مهسا

مهسا

@_frhniii_

7 دنبال شده

7 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        خطرناک‌ترین بیماری تاریخ بشریت، بیشعوری است. این چیزی است که «خاویر کرمنت» در کتاب بیشعوری به آن اعتراف می‌کند. اما جای نگرانی نیست. کرمنت صادقانه می‌گوید که خودش هم قبلاً بی‌شعور بوده و توانسته خودش را درمان کند. او این کتاب معروف را نوشته تا راهکارهای عملی درمان این عارضه را به دیگران هم نشان دهد. به‌نظر می‌رسد که بی‌شعوری یکی از دغدغه‌های اصلی کرمنت است و او در این اثر توضیح می‌دهد چرا بعضی ها بیشعورند. سایر آثار خاویر کرمنت هم در فضایی مشابه نوشته شده‌اند. «بی‌شعورهای گردن‌کلفت»، «بی‌شعورهای ابدی» و «توطئه‌ی بی‌شعورها» از کتاب‌های این نویسنده هستند که در همه‌ی آن‌ها، جنبه‌های متفاوتی از بی‌شعوری و راهکارهای شناخت و مقابله با آن ارائه شده است. می‌توان به‌جرئت گفت که این کتاب در ایران، بیشترین طرفدار را دارد. آن‌قدر که حتی از کسانی که چندان اهل کتاب و کتاب‌خوانی نیستند هم نام این کتاب را می‌شنوید. نکات و مواردی که در این کتاب آمده، می‌تواند به شناخت رفتارهای نادرست خود و اطرافیان و نحوه‌ی مقابله با آن‌ها، کمک کند. با استفاده از همین راهکارهاست که می‌توانیم زندگی سالم‌تر و آرام‌تری برای خود و دیگران ایجاد کنیم🤌🏻💖
      

4

        کیمیاگر با سبکی مشابه به داستان‌های شرقی روایت‌گر قصۀ پسر جوانی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را رها و به شمال آفریقا می‌رود تا در نزدیکی اهرام مصر گنجی مدفون شده را پیدا کند. او در مسیرش، با زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه می‌داند و یک کیمیاگر آشنا شده و نیز عاشق فاطمه، دختر صحرا می‌شود. همه‌ی آن‌ها هدایت‌گر سانتیاگو در مسیر جست و جویش هستند. پائولو کوئیلو در این اثر از جملات قصار و پرمعنایی استفاده کرده که به سهم خود داستان را بسیار زیبا و دل‌نشین کرده است.

نویسنده در این رمان به مخاطبان خود این مفهوم را می‌رساند که اگر در زندگی هدفی پراهمیت دارند، هیچ‌وقت آن را غیرقابل‌ دسترس ندانند و برای آن تلاش کنند چرا که هر چه بیشتر ادامه دهند بیشتر شایسته نتیجه‌ای والا خواهند بود. سانتیاگو در طول سفر خود احساساتی از قبیل اشتیاق، ترس، تنهایی، عشق و حتی شکست را تجربه می‌کند اما همچنان مصمم به راه خود ادامه می‌دهد.

کوئیلو در این کتاب با اتکا به‌ نقد از زندگی روزمره، همه‌چیز را با تخیل شروع می‌کند اما در آخر آنچه برای خواننده روشن است تحقق رویا و آرزویی است که محال پنداشته شده بود. سانتیاگو نمادی از تمامی انسان‌هایی است که می‌خواهند برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنند، هرچند دیگران آن را حتی با قوه تخیل خود محال بدانند.
پایان این کتاب من و بشدت غافلگیر کرد🫠
      

2

14

        🗨 داستان کتاب درباره ی فردریش نیچه فیلسوف بزرگ اروپا، و دکتر برویر از پایه گذاران روان درمانگری هست که بنا به دلایلی با هم،‌ هم صحبت می شن و  این‌ گفت و گو  یک داستان پرکشش و خواندنی رو بهمراه داره😍

🗨 البته داستان کتاب برگرفته از خیال نویسنده است که
 بزرگان رو گرد هم آورده تا از اهمیت (وسواس فکری و قدرت اراده و شدت ترس ما از مر*گ )  در زندگی برامون بگه.

🗨 محتوای داستان از اون جهت بسیار قابل توجه هست،
که هر دو شخصیت با افکار و تخیلات ساخته و پرداخته ی
ذهنشون، با اطرافیان ارتباط برقرار می کنن، و با همین تخیلات
 بی معنی عاشق می شن، نفرت می ورزن و زندگی رو از دریچه ی 
افکار شون‌می بینن.
 

🗨 همین نشون میده که چقدر کتاب از لحاظ بار روانشناسی
 قوی هست و مهم👍

• به نظرم برای آشنایی با فلسفه ی نیچه هم می تونه کتاب خوبی باشه😊

• اما ضعف کتاب داستان پردازیش هست، پس انتظارتون
رو از این لحاظ پایین بیارید و از مباحث روانشناسی
و فلسفه ی نیچه لذت ببرید. 

•خوندن این کتاب رو به همه پیشنهاد می کنم
بخصوص برای قبل ازدواج و یا شروع یک رابطه 
 جدی، یه کتاب آگاهی دهنده ست.😊📚👍
      

2

باشگاه‌ها

کاغذبازی 📖

190 عضو

عشق در زمان وبا

دورۀ فعال

باشگاه کتابخوانی "هزارتو"

621 عضو

شما که غریبه نیستید

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

مهسا پسندید.

92

مهسا پسندید.
فرندز؛ دوستان و عاشقان

19

مهسا پسندید.
سفرهای گالیور
          یکی از سخت‌ترین کارهای جهان این است که ملت را مجاب کنم در مورد آثار ادبی، فقط به اقتباس‌های سینمایی و تلوزیونی‌شان اکتفا نکرده و خود اثر را بخوانند. اصلاً این هیچی! به ما گیر ندهند که: «چرا داری «بینوایان» رو می‌خونی، تو انیمیشنش دیدیم که آخرش ماریوس و کوزت توسط تناردیه‌ها خورده می‌شن» یا «بابا آخر «ارباب حلقه‌ها» رو نخون دیگه، تو اون فیلم‌های کوفتی دیدیم فرودو با اون حلقه میفته توی آب‌های درۀ خلقت» یا «دیگه «غرور و تعصب» رو بیخیال، مگه فیلم «جو رایت» رو ندیدی که آخرش الیزابت و آقای دارسی از هم طلاق می‌گیرن. کلاً این نویسنده (جین آستین) آخر همه رمان‌هاش طلاقه!»
خلاصه که آن انیمیشن آمریکایی که ما در کودکی به نام «سفرهای گالیور» دیدیم تقریباً فقط دو هزارم درصد منبع ادبیش، یعنی «سفرهای گالیور» جناب «جاناتان سوییفت»، را اقتباس کرده. آن گلام خوشبین (همان که همیشه می‌گوید: «من می‌دونستم!»)، بانو «فلرتشیا»ی زشت، سگ نسناس گالیور، «کاپیتان لیچ» خوش‌ذات و ... اصلاً در رمان نیستند، حتی مردمان «لیلیپوت» برعکس کتاب، در سریال همگی ظالم و شرورند!
رمان «سفرهای گالیور» یک شاهکار ادبی مکتب کلاسیسم است که به متنی فلسفی پهلو می‌زند که نقدهای تندی به جامعۀ انگلیس دارد. تابه‌حال هیچ رمان ندیده بودم که اینگونه زیرآب انگلیس و انگلیسی‌جماعت را بزند مگر «مردی که می‌خندد» جناب «ویکتور هوگو». «سوییفت» در این اثر، متناسب با سبک ادبیش (کلاسیسم)، بیشتر پیرو تفکرات فلاسفۀ یونان باستان و مخصوصاً ارسطو است و به متفکران عصر روشنگری و نحوۀ تفسیر آن‌ها از فلسفۀ یونان باستان می‌تازد. همچنین «سوییفت» در این رمان تحت‌تأثیر «ماجراهای سندباد بحری» در «هزار و یک شب» قرار دارد. خلاصه که اگر می‌خواهید یک شاهکار ادبی کلاسیک بخوانید، حتماً «سفرهای گالیور» را در نظر داشته باشید. این رمان در ردۀ آن دسته از آثار فانتزی قرار می‌گیرد که فانتزی‌ندوستان هم دوستشان دارند، حتی گاهی بیشتر از فانتزی‌دوستان!
        

51

مهسا پسندید.

73