یادداشت‌های رضا منصوری (22)

اسرار گنج دره جنی: یک داستان از یک چشم انداز
          داستان بلند یا رمان کوتاه  «اسرار گنج دره جنی»، داستانی به قلم ابراهیم گلستان است که بر خلاف جریان واقع و مرسوم، از روی فیلمی به همین نام و ساخته همین نویسنده اقتباس شده است. اسرار گنج دره جنی، روایتگر مردی ساده و روستایی است که هنگام شخم زدن زمینش، به میراث گذشتگان، گنجی عظیم و ثروتی بی پایان دست پیدا می‌کند. مرد که فکر می‌کند نظر کرده‌ی خداوند است، به سمت خانه‌اش برمی‌گردد و گاوش را به یُمن این اتفاق قربانی می‌کند. اهالی روستا و حتی خانواده‌اش، فکر می‌کنند که او دیوانه شده و طردش می‌کنند. در ادامه‌ی داستان، مرد ذره‌ذره طلاها و گنجی را که پیدا کرده بود، به پول تبدیل می‌کند. افرادی، شخصیت‌هایی به فکر تیغ زدن مرد می افتند و دنبال اینند که راز مرد را کشف کنند و سر در بیاورند که او اینهمه ثروت را از کجا به دست آورده است. ماجراها و حوادثی که تا پایان داستان  اتفاق می افتند، سرگرم کننده و خواندنی‌اند، اما شیوه‌ی روایت و نثر سنگین گلستان باعث شده تا این داستان بلند کمی حوصله سربر شود. انتخاب زاویه دید سوم شخص درست و بجاست؛ اما دانایی بی حد و اندازه‌ی راوی و توضیح و تفسیرهای طولانی و خسته کننده‌اش، به کلیت داستان و سرعت روایت ضربه زده است. دیالوگ‌ها، به ویژه در نیمه‌ی دوم داستان درخشان و مثال زدنی‌اند. ای کاش گلستان به جای توضیح و تفسیرهای طولانی و خسته کننده، شخصیت های اسرار گنج دره جنی را با همین دیالوگ‌های شیرین و قوی به من خواننده می‌شناساند.
        

3