یادداشتهای مرضیه صفری (22)
1404/2/6

در ادامهی مقایسهی کتاب و فیلمی که ازش اقتباس شده، با تماشای مجدد فیلم بعد خوندن کتاب، هنوزم به این باور دارم فیلم ساخته شده بهترین کار توی مجموعهی هری پاتره و امتیازم بهش کامله اما در مورد کتاب.. به نظرم کتاب کلی بخش اضافه داره که یا قصه رو پیش نمیبرن یا فقط درجا میزنه. این در حالیه که کارگردان با سبک خودش بعضی از این بخشهای اضافی رو حذف کرده و بعضی دیگه رو توی صحنههای پشت سر هم نشون داده که هم مخاطب رو آگاه میکنه هم پای قصه مینشونه. یعنی به نظرم برداشت کارگردان از صحنهی طلسم دفاعی حتی از تصور خود نویسنده هم قشنگتر شد. خصوصا اینکه کتاب تاکید داره که شاید واقعا هری پدرش رو دیده اما فیلم با این دیالوگ هرماینی که میگه:« هری بهم گوش بده. هیچکس نمیاد» این مهر تایید رو میزنه که نجات دهنده فقط خودتی. البته که حیف نمیتونم با قطعیت بگم چون من نسخه ترجمه شده رو خوندم و شاید اعجاب نسخه اصلی بهتر و روون تر باشه
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/12/12
اولین کتابی که از پل استر خوندم که به نظر میاد انتخاب اشتباهی بوده چون دوستان توی نظرات نوشتن این سبک، سبک اصلی نویسنده نیست. در ابتدا انتخاب کتابم رو دوست داشتم چون بعد مدت ها با کلی معما رو به رو شدم اما اینکه تمام اون معماها بی نتیجه موند بسیار دستم رو خالی گذاشت. تعدد دفترچه های قرمز، تعدد پسر بچه های مو بور و کلی تکرار دیگه همه بی نتیجه بود؟ به هر حال به قول بزرگان محتوا قرار نیست جواب سوال بده همینکه شما رو به سوال برسونه کافیه. پس به گمانم به یکبار خواندن میارزید.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/11/29
قصه مرگ ایوان ایلیچ برای من بسیار ارزشمند شد چون بعد مدت ها یه قصه انقدر برام تصاویر واضحی داشت که به گریه افتادم. خصوصا که در زندگی واقعی از نزدیک به تماشای این تحلیل رفتن انسان نشسته بودم.. اما قصه های دیگه چندان برام لذت بخش نبودن. خصوصا قصه اول با اون حجم از زن و فرزند ستیزی شروع بدی برام بود اما خوشبختانه صبوری کردم. بعد از تجربه فراموش نشدنی از خوندن مرگ ایوان ایلیچ برای قصه بابا سرگئی بسیار ذوق داشتم. قصه هم تا جایی همراه ذوقم اومد. اما ادامه و پایان قصه اصلا برام جالب نبود . در نهایت بیشترین امتیاز متعلق به جزئیات قصه ایوان ایلیچه..
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.