کتابخانه نیمه شب

کتابخانه نیمه شب

کتابخانه نیمه شب

مت هیگ و 1 نفر دیگر
4.2
44 نفر |
20 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

14

خوانده‌ام

105

خواهم خواند

26

کتاب کتابخانه نیمه شب، مترجم زینب قاضی.

لیست‌های مرتبط به کتابخانه نیمه شب

یادداشت‌های مرتبط به کتابخانه نیمه شب

            زمانی که با دوستم  هنرستان می رفتیم. دوران سختی بود از ۷ صبح تا ۳ بعدازظهر با اتوبوس و راه دور. یک روز حین رد شدن از  پل هوایی دوستم گفت:تصور کن فلان دانشگاه با هم قبول بشیم و .... برگشتم بهش گفتم از همین لحظه لذت ببر همینجا داخل پل هوایی نگاه خیابان کن‌. یک روز حسرت همین روز رو میخوری. حالا ۱۳ سال از اون روزها میگذره و دوستم هنوز میگه یادش بخیر راست میگفتی چقدر خوبه تو  در لحظه از زندگی لذت میبری.وقتی این کتاب را خواندم فهمیدم چقدر من قوی هستم و شجاعانه از زندگی عبور کردم وسختی ها گذراندم. از خودم راضیم...
چون که روزهای فوق العاده سختی داشتم و عشق را عمیقا تجربه کردم. 
ولی هر چه نگاه میکنم این قدرت عشق بود که موجب شد همه این روزها را سرپا باشم . بنظر من انتخاب اگر اگاهانه باشد گرچه بقیه فکر کنند انتخابت اشتباه  است ولی تو یقین داشته باش این تقدیر توست که تو نقش اصلی جنگجوی تقدیر هستی و باید سرپا باشی. 
این کتاب اوج تکامل فکری روانشناسی یک نویسنده را در بهترین مدل داستان نویسی رقم خورده  زده است. 
          
رضا حقی

1403/02/12

                کتابی که واقعا ارزش چندین بار شنیدن را دارد 
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            علی‌رغم تصورم، کتاب جالبی بود و واااقعا لذت بردم.👌🏻
در واقع این کتاب،  این حقیقت رو  به تحریر درآورده که زندگی، جای حسرت خوردن و غم نداشته‌ها و فرصت‌های از دست رفته  نیست. ما می‌تونیم در زندگی،  بهترین نسخه از خودمون باشیم اگر ظرفیت‌های وجودی‌مون رو به خوبی بشناسیم و زاویه دیدمون رو به دنیا و آدماش عوض کنیم. 
یه نکته جذابی که این کتاب برای من داشت این بود که ممکنه نتیجه، همیشه اون طور که تصور می‌کنیم  نباشه. شاید فکر کنیم اگر فلان شغل رو داشتیم یا فلان شخص در زندگی مون بود، قطعا شادتر بودیم و خوشبخت و دائما حسرت اونها رو داشته باشیم. در حالی‌که اگر اون  شرایط محقق می‌شد نتیجه عکس می‌داد! در واقع همون مصلحت و حکمت خداست که در قرآن فرموده شاید چیزی رو برای خودمون خوشایند بدونیم در حالی‌که برای ما خوشایند نیست و شاید چیزی رو خوشایند خودمون ندونیم، در حالی‌که همون سبب خوشبختی و سعادت ماست‌. این کتاب هم  گویا تفسیر همین  امر هست. 
به قول ثورو: «آنچه به آن می‌نگری مهم نیست، آنچه می‌بینی مهم است.» 😉