته بسیار مهم کتاب از نظربنده این بود.. فرخنده خانم از جنس خود ما بود، وقتی تک به تک صفحات رو ورق می‌زنید با فرخنده‌ای مواجه می شید که انتخاب غلط و درست رو در کنار مستأصل شدن و... خیلی از مسائل دیگر یک زندگی معمولی داره اما تسلیم نمی شه و همیشه در حال مبارزست انتخاب هایی که تمام ما در طول زندگی باهاش مواجه شدیم یا خواهیم شد.

الحمدالله بابت خوندن این کتاب متفاوت و درس‌آموز، ان شاالله به زودی دیدار راوی کتاب برای بنده و عزیزان مشتاق میسر شود.
        

2

گلستان یازدهم (خاطرات زهرا پناهی روا، همسر سردار شهید علی چیت سازیان)
          گلستان یازدهم خاطرات زهرا پناهی روا، همسر شهید علی چیت سازیان از زندگی هشت ماهه اما پربارشان است.
داستان از تصمیم یک دختر شروع می شود.. دختری که با خود عهد می بندد به انقلاب کمک کند به وسع سهمش.. با انتخاب شریک زندگیش.. شریکی که یک رزمنده مجاهد باشد.
و با این انتخاب زندگی سرشار از شور و شوق شهید و همسرش شروع می شود با تمام مشکلات یک زندگی مجاهد در حال مبارزه.. چقدر صبور بودند و هر دو کمک حال هم.. همراهی زهرا خانوم در تمامی مراحل باعث درس بود برام.
یکی از نکات خوب کتاب روایت صادقانه کتاب از جنگ است بخصوص که بازه‌ی زندگی شهید و همسرش در زمان اوج حملات هوایی عراق و بمباران هاست که نویسنده محترم خانوم ضرابی زاده به بهترین شکل ممکن این قسمت ها رو قلم زدند و برای ما نسل جنگ و بمباران ندیده کتاب بسیار ملموس و دلنشین و پرامید است.
کتاب بیشتر به زندگی مشترک شهید پرداخته و روایت فردی از خود شهید در کتاب کمتر هست.
هنوز طی سلوک و بندگی شهید برایم سوال است.‌. چه شد که به این مرحله از سلوک رسیدی شهید چیت سازیان؟ چه شد که از همسر و فرزند ندیده‌ات دل بریدی؟ و چه شد که بعد از شهادت برادر بی تاب‌تر شدی؟...

پ.ن۱؛ قبل از مطالعه کتاب گلستان یازدهم، کتاب هفتاد و دومین غواص رو مطالعه کردم و از روایتی که در کتاب از شهید علی چیت سازیان و شجاعتش بود مشتاق مطالعه گلستان یازدهم شدم توصیه دوستانه اگر دوست دارید با مرام و مسلک علی آقا و رفاقت دوست صمیمی‌اش با او آگاه شوید از خواندن کتاب هفتاد و دومین غواص غافل نشید‌.
پ.ن۲؛ مصاحبه همسر شهید در برنامه‌ی نیمه‌ی پنهان ماه زیباست بعد از خواندن کتاب مصاحبه را ببینید.
        

6

نخسایی ها
          کتاب «نسخایی‌ها»روایت زندگی و شهادت شهید مدافع حرم سجاد عفتی است که در سال 1394 در حلب سوریه به فیض عظمای شهادت می‌رسد.
«نسخایی‌ها» از حضور شهید در درگیری‌های سال 88 آغاز شده و سپس با روایت زن خبرنگاری که در همان ایام با شهید مواجهه داشت، به گذشته می‌رود.
اولین بار بود کتابی در باب شهدا می خوندم که روای کتاب در جبهه مقابل با شهید و تفکراتش بود و خوب به نظرم خود این مطلب یک نشانه‌ است از حیّ بودن یک شهید.. همان وعده‌ای که خداوند در قرآن به پیامبرش می دهد؛ « (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.» است.
به همین خاطر این کتاب رو می شه به هر قشر و روحیه‌ای توصیه کرد.
نویسنده خیلی خوب تونسته کشش لازم برای مطالعه کتاب و احساسات رو در کتاب قلم بزنه و همین‌طور باعث تبیین و تشریح مسائل مربوط به حوادث و اتفاقات سوریه و در نهایت معرفی کامل و جامع گروه بسیجیان موسوم به نخسایی ها شود.
و در پایان به قول نویسنده؛
سجادها هر جای دنیا بودند روی سر حلوا حلوا می‌شدند و نامشان قهرمان ملی بود و در تاریخ می‌درخشیدند. اما هنوز بعد از چند سال که از غلتیدن در خون خودشان گذشته، مردم چیزی از نام و رسمشان نشنیده‌اند.
به عنوان پیشنهاد از طرف یک مادر دغدغه‌مند هر کدام از ما اگر از امروز شروع کنیم به شناساندن این شهدای گمنام به بچه‌مون یا اطرافیانمون مطمئنا روزی خواهد رسید که گمنام نخواهند بود پس به اندازه وسعمان برای شناساندن این شهدا قدم برداریم.
        

3