یادداشتهای Jupiter (11)
1403/6/21
4.7
30
کتاب قشنگی بود و واقعا، واقعا، واقعا دلم برای ابر تندر سوخت. هم اون و هم گرِیسون تالیوِر. اتفاقی که براش افتاد خیلی ناراحت کننده بود؛ و صفحهی آخر... غیر قابل پیشبینی و زیبا بود...! نرمی و انعطافی که داستان باهاش جلو میرفت خیرهکننده بود، و از معدود کارایی بود که متاسفانه یا خوشبختانه(!) اشکال ویراستاری توش پیدا نکردم!!!
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1
1403/5/13
داس مرگ؛ داس مرگ جلد 1
4.6
51
کتاب خیلی خیلی خیلی جذابی بود. خوشحالم که خوندمش. با تشکر از اونی که بهم قرض دادش!! ولی راستشو بگم از یهجایی به بعد دیگه ذهنمو درگیر قسمتهای فلسفی داستان نکردم. حقیقتا اینکه تونستم کتابی با این حجم رو بخونم خیلیه!! اینکه در پایان هر فصلی که بعضیاشون شاید چهار_پنج صفحه بیشتر نبودن، یه متن کوتاه باشه که باید روش فکر بشه برام یهمقداری سنگین بود و به همین دلیل وقفههای زیادی بین خوندنم پیش اومد. ولی درکل داستان کشش داشت؛ باعث میشد آدم به فکر کردن ترغیب بشه، و همین یه ویژگی خیلی مهم بود که ازش خوشم اومد! =⟩⟩⟩
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1
1403/4/31
4.1
42
غیر قابل پیشبینی، کامل، و وحشت، وحشت، وحشت... شایدم من زیادی ترسیدم ولی واقعا یهجاهایی دلم میخواست کتاب رو ببندم و برم زیر پتو قایم شم😂 البته بازم یهکوچولو آخرش جای تأمل داشت... معمولا توی این دسته از کتابها، نقطهی اوج داستان با حضور تمام افرادی که از اول پیگیر ماجرا بودن شکل میگیره، ولی اینجا فقط دو شخصیت اصلی حضور داشتن؛ شاید بشه روی این مورد بیشتر فکر کرد!😊
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
3