یادداشت‌های بیتا پاتر" (17)

        ولی من آخرشو دوست داشتم شاید نباید مانا فرو می‌ریخت شاید نباید ماری میمرد،
ولی اینکه سیترا ، روئن و گریسون آخرش فارغ از دنیای اطراف خوشحال بودن رو دوست داشتم.
از بخش ۴ به بعد خیلییی هیجان انگیز بود و از اونجا به بعد رو بیشتر دوس داشتم.
گدارد رو که اگه واقعی بود با دستای خودم میکشتمش!!
درمورد داس رند اینکه اون این احساسات رو تجربه کرد و روئن رو نجات داد،
خیلی گوگولی بود (بدون توجه به کارای قبلی). 
خلاصه که عاشق این کتاب و عاشق این مجموعه هستم:)))
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

        خب این کتاب سلیقه ای هستش‌
ولی من برخلاف بیشتر نظرات ازش خوشم اومد
ولی خدایی از جولیت متنفرم آخه این چه کاریهههه زنننن
وارنر اولاش ازش خوشم نیومد و دیوانه میزد ولی اونجایی که تیر خورد دلم براش سوخت بچمT.T
درمورد آدام هم نظری ندارم ولی ....
خلاصه که بد نبود 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

        باید بگم بنظرم عالی بود"
مخصوصا اون قسمتی که میخواست خونه اش رو ترک کنه ~~
اینکه فرض می‌کرد که ممکنه دوستش توسط عروس های دریایی مرده باشه خیلی فرضیه جالبی بود!
بعد این کتاب من عاشق عروس دریایی شدممم...
باز هم میگم:
عالی بود!....
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

11